سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
 

   برای شناخت امام  مطالعه همین سخنرانی کافی است زمان سخنرانی  سن امام و  شرایط سیاسی انروز
در پی تصویب لایحه(کاپیتولاسیون) در سال 1343 که دربرگیرنده اعطای مصونیت سیاسی به اتباع آمریکایی در ایران بود ، امام خمینی در تاریخ چهارم آبان ماه 1343 سخنرانی شدید اللحنی را علیه تصویب کاپیتولاسیون ایراد کردند که منجر به دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه و ،نجف و نهایتاً فرانسه شد و زمینه وقایع بعدی، وقوع انقلاب و پیروزی آن در بهمن 1357 را فراهم آورد:

بسم الله الرحمن الرحیم

انالله و اناالیه راجعون. من تاثرات قلبی خودم را نمی توانم اظهار کنم، قلب من در فشار است؛ این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیده ام خوابم کم شده (گریه حضار) ناراحت هستم، قلبم در فشار است. با تاثرات قلبی روز شماری می کنم که چه وقت مرگ پیش بیاید. (گریه شدید حضار)
ایران دیگر عید (گریه حضار) ندارد، عید ایران را عزا کرده اند، (گریه حضار) عزا کردند و چراغانی کردند، عزا کردند و دستجمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم این چراغانی ها را منع می کردم، می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند، بالای سرخانه ها بزنند، چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.
قانونی در مجلس بردند؛ در آن قانون اولا" ما را ملحق کردند به پیمان وین و ثانیا الحاق کردند به پیمان وین! که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هایشان، با کارمندهای فنی شان، با کارمندان اداری شان، با خدمه شان، با هر کس که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند. اگر یک خادم امریکایی، اگر یک آشپز امریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاه های ایران حق ندارند محاکمه کنند! باز پرسی کنند! باید برود امریکا! آنجا در امریکا ارباب ها تکلیف را معین کنند! دولت سابق این تصویب را کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر این تصویب نامه را در چند روز پیش از این برد به مجلس و در چند وقت پیش از این به سنا بردند و با یک قیام و قعود مطلب را تمام کردند و باز نفسشان در نیامد.
در این چند روز این تصویب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هائی کردند. مخالفت هائی شد، بعضی از وکلا هم مخالفت هائی کردند، صحبت هائی کردند لکن مطلب را گذراندند، با کمال وقاحت گذراندند، دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد.
ملت ایران را از سگ های امریکا پست تر کردند. اگر چنانچه کسی سگ امریکائی را زیر بگیرد باز خواست از او می کنند، اگر شاه ایران یک سگ امریکائی را زیر بگیرد باز خواست می کنند و اگر چنانچه یک آشپز امریکائی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد،بزرگتر مقام را زیر بگیرد هیچ کس حق تعرض ندارد.
چرا؟ برای اینکه می خواستند وام بگیرند از امریکا، امریکا گفت این کار باید بشود (لابد اینجور است) بعد از سه چهار روز وام 200 میلیونی، 200 میلیون دلاری تقاضا کردند، دولت آمریکا تصویب کرد که در ظرف پنج سال مبلغ مزبور را به دولت ایران بدهند و در عرض 10 سال، 300 میلیون بگیرند.
می فهمید یعنی چه؟ دویست میلیون دلار، هر دلاری 8 تومان در عرض پنج سال وام بدهند به دولت ایران برای نظام و در عرض 10 سال سیصد میلیون، آنطور که حساب کردند 300 میلیون دلار از ایران بگیرند یعنی 100 میلیون دلار، یعنی 800 میلیون تومان از ایران در ازای این وام نفع بگیرند؛ معذلک، ایران خودش را فروخت برای این دلارها، ایران استقلال ما را فروخت، ما را جزء دول مستعمره حساب کرد، ملت مسلِم ایران را پست تر از وحشی ها در دنیا معرفی کرد، در ازای وام 200 میلیون که 300 میلیون دلار پس بدهند. ما با این مصیبت چه بکنیم روحانیون با این مطالب چه بکنند به کجا پناه ببرند عرض خودشان را به چه مملکتی برسانند.
کاپیتولاسیون مخالف رای ملت است:
سایر ممالک خیال می کنند که ملت ایران است، این ملت ایران است که اینقدر خودش را پست کرده است، نمی دانند این دولت ایران است، این مجلس ایران است، این مجلس است که هیچ ارتباطی به ملت ندارد، این مجلس، سرنیزه است و این مجلس چه ارتباطی به ملت ایران دارد، ملت ایران به اینها رای ندادند، علمای طراز اول، مراجع، بسیاریشان تحریم کردند انتخابات را، ملت تبعیت کرد از اینها رای نداد؛ لکن زور سرنیزه اینها را آورد در این کرسی نشاند.
نفوذ روحانی مضر به حال دشمنان ملت است نه خود ملت:
در یکی از کتاب های تاریخی که امسال به طبع رسیده است و به بچه های ما تعلیم می شود، این است که بعد از اینکه یک مسائل دروغی را نوشته است، آخرش نوشته است که معلوم شد که قطع نفوذ روحانیت، قطع نفوذ روحانیون در رفاه حال این ملت مفید است!
رفاه حال ملت به این است که روحانیون را از بین ببرند! همین طور است، اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد این ملت اسیر انگلیس، یک وقت باشد، اسیر امریکا، یک وقت باشد. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که اسرائیل قبضه کند اقتصاد ایران را، نمی گذارد که کالاهای اسرائیل در ایران بدون گمرک فروخته بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که اینها سرخود یک همچنین قرضه بزرگی را به گردن ملت بگذارند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد این هرج و مرجی که در بیت المال هست، بشود.
اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که هر دولتی هر کاری می خواهد انجام بدهد ولو صد در صد برضد ملت باشد.
اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که مجلس به این صورت مبتذل در آید. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که مجلس با سرنیزه درست بشود تا این فضاحت از آن پیدا بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که دختر و پسر با هم در آغوش هم کشتی بگیرند چنانکه در شیراز شده است. اگر نفوذ روحانیون باشد. نمی گذارد که دخترهای معصوم مردم زیر دست جوان ها در مدارس باشند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که زن ها را در مدرسه مردها ببرند، مردها را در مدرسه زن ببرند و فساد راه بیندازند.
اگر نفوذ روحانیون باشد توی دهن این دولت می زنند، توی دهن این مجلس می زنند، وکلا را از مجلس بیرون می کنند. اگر نفوذ روحانیون باشد تحمیل نمی تواند بشود یک عده از وکلا بر سرنوشت یک مملکتی که حکومت کنند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد یک دست نشانده امریکائی این غلطها را بکند، بیرونش می کنند از ایران. نفوذ ایرانی، نفوذ روحانی مضر به حال ملت است نخیر مضر به حال شماست، مضر به حال شما خائن هاست نه مضر به حال ملت.
شما دیدید با نفوذ روحانی نمی توانید هر کاری را انجام دهید، هر غلطی را بکنید، می خواهید نفوذ روحانی را از بین ببرید. شما گمان کردید که با صحنه سازی ها می توانید که بین روحانیون اختلاف بیندازید نمی توانید، این خواب را باید به در مرگ برای شما حاصل شود، نمی توانید همچو کاری انجام دهید، روحانیون با هم هستند. من به تمام روحانیون تعظیم می کنم، دست تمام روحانیون را می بوسم، آن روز اگر دست مراجع رامی بوسیدم، امروز دست طلاب را هم می بوسم (گریه حضار) من امروز دست بقال را هم می بوسم (گریه شدید حضار).
اعلام خطر به کلیه اقشار ملت:
آقا من اعلام خطر می کنم، ای ارتش ایران! من اعلام خطر می کنم ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر می کنم، ای بازرگانان! من اعلام خطر می کنم، ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر می کنم، ای فضلا! ای طلاب ! ای مراجع! ای آقایان! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر می کنم، خطردار است، معلوم می شود زیر پرده چیزهایی اس.ت و ما نمی دانیم در مجلس گفتند نگذارید پرده ها بالا برود، معلوم می شود برای ما خواب ها دیده اند. از این بدتر چه خواهند کرد. نمی دانم از اسارت بدتر چه از ذلت بدتر چه؟ چه می خواهند با ما بکنند. چه خیالی دارند اینها. این قرضه دلار چه به سر این ملت می آورد این ملت فقیر ده سال 100 میلیون دلار، 800 میلیون تومان نفع پول به آمریکا بدهد! در عین حال ما را بفروشید برای یک همچو کاری!
نظامیان امریکائی، مستشاران نظامی امریکایی به شما چه نفعی دارند آقا اگر این مملکت اشغال امریکاست پس چرا اینقدر عربده می کشید، پس چرا اینقدر دم از ترقی می زنید اگر این مستشاران نوکر شما هستند پس چرااز ارباب ها بالاترشان می کنید پس چرا از شاه بالاترشان می کنید اگر نوکرند مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید، اگر کارمند شما هستند مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل می کنند شما هم عمل کنید.
اگر مملکت ما اشغال آمریکائیست پس بگوئید، پس ما را بردارید بریزید بیرون از این مملکت. چه می خواهند با ما بکنند این دولت چه می گوید به ما، این مجلس چه کرد با ما این مجلس غیر قانونی این مجلس محرم، این مجلسی که به فتوای و به حکم مراجع تقلید تحریم شده است، این مجلسی که یک وکیلش از ملت نیست، این مجلسی که به ادعا می گوید ما از انقلاب سفید آمده ایم. آقا کو این انقلاب سفید! پدر مردم را در آوردند. آقا من مطلعم، خدا می داند که من رنج می برم، من مطلعم از این دهات، من مطلعم از این شهرستان های دور افتاده، از این قم بدبخت، من مطلعم از گرسنگی خوردن مردم، از وضع زراعت مردم.
سکوت در مقابل ابرقدرت ها از معاصی کبیره است:
آقا فکری بکنید برای این مملکت، فکری بکنید برای این ملت. هی قرض روی قرض بیاورید! هی نوکر بشوید! البته دلار نوکری هم دارد، دلارها را شما می خواهید استفاده کنید نوکریش را ما بکنیم. اگر ما زیر اتومبیل رفتیم کسی حق ندارد به امریکائی ها بگوید بالای چشمت ابروست لکن شماها استفاده اش را بکنید، مطلب این طور است. نباید گفت اینها را آن آقایانی که می گویند که باید خفه شد، این جا هم باید خفه شد این جا هم خفه بشویم ما را بفروشند و خفه بشویم قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم والله گناهکار است کسی که داد نزند، والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند (گریه شدید حضار).
به داد اسلام برسید:
ای سران اسلام به داد اسلام برسید، ای علمای نجف به داد اسلام برسید، ای علمای قم به داد اسلام برسید، رفت اسلام. (گریه شدید حاضرین در مجلس) ای ملل اسلام! ای سران ملل اسلام! ای روئسای جمهور ملل اسلامی! ای سلاطین ملل اسلامی! ای شاه به داد خودت برس، به داد همه ما برسید. ما زیر چکمه امریکا برویم چون ملت ضعیفی هستیم! چون دلار نداریم! امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر.
امروز دولت آمریکا منفورترین دولت در نظر ماست:
اما امروز سر و کار ما با این خبیث هاست، با امریکاست. رئیس جمهور امریکا بداند، بداند این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما، امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما، یک همچنین ظلمی به دولت اسلامی کرده است، امروز قرآن با او خصم است، ملت ایران با او خصم است. دولت امریکا بداند این مطلب را، ضایع کردند او را در ایران، خراب کردند او را در ایران.
ما را به آمریکا فروختند:
برای مستشارها مصونیت می گیرید بیچاره وکلا داد زدند آقا از این دوست های ما بخواهید به ما این قدر تحمیل نکنند، ما را نفروشید، ما را به صورت مستعمره در نیاورید، کی گوش داد به اینها. از پیمان وین یک ماده را اصلا ذکر نکرده اند، ماده 32 ذکر نشده است، من نمی دانم آن ماده چه است، من که نمی دانم رئیس مجلس هم نمی داند، وکلا هم نمی دانند، نمی دانند که قبول کردند طرح را. طرح را قبول کردند، طرح را امضا کردند، تصویب کردند اما عده ای اقرار کردند که ما اصلا نمی دانیم چیست. (آنها هم لابد امضا نکرده باشند) آن عده دیگر بدتر از آنها بودند، یک عده جهالند اینها.
رجال سیاسی ما، صاحب منصب های بزرگ ما، رجال سیاسی ما، یکی بعد از دیگری را کنار می گذارند، الان در مملکت ما به دست رجال سیاسی که وطنخواه باشند چیزی نیست، در دست آنها چیزی نیست،ارتش هم بداند یکی تان را بعد از دیگری کنار می گذارند، دیگر برای شما آبرو گذاشتند برای نظام شما آبرو گذاشتند که یک سرباز امریکائی بر یک ارتشبد ما مقدم است یک آشپز امریکائی بر یک ارتشبد ما مقدم شد در ایران دیگر برای شما آبرو باقی ماند اگر من بودم استعفا می کردم، اگر من نظامی بودم استعفا می کردم، من این ننگ را قبول نمی کردم، اگر من وکیل مجلس بودم استعفا می کردم.
قطع نفوذ روحانی قطع ید رسول الله است:
باید نفوذ ایرانی ها قطع بشود! باید مصونیت برای آشپزهای امریکائی، برای مکانیک های امریکائی برای اداری امریکائی، اداری و فنی، مامورین، کارمندان اداری، کارمندان فنی برای خانواده هایشان مصونیت باشد لکن آقای قاضی در حبس باشند! آقای اسلامی را با دستبند ببرند این ور و آن ور! این خدمتگزارهای اسلام، علمای اسلام در حبس باید باشند، وعاظ اسلام در حبس باشند، طرفداران اسلام باید در بندرعباس حبس باشند برای این که اینها طرفدار روحانیت هستند، خودشان یا روحانی اند یا طرفدار روحانی. این را در تاریخ ایران دست مردم دادند اینها، سند دست دادند که معلوم شد رفاه حال این ملت به این است که قطع نفوذ روحانیین بشود! یعنی چه رفاه حال ملت در این است که قطع ید رسول الله... از این ملت بشود! روحانیون خودشان چیزی نیستند که، روحانیون هر چه دارند از رسول الله است، باید قطع ید رسول الله از این ملت بشود! اینها این را می خواهند، این را می خواهند تا اسرائیل با دل راحت هر کاری این جا بکند، تا آمریکا با دل راحت هر کاری می خواهد بکند.
تمام گرفتاری های ما از امریکا است:
آقا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست، تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از امریکاست، این وکلا هم از امریکا هستند، این وزرا هم از امریکا هستند، همه تعیین آنهاست، اگر نیستند چرا نمی ایستند در مقابل، داد بزنند؟
روحانیت سدی در مقابل مطامع استعمارگران:
من الان حافظه ام درست نیست، نمی توانم بفهم مطلب را خوب، الان در حال انقلاب هستم، در یک مجلس از مجالس سابق که مرحوم مدرس، مرحوم آسید حسن مدرس در آن مجلس بود، اولتیماتومی از دولت روس آمد به ایران که اگر فلان قضیه را انجام ندهید (که من حالا هیچی از آن را یادم نیست) ما از فلان جا که قزوین ظاهرا بوده است می آئیم به تهران و تهران را می گیریم و دولت ایران هم فشار آورد به مجلس که باید این را تصویب کند. یکی از مورخین، مورخین آمریکائی می نویسد که: یک روحانی با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت: آقایان اگر بناست ما از بین برویم چرا با دست خودمان برویم، رد کرد.
مجلس به واسطه مخالفت او جرات پیدا کرد و رد کرد و هیچ غلطی هم نکردند. روحانی این است، یک روحانی توی مجلس بود نگذاشت آن قلدر شوروی را، روسیه سابق را، پیشنهاد اولتیماتومش را یک روحانی ضعیف، یک مشت استخوان رد کرد. امروز هم باید روحانی نباشد، برای همین قطع ید روحانی باید بکنند تا به آمال و آرزوی خودشان برسند، من چه بگویم؟!
بر ملت است که فریاد بزند چرا ما را فروختید:
این قدر انباشته است مطالب، این قدر مفاسد در این مملکت زیاد است که من با این حالم، با این سینه ام، با این وضعم نمی توانم عرضه بکنم، نمی توانم مطالب را به آن مقداری که می دانم به عرض شما برسانم؛ لکن شما موظفید به رفقایتان بگوئید، آقایان موظفند ملت را آگاه کنند، علما موظفند ملت را آگاه کنند، ملت موظف است که در این امر صدا در بیاورد، با آرامش عرض برساند، به مجلس اعتراض کند، به دولت اعتراض کند که چرا یک همچنین کاری کردید چرا ما را فروختید مگر ما، بنده شما هستیم؟
دولت و مجلس غیرقانونی و خائن به اسلام و ملتند:
شما که وکیل ما نیستید، وکیل هم بودید، اگر خیانت کردید به مملکت خود به خود از وکالت بیرون می روید، این خیانت به مملکت است. خدایا اینها خیانت کردند به مملکت ما. خدایا دولت به مملکت ما خیانت کرد، به اسلام خیانت کرد، به قرآن خیانت کرد.
وکلای مجلسین خیانت کردند، آنهایی که موافقت کردند با این امر، وکلای مجلس سنا خیانت کردند، این پیرمردها، وکلای مجلس شورا آنهائی که رای دادند خیانت کردند به این مملکت، آنها وکیل نیستند، دنیا بداند اینها وکیل ایران نیستند اگر هم بودند من عزلشان کردم، از وکالت معزولند، تمام تصویب نامه هائی که تا حالا نوشته اند، تمامش غلط است.
از اول مشروطه تا حالا بر حسب نص قانون، به حسب نص قانون، قانون را اگر قبول دارند به حسب نص، به حسب نص قانون، بر حسب اصل دوم متمم قانون اساسی تا مجتهدین نظارت نکنند در مجلس، قانون هیچی نیست، کدام مجتهد نظارت می کند الان اگر پنج تا ملا تو این مجلس بود، اگر یک ملا تو این مجلس بود تو دهن اینها می زد، نمی گذاشت این کار بشود. من به آنان که به ظاهر مخالفت کردند، این حرف را دارم به آنها، چرا آقا خاک تو سرتان نریختید چرا پا نشدید یقه آن مردک را بگیرید همین من مخالفم و سر جای خود بنشینید و آن همه تملق بگوئید! مخالفت این است.
باید هیاهو کنید، باید بریزید وسط مجلس، به هم باید بپرید که نگذرد این مطلب، به صرف اینکه من مخالفم درست می شود! دیدید که می گذرد، پس نگذارید یک همچون مجلسی وجود پیدا کند، از مجلس بیرونشان کنید. ما این قانونی را که در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم، ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خائنند به مملکت ایران، خائنند.
خداوندا امور مسلمین را اصلاح کن. خداوندا دیانت مقدسه اسلام را عظمت به آن عنایت فرما. خدایا اشخاصی که خیانت می کنند به این آب و ملک، خیانت می کنند به اسلام، خیانت می کنند به قرآن، آنها را نابود کن.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 لغو رسمی کاپیتولاسیون

 کاپیتولاسیون سرانجام پس از پیروزی انقلاب در 23 اردیبهشت 1358 رسما لغو شد در بیانیه وزارت خارجه چنین آمده است: «به پیشنهاد هیات وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون مصوب 21 مهر 1343 به اجازه استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیت ها و معافیت های قرارداد وین (کاپیتولاسیون ) از تاریخ 23/2/1358 لغو شد.»


   برای شناخت امام  مطالعه همین سخنرانی کافی است زمان سخنرانی  سن امام و  شرایط سیاسی انروز
در پی تصویب لایحه(کاپیتولاسیون) در سال 1343 که دربرگیرنده اعطای مصونیت سیاسی به اتباع آمریکایی در ایران بود ، امام خمینی در تاریخ چهارم آبان ماه 1343 سخنرانی شدید اللحنی را علیه تصویب کاپیتولاسیون ایراد کردند که منجر به دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه و ،نجف و نهایتاً فرانسه شد و زمینه وقایع بعدی، وقوع انقلاب و پیروزی آن در بهمن 1357 را فراهم آورد:

بسم الله الرحمن الرحیم

انالله و اناالیه راجعون. من تاثرات قلبی خودم را نمی توانم اظهار کنم، قلب من در فشار است؛ این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیده ام خوابم کم شده (گریه حضار) ناراحت هستم، قلبم در فشار است. با تاثرات قلبی روز شماری می کنم که چه وقت مرگ پیش بیاید. (گریه شدید حضار)
ایران دیگر عید (گریه حضار) ندارد، عید ایران را عزا کرده اند، (گریه حضار) عزا کردند و چراغانی کردند، عزا کردند و دستجمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم این چراغانی ها را منع می کردم، می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند، بالای سرخانه ها بزنند، چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.
قانونی در مجلس بردند؛ در آن قانون اولا" ما را ملحق کردند به پیمان وین و ثانیا الحاق کردند به پیمان وین! که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هایشان، با کارمندهای فنی شان، با کارمندان اداری شان، با خدمه شان، با هر کس که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند. اگر یک خادم امریکایی، اگر یک آشپز امریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاه های ایران حق ندارند محاکمه کنند! باز پرسی کنند! باید برود امریکا! آنجا در امریکا ارباب ها تکلیف را معین کنند! دولت سابق این تصویب را کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر این تصویب نامه را در چند روز پیش از این برد به مجلس و در چند وقت پیش از این به سنا بردند و با یک قیام و قعود مطلب را تمام کردند و باز نفسشان در نیامد.
در این چند روز این تصویب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هائی کردند. مخالفت هائی شد، بعضی از وکلا هم مخالفت هائی کردند، صحبت هائی کردند لکن مطلب را گذراندند، با کمال وقاحت گذراندند، دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد.
ملت ایران را از سگ های امریکا پست تر کردند. اگر چنانچه کسی سگ امریکائی را زیر بگیرد باز خواست از او می کنند، اگر شاه ایران یک سگ امریکائی را زیر بگیرد باز خواست می کنند و اگر چنانچه یک آشپز امریکائی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد،بزرگتر مقام را زیر بگیرد هیچ کس حق تعرض ندارد.
چرا؟ برای اینکه می خواستند وام بگیرند از امریکا، امریکا گفت این کار باید بشود (لابد اینجور است) بعد از سه چهار روز وام 200 میلیونی، 200 میلیون دلاری تقاضا کردند، دولت آمریکا تصویب کرد که در ظرف پنج سال مبلغ مزبور را به دولت ایران بدهند و در عرض 10 سال، 300 میلیون بگیرند.
می فهمید یعنی چه؟ دویست میلیون دلار، هر دلاری 8 تومان در عرض پنج سال وام بدهند به دولت ایران برای نظام و در عرض 10 سال سیصد میلیون، آنطور که حساب کردند 300 میلیون دلار از ایران بگیرند یعنی 100 میلیون دلار، یعنی 800 میلیون تومان از ایران در ازای این وام نفع بگیرند؛ معذلک، ایران خودش را فروخت برای این دلارها، ایران استقلال ما را فروخت، ما را جزء دول مستعمره حساب کرد، ملت مسلِم ایران را پست تر از وحشی ها در دنیا معرفی کرد، در ازای وام 200 میلیون که 300 میلیون دلار پس بدهند. ما با این مصیبت چه بکنیم روحانیون با این مطالب چه بکنند به کجا پناه ببرند عرض خودشان را به چه مملکتی برسانند.
کاپیتولاسیون مخالف رای ملت است:
سایر ممالک خیال می کنند که ملت ایران است، این ملت ایران است که اینقدر خودش را پست کرده است، نمی دانند این دولت ایران است، این مجلس ایران است، این مجلس است که هیچ ارتباطی به ملت ندارد، این مجلس، سرنیزه است و این مجلس چه ارتباطی به ملت ایران دارد، ملت ایران به اینها رای ندادند، علمای طراز اول، مراجع، بسیاریشان تحریم کردند انتخابات را، ملت تبعیت کرد از اینها رای نداد؛ لکن زور سرنیزه اینها را آورد در این کرسی نشاند.
نفوذ روحانی مضر به حال دشمنان ملت است نه خود ملت:
در یکی از کتاب های تاریخی که امسال به طبع رسیده است و به بچه های ما تعلیم می شود، این است که بعد از اینکه یک مسائل دروغی را نوشته است، آخرش نوشته است که معلوم شد که قطع نفوذ روحانیت، قطع نفوذ روحانیون در رفاه حال این ملت مفید است!
رفاه حال ملت به این است که روحانیون را از بین ببرند! همین طور است، اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد این ملت اسیر انگلیس، یک وقت باشد، اسیر امریکا، یک وقت باشد. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که اسرائیل قبضه کند اقتصاد ایران را، نمی گذارد که کالاهای اسرائیل در ایران بدون گمرک فروخته بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که اینها سرخود یک همچنین قرضه بزرگی را به گردن ملت بگذارند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد این هرج و مرجی که در بیت المال هست، بشود.
اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که هر دولتی هر کاری می خواهد انجام بدهد ولو صد در صد برضد ملت باشد.
اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که مجلس به این صورت مبتذل در آید. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که مجلس با سرنیزه درست بشود تا این فضاحت از آن پیدا بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که دختر و پسر با هم در آغوش هم کشتی بگیرند چنانکه در شیراز شده است. اگر نفوذ روحانیون باشد. نمی گذارد که دخترهای معصوم مردم زیر دست جوان ها در مدارس باشند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که زن ها را در مدرسه مردها ببرند، مردها را در مدرسه زن ببرند و فساد راه بیندازند.
اگر نفوذ روحانیون باشد توی دهن این دولت می زنند، توی دهن این مجلس می زنند، وکلا را از مجلس بیرون می کنند. اگر نفوذ روحانیون باشد تحمیل نمی تواند بشود یک عده از وکلا بر سرنوشت یک مملکتی که حکومت کنند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد یک دست نشانده امریکائی این غلطها را بکند، بیرونش می کنند از ایران. نفوذ ایرانی، نفوذ روحانی مضر به حال ملت است نخیر مضر به حال شماست، مضر به حال شما خائن هاست نه مضر به حال ملت.
شما دیدید با نفوذ روحانی نمی توانید هر کاری را انجام دهید، هر غلطی را بکنید، می خواهید نفوذ روحانی را از بین ببرید. شما گمان کردید که با صحنه سازی ها می توانید که بین روحانیون اختلاف بیندازید نمی توانید، این خواب را باید به در مرگ برای شما حاصل شود، نمی توانید همچو کاری انجام دهید، روحانیون با هم هستند. من به تمام روحانیون تعظیم می کنم، دست تمام روحانیون را می بوسم، آن روز اگر دست مراجع رامی بوسیدم، امروز دست طلاب را هم می بوسم (گریه حضار) من امروز دست بقال را هم می بوسم (گریه شدید حضار).
اعلام خطر به کلیه اقشار ملت:
آقا من اعلام خطر می کنم، ای ارتش ایران! من اعلام خطر می کنم ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر می کنم، ای بازرگانان! من اعلام خطر می کنم، ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر می کنم، ای فضلا! ای طلاب ! ای مراجع! ای آقایان! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر می کنم، خطردار است، معلوم می شود زیر پرده چیزهایی اس.ت و ما نمی دانیم در مجلس گفتند نگذارید پرده ها بالا برود، معلوم می شود برای ما خواب ها دیده اند. از این بدتر چه خواهند کرد. نمی دانم از اسارت بدتر چه از ذلت بدتر چه؟ چه می خواهند با ما بکنند. چه خیالی دارند اینها. این قرضه دلار چه به سر این ملت می آورد این ملت فقیر ده سال 100 میلیون دلار، 800 میلیون تومان نفع پول به آمریکا بدهد! در عین حال ما را بفروشید برای یک همچو کاری!
نظامیان امریکائی، مستشاران نظامی امریکایی به شما چه نفعی دارند آقا اگر این مملکت اشغال امریکاست پس چرا اینقدر عربده می کشید، پس چرا اینقدر دم از ترقی می زنید اگر این مستشاران نوکر شما هستند پس چرااز ارباب ها بالاترشان می کنید پس چرا از شاه بالاترشان می کنید اگر نوکرند مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید، اگر کارمند شما هستند مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل می کنند شما هم عمل کنید.
اگر مملکت ما اشغال آمریکائیست پس بگوئید، پس ما را بردارید بریزید بیرون از این مملکت. چه می خواهند با ما بکنند این دولت چه می گوید به ما، این مجلس چه کرد با ما این مجلس غیر قانونی این مجلس محرم، این مجلسی که به فتوای و به حکم مراجع تقلید تحریم شده است، این مجلسی که یک وکیلش از ملت نیست، این مجلسی که به ادعا می گوید ما از انقلاب سفید آمده ایم. آقا کو این انقلاب سفید! پدر مردم را در آوردند. آقا من مطلعم، خدا می داند که من رنج می برم، من مطلعم از این دهات، من مطلعم از این شهرستان های دور افتاده، از این قم بدبخت، من مطلعم از گرسنگی خوردن مردم، از وضع زراعت مردم.
سکوت در مقابل ابرقدرت ها از معاصی کبیره است:
آقا فکری بکنید برای این مملکت، فکری بکنید برای این ملت. هی قرض روی قرض بیاورید! هی نوکر بشوید! البته دلار نوکری هم دارد، دلارها را شما می خواهید استفاده کنید نوکریش را ما بکنیم. اگر ما زیر اتومبیل رفتیم کسی حق ندارد به امریکائی ها بگوید بالای چشمت ابروست لکن شماها استفاده اش را بکنید، مطلب این طور است. نباید گفت اینها را آن آقایانی که می گویند که باید خفه شد، این جا هم باید خفه شد این جا هم خفه بشویم ما را بفروشند و خفه بشویم قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم والله گناهکار است کسی که داد نزند، والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند (گریه شدید حضار).
به داد اسلام برسید:
ای سران اسلام به داد اسلام برسید، ای علمای نجف به داد اسلام برسید، ای علمای قم به داد اسلام برسید، رفت اسلام. (گریه شدید حاضرین در مجلس) ای ملل اسلام! ای سران ملل اسلام! ای روئسای جمهور ملل اسلامی! ای سلاطین ملل اسلامی! ای شاه به داد خودت برس، به داد همه ما برسید. ما زیر چکمه امریکا برویم چون ملت ضعیفی هستیم! چون دلار نداریم! امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر.
امروز دولت آمریکا منفورترین دولت در نظر ماست:
اما امروز سر و کار ما با این خبیث هاست، با امریکاست. رئیس جمهور امریکا بداند، بداند این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما، امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما، یک همچنین ظلمی به دولت اسلامی کرده است، امروز قرآن با او خصم است، ملت ایران با او خصم است. دولت امریکا بداند این مطلب را، ضایع کردند او را در ایران، خراب کردند او را در ایران.
ما را به آمریکا فروختند:
برای مستشارها مصونیت می گیرید بیچاره وکلا داد زدند آقا از این دوست های ما بخواهید به ما این قدر تحمیل نکنند، ما را نفروشید، ما را به صورت مستعمره در نیاورید، کی گوش داد به اینها. از پیمان وین یک ماده را اصلا ذکر نکرده اند، ماده 32 ذکر نشده است، من نمی دانم آن ماده چه است، من که نمی دانم رئیس مجلس هم نمی داند، وکلا هم نمی دانند، نمی دانند که قبول کردند طرح را. طرح را قبول کردند، طرح را امضا کردند، تصویب کردند اما عده ای اقرار کردند که ما اصلا نمی دانیم چیست. (آنها هم لابد امضا نکرده باشند) آن عده دیگر بدتر از آنها بودند، یک عده جهالند اینها.
رجال سیاسی ما، صاحب منصب های بزرگ ما، رجال سیاسی ما، یکی بعد از دیگری را کنار می گذارند، الان در مملکت ما به دست رجال سیاسی که وطنخواه باشند چیزی نیست، در دست آنها چیزی نیست،ارتش هم بداند یکی تان را بعد از دیگری کنار می گذارند، دیگر برای شما آبرو گذاشتند برای نظام شما آبرو گذاشتند که یک سرباز امریکائی بر یک ارتشبد ما مقدم است یک آشپز امریکائی بر یک ارتشبد ما مقدم شد در ایران دیگر برای شما آبرو باقی ماند اگر من بودم استعفا می کردم، اگر من نظامی بودم استعفا می کردم، من این ننگ را قبول نمی کردم، اگر من وکیل مجلس بودم استعفا می کردم.
قطع نفوذ روحانی قطع ید رسول الله است:
باید نفوذ ایرانی ها قطع بشود! باید مصونیت برای آشپزهای امریکائی، برای مکانیک های امریکائی برای اداری امریکائی، اداری و فنی، مامورین، کارمندان اداری، کارمندان فنی برای خانواده هایشان مصونیت باشد لکن آقای قاضی در حبس باشند! آقای اسلامی را با دستبند ببرند این ور و آن ور! این خدمتگزارهای اسلام، علمای اسلام در حبس باید باشند، وعاظ اسلام در حبس باشند، طرفداران اسلام باید در بندرعباس حبس باشند برای این که اینها طرفدار روحانیت هستند، خودشان یا روحانی اند یا طرفدار روحانی. این را در تاریخ ایران دست مردم دادند اینها، سند دست دادند که معلوم شد رفاه حال این ملت به این است که قطع نفوذ روحانیین بشود! یعنی چه رفاه حال ملت در این است که قطع ید رسول الله... از این ملت بشود! روحانیون خودشان چیزی نیستند که، روحانیون هر چه دارند از رسول الله است، باید قطع ید رسول الله از این ملت بشود! اینها این را می خواهند، این را می خواهند تا اسرائیل با دل راحت هر کاری این جا بکند، تا آمریکا با دل راحت هر کاری می خواهد بکند.
تمام گرفتاری های ما از امریکا است:
آقا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست، تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از امریکاست، این وکلا هم از امریکا هستند، این وزرا هم از امریکا هستند، همه تعیین آنهاست، اگر نیستند چرا نمی ایستند در مقابل، داد بزنند؟
روحانیت سدی در مقابل مطامع استعمارگران:
من الان حافظه ام درست نیست، نمی توانم بفهم مطلب را خوب، الان در حال انقلاب هستم، در یک مجلس از مجالس سابق که مرحوم مدرس، مرحوم آسید حسن مدرس در آن مجلس بود، اولتیماتومی از دولت روس آمد به ایران که اگر فلان قضیه را انجام ندهید (که من حالا هیچی از آن را یادم نیست) ما از فلان جا که قزوین ظاهرا بوده است می آئیم به تهران و تهران را می گیریم و دولت ایران هم فشار آورد به مجلس که باید این را تصویب کند. یکی از مورخین، مورخین آمریکائی می نویسد که: یک روحانی با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت: آقایان اگر بناست ما از بین برویم چرا با دست خودمان برویم، رد کرد.
مجلس به واسطه مخالفت او جرات پیدا کرد و رد کرد و هیچ غلطی هم نکردند. روحانی این است، یک روحانی توی مجلس بود نگذاشت آن قلدر شوروی را، روسیه سابق را، پیشنهاد اولتیماتومش را یک روحانی ضعیف، یک مشت استخوان رد کرد. امروز هم باید روحانی نباشد، برای همین قطع ید روحانی باید بکنند تا به آمال و آرزوی خودشان برسند، من چه بگویم؟!
بر ملت است که فریاد بزند چرا ما را فروختید:
این قدر انباشته است مطالب، این قدر مفاسد در این مملکت زیاد است که من با این حالم، با این سینه ام، با این وضعم نمی توانم عرضه بکنم، نمی توانم مطالب را به آن مقداری که می دانم به عرض شما برسانم؛ لکن شما موظفید به رفقایتان بگوئید، آقایان موظفند ملت را آگاه کنند، علما موظفند ملت را آگاه کنند، ملت موظف است که در این امر صدا در بیاورد، با آرامش عرض برساند، به مجلس اعتراض کند، به دولت اعتراض کند که چرا یک همچنین کاری کردید چرا ما را فروختید مگر ما، بنده شما هستیم؟
دولت و مجلس غیرقانونی و خائن به اسلام و ملتند:
شما که وکیل ما نیستید، وکیل هم بودید، اگر خیانت کردید به مملکت خود به خود از وکالت بیرون می روید، این خیانت به مملکت است. خدایا اینها خیانت کردند به مملکت ما. خدایا دولت به مملکت ما خیانت کرد، به اسلام خیانت کرد، به قرآن خیانت کرد.
وکلای مجلسین خیانت کردند، آنهایی که موافقت کردند با این امر، وکلای مجلس سنا خیانت کردند، این پیرمردها، وکلای مجلس شورا آنهائی که رای دادند خیانت کردند به این مملکت، آنها وکیل نیستند، دنیا بداند اینها وکیل ایران نیستند اگر هم بودند من عزلشان کردم، از وکالت معزولند، تمام تصویب نامه هائی که تا حالا نوشته اند، تمامش غلط است.
از اول مشروطه تا حالا بر حسب نص قانون، به حسب نص قانون، قانون را اگر قبول دارند به حسب نص، به حسب نص قانون، بر حسب اصل دوم متمم قانون اساسی تا مجتهدین نظارت نکنند در مجلس، قانون هیچی نیست، کدام مجتهد نظارت می کند الان اگر پنج تا ملا تو این مجلس بود، اگر یک ملا تو این مجلس بود تو دهن اینها می زد، نمی گذاشت این کار بشود. من به آنان که به ظاهر مخالفت کردند، این حرف را دارم به آنها، چرا آقا خاک تو سرتان نریختید چرا پا نشدید یقه آن مردک را بگیرید همین من مخالفم و سر جای خود بنشینید و آن همه تملق بگوئید! مخالفت این است.
باید هیاهو کنید، باید بریزید وسط مجلس، به هم باید بپرید که نگذرد این مطلب، به صرف اینکه من مخالفم درست می شود! دیدید که می گذرد، پس نگذارید یک همچون مجلسی وجود پیدا کند، از مجلس بیرونشان کنید. ما این قانونی را که در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم، ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خائنند به مملکت ایران، خائنند.
خداوندا امور مسلمین را اصلاح کن. خداوندا دیانت مقدسه اسلام را عظمت به آن عنایت فرما. خدایا اشخاصی که خیانت می کنند به این آب و ملک، خیانت می کنند به اسلام، خیانت می کنند به قرآن، آنها را نابود کن.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 لغو رسمی کاپیتولاسیون

 کاپیتولاسیون سرانجام پس از پیروزی انقلاب در 23 اردیبهشت 1358 رسما لغو شد در بیانیه وزارت خارجه چنین آمده است: «به پیشنهاد هیات وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون مصوب 21 مهر 1343 به اجازه استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیت ها و معافیت های قرارداد وین (کاپیتولاسیون ) از تاریخ 23/2/1358 لغو شد.»


 پس اى عزیز، نام نیک را از خداوند بخواه. قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش کن با تو باشد. تو کار را براى خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامتهاى اخروى و نعمتهاى آن عالم در همین عالم هم به تو کرامتها مى‏کند، تو را محبوب مى‏نماید، موقعیت تو را در قلوب زیاد مى‏کند، تو را در دو دنیا سر بلند مى‏فرماید. ولى اگر بتوانى با مجاهده و زحمت قلب خود را از این حب هم بکلى خالص نما...
 
حب و بغض مردم ضعیف، شهرت و اسم نزد بندگان ناچیز، چه فایده‏اى دارد. فرضا فایده داشته باشد، یک فایده ناچیز جزئى چند روزه است. ممکن است این حب عاقبت کار انسان را به ریا برساند و خداى نخواسته آدم را مشرک و منافق و کافر کند، اگر در این عالم رسوا نشود، در آن عالم در محضر عدل ربوبى پیش بندگان صالح خدا و انبیاء عظام او و ملائکه مقربین رسوا شود، سرافکنده گردد، بیچاره شود. رسوایى آن روز را نمى‏دانى برای شادی روح امام فاتحه مع الصلوات

 اى واى بر ما و بر غفلت ما
چهل‏حدیث ص :  23 ...تو که ادعیه و مناجات وارده از ائمه معصومین، سلام اللّه علیهم، را صحیح مى‏دانى، تو که مناجات مولاى متقیان، امیر المؤمنین، سلام اللّه علیه، را دیدى، تو که مناجات سید الساجدین، علیه السلام، را در دعاى أبو حمزه دیدى، قدرى تأمل کن در مضمون آنها، قدرى تفکر نما در فقرات آنها. لازم نیست یک دعاى طولانى را یک دفعه با عجله و شتاب بخوانى و تفکر در معانیش نکنى، بنده و شما حال سید سجّاد، علیه السلام، را نداریم که آن دعاى مفصل را با حال بخوانیم، شبى یک ربع آن را، یک ثلث آن را، با حال بخوان و تفکر کن در فقراتش شاید صاحب حال شوى. از همه گذشته، قدرى تفکر در قرآن کن ببین چه عذابى را وعده کرده که اهل جهنم از مالک مى‏خواهند که آنها را بکشد، هیهات که مرگ در کار نیست. ببین خداى تعالى مى‏فرماید:یا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطتُ فی جَنْبِ اللّه 39: 56
 آیا این چه حسرتى است؟ که خداى تعالى با آن عظمت با این تعبیر ذکر مى‏فرماید. تدبر کن در آیه شریفه قرآن، بى تأمل و تدبر از آن مگذر:یومَ تَرَونَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النّاسَ سُکارى وَ ما هُمْ بِسُکارى وَ لکنَّ عَذَابَ اللّهِ شَدید 22: 2
 وصف روز قیامت را مى‏کند مى‏فرماید: «روزى که فراموش مى‏کند هر شیر دهى از آنچه شیر مى‏دهد، و مى‏اندازد هر آبستنى بچه خود را، و مى‏بینى مردم را مست، با اینکه آنها مست نیستند و لکن عذاب خدا سخت است».
درست تفکر کن عزیزم، قرآن نعوذ باللّه کتاب قصه نیست، شوخى با شما نمى‏کند، ببین چه مى‏فرماید؟ این چه عذابى است که عزیزها را از یاد مى‏برد، حامله را بى‏بار مى‏کند. آیا چه عذابى است که خداوند تبارک و تعالى با آن عظمت او را وصفت مى‏کند به «شدت» و جاى دیگر به «عظمت». چیزى را که خداى تبارک و تعالى که عظمت او حدّ و حصر ندارد و عزت و سلطنت او منتهى ندارد توصیف به شدت و عظمت کند آیا چه خواهد بود؟ خدا مى‏داند عقل من و تو و فکر همه بشر از تصورش عاجز است. اگر مراجعه به اخبار و آثار اهل بیت عصمت و طهارت کنى و تأمل در آنها نمایى، مى‏فهمى که قضیه عذاب آن عالم غیر از این عذابهایى است که فکر کردى. قیاس به عذاب این عالم کردن قیاس باطل غلطى است.

من براى تو یک حدیث شریف از شیخ جلیل القدر، صدوق طایفه، نقل مى‏کنم که بدانى مطلب چیست، مصیبت چقدر است، با اینکه این حدیث راجع به جهنم اعمال است که سردتر از همه جهنم هاست. اولا باید بدانى که شیخ صدوق، که این حدیث از اوست، کسى است که تمام علماء اعلام از او کوچکى مى‏کنند و او را به جلالت قدر مى‏شناسند. آن بزرگوار کسى است که به دعاى امام، علیه السلام، متولد شده. آن کسى است که مورد لطف امام زمان، علیه السّلام و عجّل اللّه تعالى فرجه، بوده، و نویسنده به طریقهاى عدیده از بزرگان علماء امامیه، علیهم رضوان اللّه، متصل به شیخ صدوق حدیث را نقل مى‏کند، و مشایخ بین ما و صدوق همه از بزرگان و ثقات اصحاب‏اند. پس اگر از اهل ایمانى باید به این حدیث عقیده‏مند باشى.
رَوَى‏ الصَّدُوق‏  ُ بِإِسْنَادِهِ‏ عَن‏ مولینا الصّادق  عَلَیْهِ‏ السَّلَامُ‏
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ‏ السَّلَامُ‏  بَیْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ قَاعِدٌ إِذْ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ‏ السَّلَامُ وَ هُوَ کَئِیبٌ حَزِینٌ مُتَغَیِّرُ اللَّوْنِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا لِی أَرَاکَ کَئِیباً حَزِیناً قَالَ یَا مُحَمَّدُ وَ کَیْفَ لَا أَکُونُ کَذَلِکَ وَ إِنَّمَا وُضِعَتْ مَنَافِیخُ جَهَنَّمَ الْیَوْمَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ َصَلَّى اللَّه عَلى مُحَمَّد النَّبىِّ وَآلِهِ وَسَلَّم‏
 وَ مَا مَنَافِیخُ جَهَنَّمَ یَا جَبْرَئِیلُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَمَرَ بِالنَّارِ فَأُوقِدَ عَلَیْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى احْمَرَّتْ ثُمَّ أَمَرَ بِهَا فَأُوقِدَ عَلَیْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى ابْیَضَّتْ ثُمَّ أَمَرَ فَأُوقِدَ عَلَیْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى اسْوَدَّتْ وَ هِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ فَلَوْ أَنَّ حَلْقَةً مِنَ السِّلْسِلَةِ الَّتِی طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً وُضِعَتْ عَلَى الدُّنْیَا لَذَابَتِ الدُّنْیَا مِنْ حَرِّهَا وَ لَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنَ الزَّقُّومِ وَ الضَّرِیعِ قَطَرَتْ فِی شَرَابِ أَهْلِ الدُّنْیَا لَمَاتَ أَهْلُ الدُّنْیَا مِنْ نَتْنِهَا قَالَ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَ بَکَى جَبْرَئِیلُ ع فَبَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِمَا مَلَکاً فَقَالَ إِنَّ رَبَّکُمَا یُقْرِئُکُمَا السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکُمَا إِنِّی قَدْ أَمَّنْتُکُمَا مِنْ أَنْ تُذْنِبَا ذَنْباً أُعَذِّبُکُمَا عَلَیْهِ   المحجةالبیضاء ج : 9  ص :  361

 حاصل ترجمه حدیث شریف این است که «در بین اینکه روزى رسول خدا، صلّى اللّه علیه و آله، نشسته بود جبرئیل آمد در خدمتش، در صورتى که افسرده و محزون بود و رنگش متغیر بود. پیغمبر فرمود: «اى جبرئیل چرا تو را افسرده و محزون مى‏بینم؟» گفت: «اى محمد، صلّى اللّه علیه و آله، چرا چنین نباشم در  صورتى که امروز گذاشته شد دمهاى جهنم». پیغمبر خدا، صلّى اللّه علیه و آله، گفت: «چه چیز است دمهاى جهنم؟» عرض کرد: «همانا خداى تعالى امر فرمود به آتش، بر افروخته شد هزار سال تا سرخ شد. بعد از آن امر فرمود به آن افروخته شد هزار سال تا سفید شد. پس از آن امر فرمود به آن، افروخته شد هزار سال تا سیاه شد و آن سیاه و تاریک است. پس اگر یک حلقه از زنجیرى که بلندى آن هفتاد ذراع است گذاشته شود بر دنیا، هر آینه آب مى‏شود دنیا از حرارت آن. و اگر قطره‏یى از زقوم و ضریع آن بچکد در آب‏هاى اهل دنیا، همه مى‏میرند از گند آن.» پس گریه کرد رسول خدا، صلّى اللّه علیه و آله، و جبرئیل گریان شد. پس خداى تعالى فرستاد به سوى آنها فرشته [اى‏]. عرض کرد: «خداى شما سلام مى‏رساند به شما و مى‏فرماید من ایمن کردم شما دو تن را از اینکه گناهى کنید که عذاب کنم شما را به واسطه آن».
اى عزیز، امثال این حدیث شریف بسیار است، و وجود جهنم و عذاب الیم آن از ضروریات جمیع ادیان و واضحات برهان است، و اصحاب مکاشفه و ارباب قلوب در همین عالم نمونه آن را دیده‏اند. درست تصور و تدبر کن در مضمون این حدیث کمر شکن، آیا اگر احتمال صحت هم بدهى، نباید مثل دیوانه‏ها سر به بیابان بگذارى؟ چه شده که ما این قدر در خواب غفلت و جهالتیم؟ آیا ملکى مثل رسول اللّه و جبرئیل بر ما نازل شده و ما را از عذاب خدا ایمن کرده؟ با اینکه رسول خدا و اولیاء او تا آخر عمر هم از خوف خدا قرار نداشتند و خواب و خوراک نداشتند. ولى کارخانه خدا از خوف غش مى‏کرد. على بن الحسین، علیهما السلام، امام معصوم، گریه‏ها و زاریهایش و مناجات و عجز و ناله‏هایش دل را پاره پاره مى‏کند. ما را چه شده که هیچ حیا نکرده در محضر ربوبیت این قدر هتک حرمات و نوامیس الهى را مى‏کنیم؟ اى واى بر ما و بر غفلت ما اى واى بر ما و بر شدت سکرات موت ما اى واى بر حال ما در برزخ و سختیهاى آن، و در قیامت و ظلمتهاى آن اى واى بر حال ما در جهنم و عذاب و عقاب آن

 برای شادی روح امام فاتحه مع الصلوات


این امور را تعویق نینداز که تعویق انداختنى نیست
...اى عزیز، اى مطالعه کننده این اوراق، عبرت کن از حال این نویسنده که اکنون در زیر خاک و در عالم دیگر گرفتار اعمال زشت و اخلاق ناهنجار خویش است، و تا فرصت داشت به بطالت و هوى و هوس عمر عزیز را گذاراند و آن سرمایه الهى را ضایع و باطل کرد، تو ملتفت خود باش که نیز روزى مثل مایى و خودت نمى‏دانى آن چه روز است، شاید الان که مشغول قرائتى باشد. اگر تعللى کنى، فرصت از دست مى‏رود. اى برادر من، این امور را تعویق نینداز که تعویق انداختنى نیست. چه قدر آدمهاى صحیح و سالم با موت ناگهانى از این دنیا رفتند و ندانیم عاقبت آنها چیست؟ پس فرصت را از دست مده و یک دم را غنیمت شمار که کار خیلى اهمیت دارد و سفر خیلى خطرناک است. دستت از این عالم، که مزرعه آخرت است، اگر کوتاه شد، دیگر کار گذشته است و اصلاح مفاسد نفس را نتوانى کرد، جز حسرت و حیرت و عذاب و مذلت نتیجه نبرى. اولیاى خدا آنى راحت نبودند و از فکر این سفر پر خوف و خطر بیرون نمى‏رفتند. حالات على بن الحسین، علیهما السلام، امام معصوم، حیرت انگیز است. ناله‏هاى امیر المؤمنین، علیه السلام، ولىّ مطلق، بهت آور است. چه شده است که ما این طور غافلیم؟ کى به ما اطمینان داده جز شیطان که کارهاى ما را از امروز به فردا مى‏اندازد. مى‏خواهد اصحاب و انصار خود را زیاد کند و ما را با خلق خود و در زمره خود و اتباع خود محشور کند. همیشه آن ملعون امور آخرت را در نظر ما سهل و آسان جلوه دهد و ما را با وعده «رحمت خدا» و «شفاعت شافعین» از یاد خدا و اطاعت او غافل کند. ولى افسوس که این اشتهاى کاذب است و از دامهاى مکر و حیله آن ملعون است. .. امام خمینی رحمه الله علیه چهل‏حدیث ص :  151. ...

برای شادی روحش فاتحه باصلوات


      مهمانى خداوند تبارک وتعالی

 

طبق فرمایش حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم  (به حسب خطبه‏اى که به آن حضرت منسوب است) همه بندگان در ماه مبارک رمضان به مهمانى خداوند تعالى دعوت شده‏اند و مهمان پروردگار خود مى‏باشند. آنجا که مى‏فرماید:

 ایّها الناس، إنه قد اقبل الیکم شهر اللّه... و قد دعیتم فیه إلى ضیافة اللّه.

 شما در این چند روزى که به ماه مبارک رمضان مانده به فکر باشید خود را اصلاح کرده توجه به حق تعالى پیدا نمایید از کردار و رفتار ناشایسته خود استغفار کنید اگر خداى نخواسته گناهى مرتکب شده‏اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه نمایید زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهید. مبادا در ماه مبارک رمضان از شما غیبتى، تهمتى، و خلاصه گناهى، سربزند، و در محضر ربوبى با نعم الهى و در مهمانسراى بارى تعالى آلوده به معاصى باشید.
شما در این ماه شریف به ضیافت حق تعالى دعوت شده‏اید:

 دعیتم فیه إلى ضیافة اللّه خود را براى مهمانى باشکوه حضرت حق آماده سازید. لا اقل به آداب صورى و ظاهرى روزه پایبند باشید. (آداب حقیقى باب دیگرى است که به زحمت و مراقبت دایم نیاز دارد.) معناى روزه فقط خوددارى و امساک از خوردن و آشامیدن نمى‏باشد از معاصى هم باید خوددارى کرد. این از آداب اولیه روزه مى‏باشد که براى مبتدیهاست. (آداب روزه براى مردان الهى که مى‏خواهند به معدن عظمت برسند غیر از این مى‏باشد.) شما اقلا به آداب اولیه روزه عمل نمایید و همان طور که  شکم را از خوردن و آشامیدن نگه مى‏دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز دارید. از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویى و دروغ نگه داشته، کینه، حسد، و دیگر صفات زشت شیطانى را از دل بیرون کنید. اگر توانستید، انقطاع إلى اللّه حاصل نمایید اعمال خود را خالص و بى‏ریا انجام دهید از شیاطین انس و جن منقطع شوید لیکن به حسب ظاهر از رسیدن و دست یافتن به چنین سعادت ارزنده‏اى مأیوس مى‏باشیم اقلا سعى کنید روزه شما مشفوع به محرمات نباشد.
در غیر این صورت اگر روزه شما صحیح شرعى باشد، مقبول الهى نبوده بالا نمى‏رود. بالا رفتن عمل و مقبولیت آن، با صحت شرعى خیلى تفاوت دارد. اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییرى پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقى نکرد، معلوم مى‏شود روزه‏اى که از شما خواسته‏اند محقق نشده است آنچه انجام داده‏اید روزه عامه حیوانى بوده است.
در این ماه شریف، که به مهمانسراى الهى دعوت شده‏اید، اگر به حق تعالى معرفت پیدا نکردید یا معرفت شما زیادتر نشد، بدانید در ضیافة اللّه درست وارد نشدید و حق ضیافت را به جا نیاوردید. نباید فراموش کنید که در ماه مبارک، که «شهر اللّه» مى‏باشد و درهاى رحمت الهى به روى بندگان باز است و شیاطین و اهریمنان - به حسب روایت
  در غل و زنجیر به سر مى‏برند، بنابراین، اگر شما نتوانید خود را اصلاح و   مهذب نمایید، نفس اماره را تحت مراقبت و کنترل خود درآورید، هواهاى نفسانیه را زیر پا گذاشته علاقه و ارتباط خویش را با دنیا و مادیت قطع کنید، بعد از پایان یافتن شهر صیام مشکل است بتوانید این مسائل را به مرحله عمل درآورید. از فرصت استفاده کنید و پیش از آنکه این فیض عظمى سپرى گردد، در مقام اصلاح، تزکیه و تصفیه امور خود برآیید خود را براى انجام وظایف ماه صیام آماده و مهیا سازید. طورى نباشد که پیش از فرارسیدن شهر رمضان همانند ساعت به دست شیطان کوک شده در این یک ماه که شیاطین در زنجیرند شما به طور خودکار به معاصى و اعمال خلاف دستورات اسلام مشغول گردید گاهى انسان عاصى و گناهکار بر اثر دورى از حق و کثرت معصیت آنچنان در تاریکى و نادانى فرو مى‏رود که دیگر نیازى به وسوسه شیطان ندارد، خود به رنگ شیطان در مى‏آید.
صبغة اللّه مقابل صبغه شیطان است. و کسى که دنبال هواى نفس رفت و از شیطان متابعت کرد، بتدریج به صبغه او درمى‏آید. شما تصمیم بگیرید لا اقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید از گفتار و کردارى که خداوند تبارک و تعالى راضى نیست اجتناب ورزید. از هم اکنون در همین مجلس با خداى خود عهد ببندید که در ماه مبارک رمضان از غیبت، تهمت، و بدگویى نسبت به دیگران، خوددارى کنید. زبان، چشم، ، گوش، و سایر اعضا و جوارح، را تحت اراده خود درآورید.
اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید، شاید همین عمل شایسته موجب گردد که خداوند تبارک و تعالى به شما توجه فرموده توفیق عنایت کند و پس از سپرى شدن شهر صیام که شیاطین از زنجیر رها مى‏گردند شما اصلاح شده باشید و دیگر فریب شیطان را نخورید و مهذب گردید. باز تکرار مى‏کنم تصمیم بگیرید در این سى روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش، و همه اعضا و جوارح خود باشید، و دایما متوجه باشید این عملى که مى‏خواهید انجام دهید، این سخنى که مى‏خواهید بر زبان آورید، این مطلبى که دارید استماع مى‏کنید، از نظر شرع چه حکمى دارد؟ این آداب اولى و ظاهرى صوم است اقلا به این آداب ظاهرى صوم پابند باشید. اگر دیدید کسى مى‏خواهد غیبت کند، جلوگیرى کنید و به او بگویید ما متعهد شده‏ایم که در این سى روز رمضان از امور محرمه خود دارى ورزیم. و اگر نمى‏توانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید ننشینید و گوش کنید. مسلمین باید از شما در امان باشند. کسى که دیگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقیقت مسلمان نیست مسلمان ظاهرى و صورى
 مى‏باشد لا اله الا اللّه صورى گفته است. اگر، خداى نخواسته، خواستید به کسى جسارت کنید، اهانت نمایید، مرتکب غیبت شوید، بدانید که در محضر ربوبى هستید مهمان خداى متعال مى‏باشید، و در حضور حق تعالى به بندگان او اسائه ادب مى‏کنید و اهانت به بنده خدا اهانت به خداست. اینان بندگان خدا هستند خصوصا اگر اهل علم بوده در صراط علم و تقوى باشند. گاهى مى‏بینى که انسان به واسطه این امور به جایى مى‏رسد که در وقت مرگ خدا را تکذیب مى‏کند آیات الهى را منکر مى‏گردد: ثُمَّ کانَ عاقبةُ الّذین اساؤا السّواى أن کَذَّبوا بآیاتِ اللَّه و کانوا بها یَسْتَهْزِؤن 30: 10«» این امور بتدریج واقع مى‏شود. امروز یک نظر غیر صحیح، فردا یک کلمه غیبت، و روز دیگر اهانتى به مسلمان و... کم کم این معاصى در قلب انباشته مى‏گردد، و قلب را سیاه کرده انسان را از معرفة اللّه باز مى‏دارد تا به آنجا مى‏رسد که

 همه چیز را انکار کرده حقایق را تکذیب مى‏نماید.
طبق بعضى آیات، به تفسیر برخى از روایات، اعمال انسان به رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین علیه السلام  عرضه مى‏شود و از نظر مبارک آنان
  مى‏گذرد. وقتى که آن حضرت به اعمال شما نظر کنند و ببینند که از خطا و گناه انباشته است، چه قدر ناراحت و متأثر مى‏گردند؟ نخواهید که رسول خدا ناراحت و متأثر شوند راضى نشوید که قلب مبارک آن حضرت شکسته و محزون گردد. وقتى آن حضرت مشاهده کند که صفحه اعمال شما مملو از غیبت و تهمت و بدگویى نسبت به مسلمان مى‏باشد و تمام توجه شما هم به دنیا و مادیت است و قلوب شما از بغض، حسد، کینه و بدبینى به یکدیگر لبریز شده، ممکن است در حضور خداى تبارک و تعالى و ملائکة اللّه خجل گردد که امت و پیروان او نسبت به نعم الهى ناسپاس بوده و این گونه افسار گسیخته و بى‏پروا به امانات خداوند تبارک و تعالى خیانت مى‏کنند. فردى که به انسان مربوط است، اگر چه نوکر انسان باشد، اگر خلافى مرتکب شد، مایه خجلت انسان مى‏گردد. شما مربوط به رسول اللّه (ص) هستید، شما با ورود به حوزه‏هاى علمیه خود را به فقه اسلام، رسول اکرم، و قرآن کریم مرتبط ساخته‏اید، اگر عمل زشتى مرتکب شدید، به آن حضرت برمى‏خورد، بر ایشان گران مى‏آید ممکن است خداى نخواسته شما را نفرین کند. راضى نشوید که رسول خدا (ص) و ائمه اطهار، علیهم السّلام، نگران و محزون گردند.
قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصى کدر مى‏شود ولى اگر انسان لا اقل صوم را براى
 حق تعالى خالص و بى‏ریا انجام دهد (نمى‏گویم عبادات دیگر خالص نباشد، همه عبادات لازم است خالص و بى‏ریا انجام گیرد.) این عبادت را که اعراض از شهوات، اجتناب از لذات، و انقطاع از غیر خداست در این یک ماه بخوبى انجام دهد، شاید تفضل الهى شامل حال او شده آینه قلبش از سیاهى و کدورت زدوده گردد و امید است که او را از عالم طبیعت و لذات دنیوى منحرف و منصرف سازد و آن گاه که مى‏خواهد وارد «شب قدر» شود، نورانیتهایى که در آن شب براى اولیا و مؤمنین حاصل مى‏شود به دست آورد جهاداکبر حضرت امام  ره صفحه 39

 


بسمه تعالی

اشتهاء به چی   تا کجا   چه جور  تا کی     به چه قیمت    لذیذ ترین اطعمه و اشربه وشیرین ترین لحظه و نهایت ارزوی ما چیست  بیشتر وقت مان متوجه کجاست وجهه ما به کدام سوست کشش ها و لذت های حیوانی چون خوردن خوابیدن و کامیاب های شهوانی   یا عشق به لذات عقلانی مباحثه و مراوده و تحقیقات وپژوهشهای  ونشست های علمی به به  وچه چه و هورا ی ما برسر چیست  برای رسیدن به اشتهاهای از  جنس لذت های حیوانی    داشتن ها و برترین بودن ها به قدرت و مکنت و ریاست   چه چیزهایی  وتا کجا حاضریم  کنیم قربانی   به زودی  سفره ای میگسترند ومهمانی ترتیب می دهند برای بلوغ اشتها  و  ارزو   و درخواست ها   برای سیر ازحضیض اسفل السافلین  مادون حیوانی تا اوج اعلی علیین  ماورای انسانی    باهر اشتها و هر عشق و ارمان و ارزویی  میتوان  شرکت کرد  دراین مهمانی ورسانید خود را به سفره های فوقانی    تاملی باید کرد الان و دراین سن وسال چه نوع داریم از زندگانی  برای باز شدن بیشتر وبهتراشتهاهایی نیست که ماداریم  این مهمانی   برای بستن دهانی است که مامی شناسیم و بازنمودن دهانی که ما نداریم با ان هیچ اشنایی   مقصود ازان چشانیدن غذاها و نوبرانه هایی  است که برای ذائقه ما  ندارد هیچ طعم   ومیلی

کسی هست به حقیقت ازما که دوست داشته باشد   شرکت کند دراین مهمانی ببندد دهان جسمانی وبچشد فی الواقع طعم گرسنگی وتشنگی نه اینکه چند برابر کند اشتهای فعلی  تا شاید بچشد طعم سفره های عقلانی وچنانچه  هست دراین جمع  

همت عالی کند و   ببندد کتاب ها و بیندازد قلم ها را و نگاه کند به سفره  محضر الهی و بیخود شود از جلوه اسمانی

به خود اید چون بعد ازین بهره برد ازهم از سفره های    جسمانی وهم  عقلانی ولی  نشود غافل لحظه ای از نگاه به وجه رحمانی .

 


سلام دوست خوبم

  تجربه ثابت کرده است که موارد زیر در درمان و کنترل عوارض کولیت  وکرون و سایر بیماریهایی که با التهاب و خونروی از روده مربوط میشود نزد بعضی از بیماران موثر و بسیار مفید بوده است

الف : مصرف یک تا دو  قاشق غذاخوری خاکشیر در اب سرد هر 6 ساعت دردوره عود وفعالیت کولیت وکرون و...

ب: مصرف کپسول فمی لاکت هر 12 ساعت یک عدد

شماهم اولی را امتحان کنید اگر جواب نداد دومی واگر جواب نداد یادداشت بگذارید که هیچ کدام چواب نداد


 بسم الله الرحمن الرحیم
                              
عید نوروز عید بازگشت به احسن الحال
*تسبح له السموات السبع و الارض ومن فیهن و ان من شی الا یسبح بحمده و لاکن لا تفقهون تسبیحهم ، سوره الاسری آیه44 *
همه آسمانها و زمین وآنچه بین آنهاست تسبیح خدا را می کنند چیزی در عالم نیست مگر اینکه به تسبیح پروردگار مشغول است ولیکن شما تسبیح آنها را درک نمی کنید .
*الم تر ان الله یسبح له من فی السموات و الارض و الطیرالصافات کل قد علمه صلاته وتسبیحه و الله علیم بما یفعلون ، سوره نور آیه41*
آیا ندیدی آنچه در آسمان و زمین است  و پرندگان بال گشاده در آسمان تسبیح خدا را میکنند و یقینا خداوند به  نماز و تسبیح آنها علم  دارد و به آنچه انجام میدهند آگاه است .
خدای تبارک و تعالی میفرماید چیزی در عالم خلقت نیست که تسبیح نگوید همه حمد و سپاس او میکنند هر کس به زبانی به نماز در پیشگاه او مشغول است   زمین هم مثتثنی نیست   زمین با همه عظمت همواره به حمد و ثنای خداوند مشغول است و از جمله مخلوقاتی است که دائم در نماز است نمازی طولانی که ما آنرا " سال " می نامیم از زمان هجرت پیامبر اعظم حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم زمین 1394بار نماز  طولانی گزارده است و اینک در یکهزاروسیصد نود و پنجمین نماز خویش است ،   الله اکبر الله اکبر .
الله اکبر این صدای رسای زمین است  در تکبیره الاحرام  نماز جدیدش در روزهای آخر اسفند  زمین سلامهای نماز  خود را میدهد   السلام علیک ایهاالنبی ورحمه الله و برکاته    السلام علینا وعلی عبادالله الصالحین    السلام علیکم ورحمه الله و برکاته و این لحظه تحویل سال جدید است. سال جدیدی که با تکبیره الاحرام زمین شروع میشود زمین اکنون در حال قیام است و رکعت اول  نماز طولانی خود را میگزارد اگر با دقت و با تدبیر نگاه کنیم زمین و اجزاء و احوال آن را در این نماز می بینیم 
بهار طبیعت و تابستان و پاییز و زمستان و همه نعمات این فصول از آثار و برکات این نماز است .گویی همه خلق هرکس با بزرگ و مقتدای خویش به نماز ایستاده است :

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک الیوم الدین ایاک نعبد وایاک نستعین اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والضالین سپاس به پیشگاه پروردگار عالمیان درتمام هستی و در نزدیکترین مکان به ما یعنی زمین این صدا بلند است که ما جز به پیشگاه خدای تبارک و تعالی سر تعظیم فرود نمی آوریم و جز به درگاه او دست نیاز بلند نمی کنیم آری زمین در اولین رکعت نماز جدید خویش بعد از سلامی که به همه نماز گزاران جهان هستی داده است سوره حمد را می خواند و بزودی خواندن سوره ای ازسوره های قرآن را شروع خواهد کرد گوشهایی که صدای قرآن خواندن زمین را شنیده اند گفته اند که زمین بعد ازحمد سوره قدر را ده مرتبه        خواهد خواند  بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیله القدر و ماادریک مالیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر ، ما قرآن را درشب قدر فرو فرستادیم وتوچه میدانی شب قدر چه شبی است  شبی که از هزار ماه والاتر است  شبی که ملائک وروح برای هر امری بفرمان خداوند پایین می آیند  و شب سلام است تا طلوع فجر در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره جحد را میخواند  که خطاب است به جمع کافران  که شمارا دینتان و برای من دین من زمین در سلام این نماز دو رکعتی پایان تابستان وسرآغاز پاییز و زمستان را اعلام میکند  در دو رکعت دومین نماز زمین پس از حمد سوره توحید را ده مرتبه میخواند ودر رکعت آخر بعد از حمد ده مرتبه سوره فلق و ناس را خواهد خواند پس ازاین چهار رکعت نماز دست به دعا بر میدارد که :      اللهم صل علی محمد وال محمدالاوصیاء المرضیین وعلی جمیع انبیائک ورسلک ...اللهم بارک لی فیماانعمت به علی حتی لا اشکراحدا غیرک  و وسع علی فی رزقی... خداوندا در آنچه به من دادی برکت ده تا احدی غیر تو را شکر وسپاس نگویم وگردن خود را در مقابل احدی غیر توکج نکنم ...پس ای رفیق شفیق و ای جوان رعنا تو که نمی توانی  زمین را مقتدای خویش کنی  و تاب و طاقت این چنین نماز طولانی را نداری برخیز و با زمین در مجموعه کائنات همراه شو    برخیز ای عزیز وسوی آب روانه شو دست و روی  را شستشویی ده و غسلی بساز و همچنان که آب زلال و باصفا را می بینی و وضو می سازی وغسل می نمایی میل  به صفا یاب  وجان ودل خود را ازغبار پلیدیهای جهل وخودخواهی وتکبر و نخوت ودروغ وحسد وکینه و بخل و نفاق وهرچه از این ناپاکیها در درون داری  شستشوی ده  تر وتازه شو  با دلی پاک و پاکیزه  و روحی شاد و سرزنده در حالی که بهترین و زیباترین و  پاکیزه ترین لباسهای خود را پوشیده ای   وبه دل انگیز ترین رایحه ها خود را معطر کرده ای   امروز را عهد کن دهان را از طعام بداری و جان  و دل را ازگناه وبا این نیت بزرگ با گیسوان شانه زده  و سر وروی صفا داده   با ظاهری آراسته وباطنی پیراسته تا دیر نشده به نماز بایست .
حضرت بقیه الله الاعظم جان عالم خلقت و مولای همه خلق را بنگر که امام عالم وجود است و آماده شو در اقتدای به او پس گام بجای گام اونه تا محل مسجد   مسجد عالم هستی   به چه مسجدی  و عجب مقتدایی و چه زیبا امتی وچه باشکوه نمازی       نمازی به امامت ولی حق جل و علا       در عالم هستی .
برخیز ای عزیز که به تحویل سال زمان چندانی باقی نمانده است  به هنگام  تکبیره الاحرام امام زمان چندانی فرصت نیست   بگو یا   مقلب القلوب والابصار   یا مدبرالیل والنهار   یا محول الحول والاحوال    حول حالنا الی احسن الحال   آنقدر براین دعا استغاثه کن تا شاید به احسن الحال که حضور در صف اول نماز امام است کامیاب شوی   اکنون که به این مهم توفیق یافتی نمازی چهار رکعتی را شروع کن بعد ازحمد در رکعت اول ده مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم ده مرتبه سوره جحد را بخوان و در نماز دوم بعد از حمد در رکعت اول سوره توحید ودر رکعت دوم سوره فلق و ناس را ده مرتبه بخوان و بعد از سلام سجده شکر بجای آور و دست به دعا بردار وبگو   اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ عَلَى جَمِیعِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ صَلِّ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّى لا أَشْکُرَ أَحَدا غَیْرَکَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّی فَلا یَغِیبَنَّ عَنِّی عَوْنُکَ وَ حِفْظُکَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَلا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّى لا أَتَکَلَّفَ مَا لا أَحْتَاجُ إِلَیْهِ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَام.   *مأخذ مفاتیح ، اعمال عید نوروز
اکنون که در لحظه تحویل سال   همراه با امام خود   در جمع نمازگزاران عالم هستی بوده ای    وآغاز سال را در نماز    وبه همراهی   با عالم خلقت گذرانده ای    خدای را سپاس گوی    وبشکرانه آن   برای کسب فضیلت های والاتر  به دیدن دوستان خدای تبارک وتعالی  اقدام کن  به زیارت امامان معصوم علیهم السلام یا فرزندان آنها و زیارت شهداء   زیارت مومنین ومومنات    زیارت پدر و مادر و ارحام  برو  و   به گردش در طبیعت بهاری بپرداز  در کوه ودشت و صحرا سیاحت کن  ولی هرجا که هستی فراموش نکن  که اگر چه تو نماز را مختصر کرده ای  و زود سلام داده ای     زمینی که روی آن هستی با همه عالم هستی در حال نماز است  در نماز نیستی  و نماز نمیکنی  حیا کن و شرم داشته باش  وگناه و معصیت نکن بیاد خدا باش و از او مدد بخواه     در خلقت  وپیدایش شب وروز  وآمد وشد فصول  و برکات و نعمتهای  آن فکر کن  در زنده شدن زمین مرده و فسرده در فصل بهار اندیشه کن  وحیات بعد از مرگ رابه یاد آور    بدان که همچنان  زمین مرده  و خشک و یخ زده  دربهار سبز و خرامان میشود   انسانها هم پس از مرگ زنده میشوند   در آن روز فمن یعمل مثقال ذره خیر یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره      این آیات را در نخستین روزهای بهار زیاد و مکرر بخوان  و به آنها بیندیش .
فانظر الی اثار رحمت الله کیف یحیی الارض بعد موتها  ان ذالک لمحی الموتی  وهو علی کل شی قدیرسوره روم آیه 50
تسبح له السموات السبع والارض ومن فیهن  وان من شی الایسبح بحمده  ولاکن لا تفقهون  تسبیحهم  انه کان علیما غفورا سوره اسری آیه 44
الم تران الله یسبح له من فی السموات والارض والطیر الصافات کل قد علم صلاته وتسبیحه  والله علیم بما یفعلون سوره نور آیه 41 والسلام علیکم و رحمه
الله و برکاته .                                        


 

 وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ علیه السلام  رُوِیَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ علیها السلام کَالْمُنَاجِی بِهِ رَسُولَ اللَّهِ ص عِنْدَ قَبْرِهِ  

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ وَ السَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بِکَ قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی إِلَّا أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ وَ فَادِحِ مُصِیبَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ بِهَا مُقِیمٌ وَ سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ نهج‏البلاغة ص 320

درد دل با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به هنگام دفن فاطمه علیها السّلام  

سلام بر تو اى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، سلامى از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و خیلی زود  به شما رسیده است‏ اى پیامبر خدا، صبر و بردبارى من با از دست دادن فاطمه علیها السّلام کم شده، و توان خویشتندارى ندارم امّا براى من که سختى جدایى تو را دیده ام، و سنگینى مصیبت تو را کشیده ا م ، شکیبایى ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامى تو میان سینه و گردنم پرواز کرد(پس همه ما از خداییم و به خدا باز مى‏گردیم) پس امانتى که به من سپرده بودى برگردانده شد، و به صاحبش رسید، از این پس اندوه من جاودانه، و شبهایم، شب زنده دارى است، تا آن روز که خدا خانه زندگى تو را براى من برگزیند. به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکارى بر او اجتماع کردند، از فاطمه علیها السّلام بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگارى سپرى نشده، و یاد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوى شما، سلام وداع کننده‏اى که از روى رضایت  یا ازردگی سلام نمى‏کند..

اگر از خدمت تو باز مى‏گردم از روى خستگى نیست، و اگر در کنار قبرت مى‏نشینم از بدگمانى بدانچه خدا صابران را وعده داده نمى‏باشد. نهج البلاغة-ترجمه دشتى، ص: 425