سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

 داروهای ضد درد

این دسته از داروها دارای اثر ضد درد، ضد التهاب و ضد تب میباشند. داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی: 1-آسپرین(ASPIRIN) و یا استیل سالیسیلیک اسید(ACETYLSALICYLIC ACID=ASA)

2-دیکلوفناک(DICLOFENAC) 3-ایبوپروفن(IBUPROFEN) 4-مفنامیک اسید(MEFENAMIC ACID) 5-ناپروکسن(NAPROXEN) 6-کتوپروفن(KETOPROFEN) 7-سولینداک(SULINDAC) 8-پیروکسیکام(PIROXICAM)

9-ملوکسیکام(MELOXICAM) 10-تولمتین(TOLMETIN) 11-نابومتون(NABUMETONE) 12-ایندومتاسین(INDOMETHACIN) 13-اتودولاک(ETODOLAC) 14-اگزاپروزین(OXAPROZIN)

15-فنیل بوتازون(PHENYLBUTAZONE) 16-سلکوکسیب(CELECOXIB) 17-فلور بیپروفن(FLURBIPROFEN)

18-نیمسولاید(NIMESULIDE) 19-مکلوفنامات(MECLOFENAMATE) نکته:استامینوفن(ACETAMINOPHEN) و یا پاراستامول(PARACETAMOL) اثر ضد التهابی بسیار اندکی داشته و جزو دسته ضد دردهای غیر استروئیدی قرار نمی گیرد. استامینوفن را میتوان به عنوان یک ضد درد و تب بر استفاده کرد. استامینوفن بر خلاف داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی بروی عملکرد انعقاد خون اثری نداشته و همچنین باعث تحریک گوارشی نیز نمی گردد، اما مصرف بی رویه آن باعث آسیب به کبد میشود. مکانیسم اثر: با مهار آنزیمهای سیکلواکسیژناز 1 (CYCLOOXYGENASE-1)(COX-1) و سکلواکسیژناژ 2 (COX-2) سنتز پروستاگلاندین ها(PROSTAGLANDINS) و ترومباکسان(THROMBOXANE) از آراکیدونیک اسید(ARACHIDONIC ACID) را متوقف میسازد. پروستاگلاندین ها کارکردهای متفاوتی در بدن دارند، از جمله ایجاد التهاب، درد و تب-حمایت از عملکرد پلاکت های خون-محافظت از پوشش معده-جریان خون طبیعی کلیه ها و غیره. موارد مصرف:برای کاهش درد، التهاب و تب. 1-آرتروز وآرتریت. 2-سردرد و میگرن. 3-قاعدگی دردناک. 4-درد استخوانها و مفاصل. 5-کنترل درد. 6-تب (به ویژه ایبوپروفن، ناپروکسن و استامینوفن) 7-رگ به رگ شدگی و کشیدگی عضلات. 8-دندان درد و کمر درد. 9-تسکین درد ناشی از سنگ کلیه. 10-نقرس حاد.11-پیشگیری از سکته مجدد (آسپرین) موارد منع مصرف: 1-در صورت سابقه حساسیت به هر یک از این داروها. 2-مصرف آسپرین در کودکان و نوجوانان پایین تر از 16 سال ممنوع میباشد. چراکه کودکانی که درمعرض ابتلا به آنفلوآنزا و آبله مرغان میباشند با مصرف آسپرین ممکن است دچار نشانگان ری(REYE) گردند. این ضایعه موجب آسیب مغزی و مرگ میگردد. 3-در دوران بارداری و شیردهی نبایستی مصرف گردند (اما مصرف استامینوفن مجاز است) 4-افرادی که از زخم معده و نقص سیستم انعقادی رنج میبرند. 5-همراه با داروهای ضد انعقاد خون نباید مصرف گردند. مصرف باید تحت نظر پزشک صورت گیرد: 1-مبتلایان به آسم. 2-مبتلایان به احتلالات قلبی،کبدی و کلیوی. تداخلات دارویی: 1-داروهای فشار خون. 2-داروهای انعقاد خون. 3-داروهای ادرار آور. اشکال دارویی: کپسول-قرص-آمپول-شیاف-ژل و کرم.  عوارض جانبی:

1-تحریک گوارشی: تهوع، استفراغ، سوء هاضمه، زخم و خونریزی معده، اسهال و یبوست. 2-آسیب به کلیه ها: احتباس مایع و مک،افزایش فشار خون،نارسایی کلیه ها(چنانچه بصورت بی رویه و یاهمراه با داروهای ضد فشارخون و ادرار آورها مصرف گردند)

3-افزایش حساسیت به نور: آفتاب سوختگی افزایش می یابد (به ویژه دیکلوفناک و پیروکسیکام) 4-آسیب به جنین و نوزاد: نباید در دوران باداری و شیردهی مصرف گردند. (به استثنای استامینوفن) 5-واکنش حساسیتی:بثورات جلدی، تنگی نفس و شوک حساسیتی. 6-سایر عوارض: سردرد، سر گیجه، کاهش اشتها، خواب آلودگی و افزایش آنزیم های کبدی. 7-داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (به ویژه آسپرین) از تجمع پلاکت ها و انعقاد خون جلوگیری میکنند. بنابراین افرادی که دچار احتلالات خونی میباشند و یا از داروهای ضد انعقادی استفاده میکنند باید از مصرف آنها خودداری کنند. 8-مصرف آسپرین علام آسم را تشدید میکند. نکته:افرادی که الکل مصرف میکنند، عوارض ناشی از مصرف در آنها افزایش می یابد. نکته: عوارض در افراد سالخورده ممکن است شدید ترباشد. در افراد مسن گیجی، ورم صورت و پاها و کاهش ناگهانی ادرار میتواند روی دهد. نکته:چنانچه ازاینگونه داروها برای کنترل درد استفاده میگیردد، نباید بیش از 7-10 روزازآنها استفاده شود.نکته:آسپرین روکشدار دارای روکش انتریک(ENTERIC) میباشد. روکش باعث میگردد آسپرین بدون تغییراز معده عبورکرده و درروده کوچک حل گردید. بنابراین از تحریک گوارشی در معده جلوگیری میگردد.اما روکش شروع اثر آسپرین را به تاخیر می اندازد. نحوه مصرف: 1-اشکال خوراکی را همراه با یک لیوان پر از آب مصرف کنید. پس از مصرف تا 15-30 دقیقه به حالت قائم باقس مانده و از دراز کشیدن خودداری کنید تا تحریک گوارشی کاهش یابد. 2-برای کاهش تحریک گوارشی میتوان آنها را همراه با غذا و یا داروهای ضد اسید معده مصرف کرد.

3-هیچگاه میزان دوز تجویزی را افزایش ندهید. ضد دردهای شبیه افیونی و یا مخدر(OPIOIDS)(NARCOTIC):

دارای اثرات قوی تر و سریعتر نسبت به ضد دردهای غیر مخدری میباشند.ضد دردهای مخدر به انواع طبیعی،نیمه صناعی و صناعی تقسیم بندی میگردند. ضد دردهای مخدر: 1-رفین(MORPHINE)

2-کدئین(CODEINE)3-فنتانیل(FENTANYL) 4-متادون(METHADONE) 5-پتیدین(PETHIDINE) 6-ترامادول(TRAMADOL) 7-مپردین(MEPERDINE) 8-پنتازوسین(PENTAZOCINE) 9-اکسی دون(OXYCODONE)

10-بوپرنورفین(BUPRENORPHINE) 11-پروپوکسیفن(PROPOXYPHEN) 12-اکسی ورفون(OXYMORPHONE)

13-پروپوکسیفن(PROPOXYPHENE) 14-لوورفانول(LEVORPHANOL) 15-ایدرومورفون(HYDROMORPHONE) 16-دیامورفین(DIAMORPHINE) نحوه اثر:

1-با اتصال به گیرنده های اوپیود در مغز، نخاع و مجاری روده و معده از ارسال پیام های درد به مغز جلوگیری میکنند. در واقع شبیه ضد دردهای مخدر طبیعی بدن موسوم به آندورفین ها عمل میکنند.  2-تحریک مرکز لذت در مغز. اشکال دارویی: قرص، کپسول و آمپول. تداخلات دارویی: الکل-آنتی هیستامینها-بنزودیازپین ها-باربیتورات ها. عوارض جانبی:

1-وابستگی و اعتیاد. 2-خواب آلودگی و سرخوشی. 3-گیجی. 4-یبوست و کاهش ادرار،تهوع و خشکی دهان. 5-تپش قلب. 6-توهم. 7-کما. ضددردهای کمکی :

این دسته از داروها مسکن درد نیستند اما در برخی شرایط خاص باعث کاهش درد میشوند. (کاهش دردهای نوروپاتیک = حاصل از آسیب عصبی)  1- داروهای ضد افسردگی: مانند فلوکسیتین(FLUXITINE) و دسیپرامین(DESIPRAMINE) 2- داروهای ضد تشنج: مانند گاباپنتین(GABAPENTIN)، فنیتوئین(PHENITOIN) و کلونازپام(CLONAZEPAM) 3- بی حس کننده های موضعی: نظیر لیدوکائین (LIDOCAINE) و کاپسایسین(CAPSAICIN) . قرصهای آرام بخش (TRANQUILIZERS/SEDATIVES) داروهایی میباشند که با سرکوب سیستم اعصاب مرکزی (CNS) باعث ایجاد آرامش، تمدد اعصاب، کاهش اضطراب و استرس، خواب آلودگی، سرخوشی، کندی تنفس، کاهش حس تعادل، شل شدن عضلات، قضاوت مختل و واکنشهای کند و مردد می شوند. مصرف دوز بالای این دسته از داروها میتواند به از دست رفتن هوشیاری و حتی مرگ بیانجامد. اثرات اصلی آرام بخش ها: 1-ضد اضطراب (ANXIOLYTIC)

2-خواب آور (HYPNOTIC) 3-ضد اسپاسم (گرفتگی)(ANTISPASMODIC) 4-ضد تشنج (ANTICONVULSANT)

5-فراموشی آور (AMNESIC) تقسیم بندی آرام بخش ها: 1- بنزودیازپین ها (BENZODIAZEPINES): آرام بخش، خواب آور، ضد اضطراب، ضد تشنج، فراموشی آور و شل کننده عضلات میباشند.Diazepam دیازپام Oxazepam اکسازپام Lorazepam لورازپام Chlordiazepoxide کلردیازپوکساید Alprazolam آلپرازولام Bromazepam برومازپام Clobazam کلوبازام Clonazepam کلونازپام Clorazepate کلرازپام Estazolam استازولام Flunitrazepam فلونیترازپام Flurazepam فلورازپام Halazepam هالازپام Ketazolam کتازولام Loprazolam لوپرازولام Lormetazepam لورمتازپام Medazepam مدازپام Midazolam میدازولام Nitrazepam نیترازپام Nordazepam نوردازپام Prazepam پرازپام Quazepam کوآزپام Temazepam تمازپام Tetrazepam تترازپام Triazolam تریازولام 2-باربیتورات ها(BARBITURATES): آرام بخش، خواب آور، ضد تشنج و بی هوش کننده میباشند. باربیتوراتها قوی تر از بنزودیازپین ها میباشند و امروزه عمدتا به عنوان داروی ضد تشنج و القاء کننده بی هوشی مصرف میگردند. Sodium Amytal) Amobarbital) آموباربیتال Aprobarbital آپروباربیتال Butabarbital بوتاباربیتال Butalbital بوتالبیتال Hexobarbital هگزوباربیتال Methylphenobarbital متیل فنو باربیتال Pentobarbital پنتوباربیتال Phenobarbital فنوباربیتال Secobarbital سکوباربیتال Sodium thiopental سدیم تیوپنتال Talbutal تالبوتال Thiobarbital تیوباربیتال 3-داروهای ضد افسردگی(ANTIDEPRESSANT): ضد افسردگی و ضد اضطراب بوده و برخی از آنها (سه حلقه ای ها) برای تسکین دردهای مزمن تجویز میگردند. Fluoxetine فلوکستین Sertraline سرترالین Venlafaxine ونلافاکسن Citalopram سیتالوپرام Paroxetine پاروکستین Escitalopram اسیتالوپرام Fluvoxamine فلووکسامین Duloxetine دولوکستین Bupropion بوپروپیون Amitriptyline آمیتریپتیلین Dothiepin دوتیپین 4-آنتی هیستامین ها(ANTIHISTAMINES): کاهنده واکنشهای حساسیتی و آرام بخش میباشند. برخی آنتی هیستامین های خواب آور و آرام بخش عبارتند از: diphenhydramine دیفن هیدرامین dimenhydrinate دیمن هیدرینات doxylamine دوکسیلامین

5- ضد روان پریشی ها(ANTIPSYCHOTICS): در درمان اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلالات هذیانی، جنون ها و دیگر اختلالات روان پریشی تجویز میگردند. (از ذکر آنها خودداری میکنیم)6- سایر قرصهای آرام بخش و خواب آور:zolpidem زولپیدم alpidem آلپیدم Zaleplon زالپلون eszopiclone اسزوپیکلون ramelteon راملتیون methaqualone متاکوآلون ethchlorvynol اتکلروینول chloral hydrate کلرال هیدارت meprobamate مپروبامات glutethimide گلوتی تیمید methyprylon متیپریلون gamma-hydroxybutyrate گاما هیدروکسی بوتیرات ethyl alcohol اتیل الکل diethyl ether دی اتیل اتر methyl trichloride متیل تری کلراید Zopiclone زوپیکلون موارد مصرف:

1-کاهش استرس و اضطراب. 2-درمان بی خوابی. 3- تسکین و کاهش گرفتگی و تنش عضلات. 4-کاهش علایم محرومیت از الکل و مواد مخدر. 5-درمان حملات وحشت زدگی. 6-تسهیل تستهای تشخیص پزشکی نظیرآندوسکوپی. 7-افزایش اثر بی حس کننده های موضعی و بیهوشی عمومی. 8-درمان پسیکوز (روان پریشی) 9-فراموشی پیش گستر قبل از اعمال جراحی. موارد منع مصرف:

1-همراه با الکل و سایر مواد مخدر و روانگردان. 2-ناهماهنگی حرکتی و ضعف عضلانی. 3-کاهش اکشیژن خون. 4-آب سیاه (گلوکوم) 5-وقفه تنفسی حین خواب (آپنه) 6-حساسیت به آرام بخش ها. 7-نارسایی شدید کلیوی (دیالیز) 8-افسردگی شدید (تمایلات خودکشی) 9-بیماریهای مزمن تنفسی. 10-نارسایی شدید کبدی نظیر سیروز کبدی. 11-حاملگی و شیردهی.(تحت نظر پزشک) 12-افراد بالای 65 سال(تحت نظر پزشک) عوارض جانبی: 1-خواب آلودگی و خستگی صبح روز بعد از مصرف.در صورت بروز این علایم از رانندگی و کار کردن با ماشین آلات خودداری کنید. 2-عدم هماهنگی عضلات، ضعف، سرگیجه، گیجی، آلرژی، تاری دید، توهم، بی حالی، تعریق، خشکی دهان، بثورات جلدی و سر درد. 3-اشکال در گفتار، حافظه و قضاوت.4-حالت تهوع، استفراغ و سوزش سردل.5-ایجاد فراموشی پیش گستر(خاطرات اخیر به یاد نمی مانند).6-خشونت طلبی و پرخاشگری،بی خوابی، تحریک پذیری، افسردگی و اختلال در حفظ تعادل.

عوارض دراز مدت:1-ایجاد تحمل(TOLERANCE): به نیاز مصرف بیشتر دارو برای تاثیر و احساس مشابهی که پیشتر با مصرف مقادیر کمتر همان دارو حاصل می شد، اطلاق میگردد. مصرف کننده به مرحله ای میرسد که دیگر افزایش دوز مصرفی آرام بخش ها بی تاثیر خواهد بود. علایم ایجاد تحمل: دل درد، بی قراری، سرگیجه، رعشه، افسردگی، ترسهای غیر منطقی، پارانوئید و دمدمی مزاجی.

2-وابستگی(DEPENDANCY): پس از ایجاد تحمل و افزایش دوز مصرفی و مصرف مداوم داروهای آرام بخش در فرد وابستگی روانی و جسمانی نیز ایجاد میگردد. هنگامی هم که مصرف کننده بطور ناگهانی مصرف دارو را قطع میکند دچار علایم محرومیت(WITHDRAWL) میگردد. این علایم شامل بی قراری، بی خوابی، اضطراب، تهوع، کرامپ شکمی، تپش قلب، لرز، رعشه، درد عمومی، اسهال، توهم، افسردگی، پارانویا، هذیان، کاهش اشتها، حملات وحشت زدگی، پرفشاری خون، بی خوابی ، اسپاسم عضلات، حساسیت به نور و صدا، تشنج و مرگ میباشد. باربیتوراتها اعتیاد آور تر از بنزودیازپین ها میباشند.

3-سوء مصرف و اور دوز(OVER DOSE): خطر مصرف این دسته از داروها به عنوان داروهای تفننی به ویژه باربیتوراتها زیاد است. مصرف بیش از مقادیر تجویز شده نیز میتواند سبب مسمومیت و حتی مرگ فرد گرد. 4- خودکشی با مصرف دوز بالای آرام بخش ها.نکته مهم: مصرف الکل به همراه آرام بخشها به علت اثرات مشابه (کاهش فعالیت مغز و سیستم اعصاب مرکزی) مرگ بار بوده و میتواند فرد را به کما و یا به کام مرگ بکشاند.

تداخلات دارویی: 1- الکل، داروهای ضد افسردگی، ضد تشنج ها و آنتی هیستامینها اثرات آرام بخش ها را مضاعف میکنند.

2-قرصهای ضد بارداری سرعت دفع داروهای خواب آور را کاهش میدهند. 3-سیگار سرعت دفع داروهای آرام بخش را افزایش داده و اثرات آنها را نیز کاهش میدهد.راهنمای مصرف: 1-قبل از مصرف با پزشک خود مشورت کنید تا دوز مناسب وضعیت جسمی شما برایتان تجویز گردد. همچنین از لحاظ تداخل با دیگر داروها و بیماریها مورد بررسی قرار گیرید. 2-در صورتی که دچار تحریکات گوارشی می شوید آنها را همراه با غذا میل کنید. 3-هیچگاه بطور ناگهانی اقدام به قطع مصرف آنها نکنید. و برای قطع آنها ابتدا با پزشکتان مشورت کنید.4-هیچگاه این داروها را به همراه الکل و دیگر مواد مخدر و روانگردان مصرف نکنید. 5-به خاطر داشته باشید قرصهای خواب آور درمان موقتی بی خوابی میباشد. چنانچه برای مدت طولانی از آنها استفاده کنید و سپس مصرف آنها را قطع کنید، بی خوابی شما تشدید میگردد. تا آنجا که ممکن است دوز پایین دارو را مورد مصرف قرار دهید. 6-حداکثر مدت زمان مجاز مصرف آرام بخش ها 2-4 هفته پیاپی و هفته ای 2-3 مرتبه میباشد.7-قرصهای خواب آور را نیم ساعت قبل از خواب مصرف کرده و پس از مصرف از کشیدن سیگار اجتناب ورزید. 8-داروهای مسکن و خواب آور را دور از دسترس کودکان قرار دهید. 9-مصرف مداوم قرصهای خواب آور خواب عمیق و همراه با رویا را سرکوب کرده و خواب را سبک میکنند. 10-معمولا صبح روز بعد شما احساس خستگی و گیجی اندکی خواهید داشت. بنابراین تا بی اثر شدن کامل اثرات آنها از انجام فعالیتهایی که نیاز به هوشیاری کامل دارند خودداری کنید.11-جای استفاده از قرصهای خواب آور اصول بهداشت خواب را رعایت کنید. نوشته شده توسط خسرو بشارت نیا  


 منبع :مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران
پروکتیت اولسراتیو چیست؟ پروکتیت اولسراتیو در تمام سنین دیده می‏شود اما به طور کلی شروع علائم بین 20 و 40 است.پروکتیت، التهاب راست روده است، یعنی 15 تا 20 سانتی متر انتهای روده جایی که مدفوع را قبل از آن که توسط مقعد بیرون رانده‏شود نگهداری می‏کند. التهاب واکنش بدن به آسیب یا تحریک است که منجر به تورم، قرمزی و درد می‏شود. علت التهاب در پروکتیت‏اولسراتیو شناخته شده نیست. بنابراین پروکتیت‏اولسراتیو به معنی ایجاد زخم یا آسیب دیدگی‏های کوچک بر روی سطح راست روده است. این زخم‏ها ممکن است خونریزی کرده و نهایتاً به صورت مدفوع خونی تظاهر کنند. بیماری التهابی روده (IBD) باعث زخمی شدن و التهاب بستر روده بزرگ و راست روده می‏شود. کولیت‏اولسراتیو فرمی از IBD است که روده بزرگ و راست روده را گرفتار می‏کند، پروکتیت اولسراتیو به راست روده محدود می‏شود، بیمارانی که از آن رنج می‏برند، دچار عوارض بیشتری نسبت به سایر فرمهای IBD می‏شوند. در اکثریت بیماران، پروکتیت‏اولسراتیو به بیماری جدی تری تبدیل نمی‏شود.
علائم پروکتیت‏اولسراتیو چه چیزها یی هستند؟
علائم پروکتیت‏اولسراتیو شامل
1-خونریزی از مقعد
2-تغییر عادت دفع مدفوع، اسهال یا یبوست
3-زور پیچ، تمایل مداوم و احساس اجبار برای دفع مدفوع
4-خون، بلغم و یا چرک در مدفوع 
5-ترشح مقعدی بلغمی و یا خون بدون مدفوع
اغلب به طور همزمان چند علامت دارند. برای مثال دفع مکرر مدفوع، خونریزی مقعدی، احساس اجبار به دفع کردن و زور پیچ به طور شایع با یکدیگر اتفاق می‏افتد.
بعضی علائم بیماری را هر روز تجربه می‏کنند. بعضی دیگر فقط گهگاهی علائمشان شعله‏ور می‏شود و دوره‏های فروکش که چندین هفته، ماهها یا حتی سالها طول می‏کشد، دربین فواصل حاد بیماری وجود دارد.
چگونه پزشک این بیماری را تشخیص می‏دهد؟
برای تشخیص، دکتر نیاز به گرفتن شرح حال کامل، انجام معاینه بالینی، انجام آزمایشات خونی و یا عکسبرداری و آزمایشات مدفوع خواهد‏داشت. بسیاری از پزشکان برای تشخیص سیگموئیدسکوپی انعطاف‏پذیر استفاده خواهندکرد که مستلزم جاگذاری یک وسیله انعطاف پذیر به داخل راست روده و انتهای روده بزرگ توسط سیگموئیدسکوپ میان پروکتیت‏اولسراتیو و کولیت‏اولسراتیو افتراق گذارد. پزشکتان ممکن است نمونه‏های بافتی از بستر ملتهب مقعدی بردارد تا تشخیص بیماری را تأیید کند.
چه کارهایی برای کنترل بیماری می‏توان انجام داد؟
ویزیتهای مرتب پزشکتان و پیروی از رژیم درمانی تجویز شده برای درمان کلی پروکتیت‏اولسراتیو مهم هستند.
1- غذا و تغذیه
غذا ممکن است علائم پروکتیت‏السراتیو را آرام یا تشدید کند ردگیری پاسخ بدنتان به غذاهای معین، می‏تواند به شناختن غذاهایی که وضعیت شما را بدتر می‏کنند، منجر کند. شما می‏توانید این چیزها را با پزشکتان مطرح کنید تا مشخص شود که آیا تغییرات رژیم غذایی ممکن است علائم شما را بهبود بخشند یا خیر.
2- سلامت روانی (فکری)
فشار روحی، استرس و اضطراب ممکن است علائم را بدتر کند. درباره استراژیها برای کاهش فشارهای روانی با پزشکتان صحبت کنید. همچنین سازمانهای حمایتی می‏توانند از طریق مشورت و تکنیکهای خاص، شرایط کاهش فشارهای روحی را فراهم کنند.
پزشک چگونه پروکتیت‏السراتیو را درمان خواهدکرد؟
هدف اولیه از درمان بهبود و در صورت امکان کاهش علائم است. پزشکتان درمان مناسب را برپایه شدت علائم و همینطور وسعت و شدت التهاب راست روده ( که توسط سیگموئیدسکوپ آشکار می‏شود) انتخاب خواهدکرد. پروکتیت‏السراتیو خفیف تا متوسط معمولاً می‏تواند به صورت موفقیت آمیزی با بکارگیری درمان‏های موضعی، یا مستقیماً بداخل راست روده درمان شود.
داروهای شایع که از طریق مقعدی استفاده می‏شوند شامل: هیدرورکورتیزون در کف، تنقیه و یا شیاف می‏باشند. آمینوسالیسیلیک‏اسید ((5-ASA به شکل تنقیه یا شیاف می‏باشد. اگر علائم با درمانهای مقعدی کنترل نشوند. درمان خوراکی با سولفاسالازین(5-ASA)  یا کورتیکواستروئیدها ممکن است نیاز باشد برای بعضی بیماران ترکیب هر دو نوع درمان از طریق (شیاف و تنقیه) یا ترکیب خوراکی و مقعدی بسیار مؤثر خواهد بود. همانند هر دارویی، بخصوص آنهایی که فقط با تجویز پزشک قابل دسترسی هستند، اطمینان حاصل کنید که دارو را همانطور که پزشکتان دستور داده‏است، مصرف می‏کنید.
طریقه استفاده از کف مقعدی (کورتیفوم)
1-ظرف محتوی کف را به مدت 10- 5 ثانیه با شدت تکان دهید. در پوش آن را در طی استفاده برندارید.
2-به صورت آرام شناور اپلیکاتور را پشت خط پرشدگی عقب بکشید تا اینکه دیگر عقب نیاید.
3-ظرف محتوی کف را سر بالا و بر سطح ‏تراز نگه‏دارید نوک اپلیکاتور را برروی دماغه درب ظرف محتوی کف قرار دهید.
4-برای پر کردن خمره اپلیکاتور
A.سر بالا نگه دارید، انگشت نشانه و میانی را برروی لبه های کنار در ظرف محتوی کف قرار دهید و
B.لبه‏های در را به طرف پایین فشار دهید و رها کنید.
C.مکث کنید، اجازه بدهید کف وارد بشود و خمره اپلیکاتور را پرکند.
D.وقتی که کف دیگر به اپلیکاتور وارد نشد مرحله 4B را تکرار کنید تا اینکه کف تا خط پرشدگی بالا بیاید و اپلیکاتور را پرکند. به محض اینکه اپلیکاتور پور شد آن را جدا کنید.
5-اپلیکاتور را محکم توسط خمره نگه‏دارید برای اطمینان شست و انگشت میانی را در زیر و دو طرف خمره قرار دهید، به آرامی نوک آن را داخل مقعد بگذارید. به محض آنکه داخل مقعد قرار گرفت، دکمه آن را فشار دهید تا کف خارج شود، سپس اپلیکاتور را بیرون بکشید.
6-قسمت‏های اپلیکاتور بایستی برای شستشوی کامل با آبگرم از یکدیگر جدا شده و به طور مجزا شسته شوند.

 


• بیمار ی التهابی روده (IBD) بیماری است که التهاب مزمن در دیواره دستگاه گوارش (GI) ایجاد می کند. IBD دو بیماری مجزا اما بسیار مشابه را در بر می گیرد: کولیت اولسراتیو و بیماری کرون.کولیت اولسراتیو اساساً رکتوم، کولون پایینی، یا کل روده بزرگ را شامل می شود و با التهاب پراکنده به لایه های موکوسی سطحی توصیف می شود      مترجم :دکتر نگار اصغربیک 
• بیماری التهابی روده (IBD) بیماری است که التهاب مزمن در دیواره دستگاه گوارش (GI) ایجاد می کند.
IBD دو بیماری مجزا اما بسیار مشابه را در بر می گیرد: کولیت اولسراتیو و بیماری کرون.2و1 کولیت اولسراتیو اساساً رکتوم، کولون پایینی، یا کل روده بزرگ را شامل می شود و با التهاب پراکنده به لایه های موکوسی سطحی توصیف می شود.1 در مقایسه، بیماری کرون هر بخشی از دستگاه گوارش از حفره دهانی تا مقعد را شامل می شود اما این بیماری اساساً به کولون با یا بدون بیماری روده کوچک محدود می شود. به علاوه، التهاب در بیماری کرون اغلب به عنوان transmural (گسترش از میان جدار یک عضو یا حفره) توضیح داده می شود، که از هر لایه موکوسی GIT در تخریب شریک است.2 مداخله درمانی برای IBD شامل کاربرد عوامل فارماکولوژیکی و یا جراحی است. هرچند، در بیماران مبتلا به بیماری کرون، جراحی برای کسانی که بیماری مقاوم به درمان دارند، نگه داشته می شود.
 
اپیدمیولوژی
 
شیوع و میزان بروز بیماری کرون در بریتانیا، اروپای شمالی و آمریکای شمالی بالاترین است. شیوع بیماری کرون در آمریکای شمالی از 1/3 تا 6/14 مورد در هر 100000 نفر در سال است، که تقریباً به 10000 تا 47000 تشخیص جدید در هر سال تعبیر می شود. با شیوع 29تا199 مورد در هر 100000 نفر، تخمین زده می شود که بیش از 630000نفر در ایالات متحده و کانادا بیماری کرون دارند.3 نظریه بر این است که کشورهای توسعه نیافته شیوع و بروز پایین تر بیماری کرون را نسبت به ملیت های صنعتی دارند. به عنوان مثال، کشورهای آفریقایی شیوع 5/0 تا3 مورد را در هر 100000 نفر در سال دارند، و کشورهای آسیایی شیوع 6/3 تا 6/50 مورد در هر 100000 نفر در سال دارند. 3 بیماری کرون بیشتر در طی اواخر جوانی و اوایل بزرگسالی تشخیص داده می شود و در طی دهه دوم تا چهارم زندگی بیش از همه شناخته می شود.4و3 هر چند، بیماری کرون در افراد 50 ساله یا مسن تر تشخیص داده شده است.
تخمین زده می شود که شیوع آن در افراد مسن تر از 60 سال 5/2 مورد در هر 100000 نفر در سال است.5 این بیماری اغلب سفید پوستان و آفریقایی- آمریکایی ها را بیش از آسیایی ها یا بومیان آمریکای لاتین مبتلا می کند.6و3 یک توزیع جنسی مساوی برای افرادیکه با بیماری کرون تشخیص داده شده اند، وجود دارد، با این وجود در برخی مطالعات اپیدمیولوژیک، کمی احتمال بالاتر ممکن است در زنان مشاهده شود.
 
اتیولوژی
 
پاتوژنز بیماری کرون مشخص نیست؛ هرچند، فاکتورهای محیطی، ایمنی، و ژنتیکی دست دارند. سیگاریها دو برابر بیشتر احتمال دارد که علایم بیماری کرون را در مقایسه با غیر سیگاریها بروز دهند.7و4و3 مصرف غذاهای خاصی حاوی مقادیر بالای لاکتوز یا فروکتوز نیز ممکن است یک فاکتور خطر باشد. به علاوه، کشورهایی که یک " رژیم غذایی غربی" (به عنوان مثال فست فودها، غذاهای نامرغوب) را بیشتر پذیرفته اند افزایشی در شیوع بیماری کرون را تجربه می کنند.8 داروها، بخصوص ضد بارداریهای خوراکی و واکسن های سرخک ممکن است خطر بیماری کرون را افزایش دهند.3 یک سیستم ایمنی غیر طبیعی یا ضعیف ممکن است پاتوژنز بیماری کرون را توضیح دهد، چرا که مشاهده شده است که جدار روده بیماران با بیماری فعال با لنفوسیت ها و مست سل ها مورد نفوذ قرار گرفته است. فاکتورهای دیگر که یک پایه ایمونولوژیک را نشان می دهند شامل شکایات مکرر از بیماریهای خارج از روده از قبیل آرتریت در بیماران با بیماری کرون و اثر بخشی درمان سرکوب کننده سیستم ایمنی در درمان IBD است.
فاکتورهای ژنتیکی ممکن است نقش بازی کنند، چرا که میزان بالایی از مشابهت در دو قلوهای مونوزیگوت در مقایسه با دوقلوهای دی زیگوت مشاهده شد. همچنین، اقوام درجه یک افراد مبتلا به IBD احتمال بیشتری دارند که نسبت به آنها که یک سابقه خانوادگی از IBD ندارند، مبتلا شوند.
 
نمایش بالینی
 
نشانه ها و علایم بیماری کرون- به عنوان مثال کرامپ شکمی، دردشکمی، بی اشتهایی، ضعف پیشرفته، اسهال، درد اپی گاستر، خستگی، تب و علایم دیگر شنبه آنفولانزا، درد مفصلی، رنگ پریدگی، تهوع با یا بدون استفراغ، خونریزی مقعدی، ازدست دادن وزن- - ممکن است خفیف، متوسط یا شدید بودن را بسته به محل وسعت بیماری نشان دهند. اندکس فعالیت بیماری کرون ممکن است جهت تشخیص شدت بیماری در بالغین بکار رود. این بررسی هشت نشانه و علامت اختصاصی را ارزیابی می کند(شامل، تکرر دفع مدفوع در هفته، سطوح هماتوکریت، کاربرد ضد اسهال ها، وزن)، هرچند، به دلیل اینکه در مجموعه بالینی این کار مستلزم صرف وقت و پیچیده است، این روش بیشتر برای اهداف مطالعاتی بکار می رود.بیماران اغلب هنگامیکه آنها دردشکمی و حرکات مکرر روده را با یا بدون خونریزی مقعدی تجربه می کنند، به دنبال توجه پزشکی هستند. بیماران همچنین ممکن است مشکلات فرا روده ای چشمی(به عنوان مثال التهاب اپی اسکلرا، التهاب مشیمیه)، پوستی( به عنوان مثال، اریتم نودوزوم، (زخم های جلدی سریع گسترش یابندهPyoderma gangrenousum))، کبدی ( به عنوان مثال التهاب مجاری صفراوی سخت شده)، و روماتولوژیک (به عنوان مثال، آرتریت روماتوئید مهره ای، آرتریت محیطی، التهاب ساکروم) را تجربه کنند. دیگر مشکلات نادر اما نه غیر معمول شامل سمیت مگاکولون، نیستول اطراف مقعد، انسداد روده، و افزایش اختلالات انعقادی هستند. تظاهرات بالینی ایجاد شده توسط بدجذبی مواد غذایی ممکن است نرمی استخوان، پوکی استخوان، هایپوکلسمی، و آنمی پرنیسیوز را افزایش دهند.
 
تشخیص
 
افراد با شکایات اسهال، درد شکمی، خونریزی مقعدی ، یا دیگر علایم IBD باید به یک ارزیابی تن بدهند. تشخیص بیماری کرون بر اساس علایم بیمار همینطور یافته های رادیوگرافی، اندوسکوپی، پاتولوژیک، و آزمایشگاهی است. مطالعات رادیوگرافی جهت تشخیص محل بیماری و اینکه آیا توده ها، آبسه ها یا انسداد وجود دارند یا نه بکار می روند. هرچند، جهت تایید تشخیص، یک کولونوسکوپی باید جهت ارزیابی ظاهر شبه سنگ فرشی، قرمز، و نرم موکوس کولون انجام شود. یک اندوسکوپی پایین تر نیز در ارزیابی محل بیماری سودمند است، هرچند مشاهده به نواحی از مقعد تا انتهای ایلئوم محدود می شوند. اگر بیماری در روده کوچک مورد سوء ظن است، یک اندوسکوپی کپسولی ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. این روش غیر تهاجمی - - در آگوست 2001 توسط FDA تایید شد- - نیاز دارد که بیمار یک دوربین ویدیویی بسیار کوچک یک بار مصرف که در کپسولی در حدود اندازه یک ویتامین بزرگ محصور شده است را ببلعد. همینطور که کپسول به صورت طبیعی از دستگاه گوارش عبور می کند، تصاویر از روده کوچک گرفته می شوند و به صورت دیجیتالی ثبت می شوند. از آنجائیکه بسیاری از بیماران مبتلا به بیماری کرون عفونت های فعال یا آنمی دارند، مانیتورکردن آزمایشگاهی مورد نیاز است.
 
کنترل بیماری
 
اگر چه هیچ درمانی برای بیماری کرون وجود ندارد، اهداف متعددی از درمان وجود دارند. هدف اولیه القاء و ابقاء بهبودی با برطرف کردن پروسه های التهابی حاد است.اهداف دیگر درمان شامل بهبود کیفیت زندگی با به حداقل رساندن علایم بیماری، درمان و جلوگیری از اختلالات فرا روده ای و تصحیح کمبودهای تغذیه ای( به عنوان مثال بد جذبی کلسیم، فولات، ویتامین B12 ، آهن و زینک) است.انتخاب های درمانی متعددی برای بیماری کرون در دسترس هستند؛ اینها شامل کورتیکواستروئیدها، عوامل ضد التهابی( به عنوان مثال، سولفاسالازین، مزالامین)،  سیستم تنظیم کننده های ایمنی، آنتی بیوتیک ها، و عوامل بیولوژیک (جدول1 را ببینید) هستند. تشخیص اینکه کدام درمان شروع شود به محل بیماری بستگی دارد، چرا که بسیاری از عوامل، بخش های بخصوصی از دستگاه گوارش را هدف گیری می کنند. به علاوه، شدت بیماری(خفیف تا متوسط، متوسط تا شدید، شدید تا بسیار حاد) نیز فاکتوری است که جهت تشخیص اینکه کدام درمان تجویز شود بکار می رود.10 الگوریتم درمانی که متخصصان را در تشخیص اینکه براساس شدت بیماری کدام عامل بکار رود راهنمایی می کند، در شکل1 شرح داده می شود.
 
جدول 1 داروهایی که جهت درمان بیماری التهابی روده بکار می روند
 
رده بندی فارماکولوژیک نام ژنریک راه مصرف دوز
کورتیکواسترویید هیدروکورتیزون مقعدی mg200-100 در روز در 1یا2 دوزمنقسم
 هیدروکورتیزون معقدی mg160 -80 در روز در 1یا2 دوز منقسم
 پردنیزون خوراکی 60-20 در روز در 1یا2 دوز منقسم
 بودزونید خوراکی mg9 روزانه
 متیل پردنیزولون وریدی mg180 در روز در سه دوز منقسم
مشتقات 5آمینوسالی سیلیک اسید مزالامین رکتال g 1 در روز در یک یا دو دوز منقسم
 (Canasa)مزالامین رکتال g 4-2 در روز در یک یا دو دوز منقسم
 (Rowaza)مزالامین خوراکی g  8/4-4/2 در یک یا دو دوز منقسم
 (Asacol)سولفاسالازین خوراکی g  6-3 در روز در یک یا دو دوز منقسم
 بالسالازین خوراکی g  75/6 در روز در سه دوز منقسم
 اولسالازین خوراکی g  3-2 در روز در دو دوز منقسم
 مزالامین (Pentasa) خوراکی  g 4-3 در روز در دو تا چهار دوز منقسم
سرکوب کننده های سیستم ایمنی آزاتیوپرین خوراکی mg/kg  5/2-2 در روز
 مرکاپتوپورین خوراکی mg/kg  5/1-1 در روز
 سیکلوسپورین خوراکی-وریدی mg/kg  10-5 در روز در دو دوز منقسم
 متوترکسات عضلانی mg  25 در هفته
آنتی بیوتیک ها سیپروفلوکساسین خوراکی mg 1000 در روز در دو دوز منقسم
 مترونیدازول  خوراکی mg/kg 20-10 در روز در 3یا4 دوز منقسم
 ریفاکسیمین خوراکی  mg600 در روز در سه دوز منقسم
عوامل مسدود کنندهفاکتور نکروز توموری Adalimunab  زیرجلدی  mg 80 دوز بارگیری در هفته 0، سپس mg 40 در هفته دوم که با mg40 هر دو هفته دنبال می شود.
 infliximab   وریدی mg/kg 10-5 در هر دوز در هفته 6، 2، 0سپس هر 8 هفته
 
 کورتیکواستروئیدها:
 
 کورتیکواستروئیدها درمان اصلی برای القاء بهبودی و توقف پیشرفت بیماری در افرادیکه فعالیت بیماری کرون متوسط تا شدید دارند در نظر گرفته می شوند. (شکل1). این رده از داروها شامل پردنیزون، پردنیزولون ، و متیل پردنیزولون، معمولاً برای شروع فوری فعالیت شان در کاهش التهاب روده بکار می روند. بهبودی ممکن است در چهار تا هشت هفته در تقریباً 75% تا 95% بیماران هنگامیکه یا یک رژیم کورتیکواستروئید خوراکی یا تزریقی که معادل 40 تا60 میلی گرم در روز پردنیزون است دریافت می کنند، مشاهده شود. (جدول1).12و11 اگر چه میزان پاسخ بالایی با استروئید همراه است، این درمان برای ابقاء بهبودی بواسطه پروفایل عوارض جانبی آن و بی اثری نسبی هنگامیکه با دیگر عوامل مقایسه می شود، توصیه نمی گردد.13و10 عوارض جانبی کوتاه مدت همراه با کورتیکواستروئیدها شامل آکنه، سرکوب محور آدرنال، ادم، افزایش اشتها، افزایش وزن، هایپرتانسیون، و تغییرات خلقی. تقریباً 40تا50% بیماران ممکن است وابسته به استروئید باشند.10 این افراد بیشتر احتمال دارند که کاتاراکت، دیابت، آترونی عضلانی، و دمیلینه شدن استخوان (استئوپنی و پوکی استخوان) بروز دهند. بیماران جوان در خطر ازدست دادن استخوان باید حداقل mg1000 کلسیم المنتال روزانه دریافت کنند، و افراد بالای 50 سال بایدmg1500 مکمل کلسیم المنتال در سه دوز منقسم با 400 تا 800 واحد ویتامینD روزانه دریافت کنند.14 بیوفسفوناتها، شامل آلندرونات، رزی درونات، و اتی درونات، باید برای آنها که بیش از سه ماه استروئید درمانی دریافت کرده اند یا نمی توانند استروئید درمانی را قطع کنند، توصیه شود.14 به صورت جایگزین، بودزونید ممکن است در نظر گرفته شود. این کورتیکواستروئید سنتتیک اثر متابولیسم عبور اولیه کبدی بالایی دارد که منجر به فراهمی زیستی سیستمیک پایین تری می گردد، بنابراین عوارض جانبی کمتری ایجاد می کند. بودزونید برای بیماری کرون منحصر به ایلئوم و قسمت صعودی کولون، موثرترین است.16و15 فرمولاسیون های موضعی، شامل شیاف ها، کف ها، یا تنقیه ها، نیز ممکن است جهت به حداقل رساندن عوارض جانبی کورتیکواستروئیدها در نظر گرفته شوند. 
  
  آمینو سالی سیلات ها:
 
آمینو سالی سیلات ها جهت ابقاء بهبودی در بیماران با IBD خفیف تا متوسط تجویز می شوند(شکل 1).
 
این عوامل برای کولیت اولسراتیو تجویز می شوند و معمولاً برای بیماری کرون به صورت عنوان نشده بکار می روند. سولفاسالازین اولین آمینوسالی سیلاتی بود که برای IBD بکار رفت و هنگامیکه جهت درمان آرتریت روماتوئید بکار رفت، به صورت تصادفی مشخص شد که خصوصیات ضد التهابی در دستگاه گوارش دارد این عامل از سولفاپیریدین و 5 آمینوسالی سیلیک اسید( 5-ASA یا مزالارمین) که با یک باند AZO متصل شده اند، تشکیل می شود. به محض اینکه سولفاسالازین به کولون می رسد، کلونی باکتریایی AZO ردوکتاز باند AZO را می شکنند، بخش های غیر فعال (سولفاپیریدین) و فعال ( مزالازمین) ترکیب را جدا می کنند.17 سولفاپیردین برای بیشتر عوارض جانبی وابسته به دوز شامل سردرد، تهوع، استفراغ، بی اشتهایی و سوء هاضمه به حساب می آید. به منظور جلوگیری از عوارض ناخواسته، دوزهای پایین تر را شروع کنید و دوز را در طی یک دوره زمانی تا رسیدن به مقدار دلخواه افزایش دهید. به علاوه، تجویز سولفاسالازین با غذا ممکن است عوارض جانبی را کاهش دهد. به ندرت، واکنش های افزایش حساسیت(تب،راش، سمیت کبدی، سرکوب مغز استخوان، تغییرات در مورفولوژی اسپرم) که وابسته به دوز نیستند ممکن است رخ دهند. افراد حساس به سولفانامیدها باید از سولفاسالازین اجتناب کنند. به علاوه، بیماران با کمبود آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز (G6PD) باید از سولفاسالازین اجتناب کنند، زیرا ممکن است آنمی همولیتیک بروز کند. همچنین، سولفاسالازین جذب فولات را مهار می کند، بنابراین ممکن است فولات جهت جلوگیری از کمبود و آنمی توصیه می شود.تعدادی از ترکیبات مزالامین که عاری از سولفانامید هستند توسعه یافته اند که پروفایل عارضه جانبی قابل تحمل تری دارند. تمام عوامل حاوی مزالامین هستند اما به واسطه محل های فعالیتشان در دستگاه گوارش متفاوت هستند.(جدول2) ممکن است نقشی برای آمینوسالی سیلات ها در درمان بیماری کرون فعال خفیف وجود داشته باشد. در یک مطالعه نشانه، 43% از بیمارانیکه دوز بالای 4گرم در روز pentasa را دریافت کردند، بهبود بالینی را در مقایسه با تنها 18% در شاخه پلاسبو ثابت کردند.18 هرچند، مشخص نشده است که سولفاسالازین و مزالامین، هنگامیکه با پلاسبو مقایسه شدند، در جلوگیری از عود کردن های بیماری پس از بهبودی القاء شده با کورتیکواستروئید موثر هستند.20و19و17و10
 
 جدول 2 مزالامین های تایید شده (5-ASA) و مشتقات آنها
 
نام تجاری نام ژنریک فرمولاسیون محل اثر
Asacol مزالامین 5-ASA روکش داده شده با Eudragit-s در یک قرص بخش دیستال انتهای روده کوچک، کولون
Azulfidine سولفاسالازین 5-ASA متصل به سولفاپیریدین با یک پیوند Azo در یک قرص کولون
Canasa مزالامین شیاف 5-ASA رکتوم
Colazal بالسالازین 5-ASA متصل به 4-آمینوبنزوئیل- بتاآلانین در یک کپسول کولون
Dipentum اولسالازین 2مولکول5-ASA جفت شده به یکدیگر در یک کپسول  کولون
Pentasa مزالامین 5-ASA روکش داده شده با میکروگرانول اتیل سلولز در یک کپسول کولون-روده کوچک
Rowasa مزالامین تنقیه 5-ASA رکتوم – بخش سیگموئید کولون
 
 تنظیم کننده های سیستم ایمنی:
 
 درمان های سرکوب کننده سیستم ایمنی، شامل آزاتیوپرین و متابولیت آن 6 مرکاپتوپورین (6-MP) در ابقاء بهبودی در بیماران با بیماری کرون موثر هستند.(شکل1) 22و21و10 این عوامل همچنین یک اثر مختصر استروئیدی در بیمارانیکه وابسته با استروئید هستند ثابت کرده است.24و23 هرچند، ممکن است تا سه تا شش ماه قبل از اینکه هر فایده ای مشاهده شود طول بکشد. دوزهایی که برای IBD بکار می روند؛ به صورت معمول کمتر از دوزهایی است که پس از پیوند برای سرکوب سیستم ایمنی بکار می روند. برای بیماری کرون، موثرترین دوز آزاتیوپیرین از  mg/kg5/2 - 2 در روز است، و برای 6-MP از mg/kg5/1-1 در روز است.10 عوارض جانبی همراه با سرکوب گرهای سیستم ایمنی نادر هستند اما ممکن است بصورت بالقوه تهدید کننده حیات باشند، شامل سمیت کبدی القاء شده با دارو، واکنش های افزایش حساسیت، ساپرس مغز استخوان، عفونت، و پانکراتیت هستند. عوارض با قطع درمان برگشت پذیر هستند. بنابراین، جهت جلوگیری از این عوارض ناخواسته، بسیاری از متخصصان با یک دوز پایین شروع می کنند و با مانیتورینگ مکرر به دوز دلخواه افزایش می یابد. در حال حاضر، هیچ مطالعات رودر رویی جهت تشخیص اینکه آیا این روش شروع درمان سمیت کمتری نسبت به شیوع در دوز محاسبه شده ایجاد می کند یا نه، چاپ نشده است.24و10 اخیراً، تیوپورین متیل ترانسفراز (TPMT) و 6 متیل مرکاپتوپورین (6-MMP) ، آنزیم هایی که 6-MP و آزاتیوپورین را متابولیزه می کنند برای پاسخ بالینی و عوارض جانبی شان مقصر شناخته شده اند.25 احتمال بروز عوارض جانبی بر پلی مورفیسم ژنتیک فردی برای متابولیزه کردن این آنزیم ها بستگی دارد. بنابراین، تست ژنتیک برای آنزیم های TPMT و 6-MMP ممکن است در جلوگیری از سمیت مغز استخوان و کبدی همینطور شناسایی سازگاری مفید باشد. تست های ژنتیکی نباید جایگزین مانیتورینگ آزمایشگاهی مکرر بخصوص محتوای کامل خونی و تست های عملکرد کبدی گردد.تقریباً 25% تا 50% بیماران که به درمان آزاتیوپیرین یا  6-MP تحمل ندارند از متوترکسات سود می برند.26 متوترکسات عضلانی، 25 میلی گرم هر هفته، مشخص شد که بهبودی را در 70% بیمارانیکه به آزاتیوپیرین مقاوم و وابسته به کورتیکواستروئید بودند، القا می کند.27 روش های زیرجلدی یا خوراکی ممکن است بکار روند، هرچند، این روش با پاسخ های درمانی متغیری همراه هستند. معمولترین عارضه جانبی متوترکسات شامل تهوع و تست های غیر طبیعی عملکرد کبدی است. سمیت کبدی یک عارضه جانبی مستند همراه با کاربرد طولانی مدت متوترکسات است. ساپرس مغز استخوان نیز یک عارضه شناخته شده است که با درمان پس از یک سال رخ می دهد. از آنجائیکه متوترکسات یک آنتاگونیست فولیک اسید است، مکمل فولات توصیه می شود.24 دوزهای سیکلوسپورین بیشتر از mg/kg5 در روز مشخص شد که در القاء بهبودی در بیماران با بیماری کرون فعال موثر است.28 هرچند، عود بیماری پس از قطع درمان به صورت مکرر رخ می دهد.29 یک مزیت سیکلوسپورین نسبت به آزاتیوپیرین، 6-MP و متوترکسات شروع اثر سریع آن است.
 
آنتی بیوتیک ها:
 
 معمولترین آنتی بیوتیک هایی که برای IBD بکار می روند، متروتیدازول و سیپروفلوکساسین هستند.(شکل1) کاربرد آنها برای بیماری کرون مورد بحث باقی می ماند، چرا که بیشتر مطالعات چاپ شده با اندازه های کوچک نمونه کنترل نشده هستند. اکثریت مطالعاتی که مترونیدازول را در مقایسه با پلاسبو ارزیابی می کنند هیچ تفاوت قابل توجهی در رسیدن به یک پاسخ بهبودی نشان ندادند.31 دوزهایی که در مطالعات بکار می روند از 10 تا mg/kg20 در روز هستند و دوزهای بالاتر اثربخشی بیشتری را نشان می دهند.32 تهوع، طعم فلزی، و واکنش شبه دی سولفیرام معمولترین عوارض جانی مترونیدازول هستند اما پس از قطع درمان برگشت پذیرند. نوروپاتی محیطی یک بیماری نادر مرتبط با مترونیدازول است که ممکن است با قطع درمان متوقف نشود.سیپروفلوکساسین، یک آنتی بیوتیک کینولون با پوشش گرم منفی و اثرات تنظیم کنندگی سیستم ایمنی، به طور معمول در بیماری کرون بکار برده شده است. هرچند، موثربودن آن در القاء بهبودی ثابت نشده است.31 در یک مطالعه گذشته نگر، افرادیکه ترکیبی از مترونیدازول و سیپروفلوکساسین مصرف می کردند پاسخ بالینی 6/70%، مشابه 69% پاسخ مشاهده شده با سیپروفلوکساسین تنها داشتند.33 ریفاکسیمین، یک آنتی بیوتیک مشتق ریفامیسین، متحمل آزمایشات کوچک متعددی شده است که اثر بخشی آنرا در بیماران با IBD ارزیابی می کند.34 در یک مطالعه open-label که ریفاکسیمین تجویز شده mg200 سه بار در روز برای 16 هفته را ارزیابی می کند، بهبودی بالینی در پایان درمان در 59% از 29 بیمار با بیماری فعال مشاهده شد.35 توضیح کاربرد آنتی بیوتیک باقی می ماند، و آزمایشات کنترل شده بیشتری جهت تشخیص سودمندی آنها برای بیماری کرون مورد نیاز هستند.
 
عوامل مسدود کننده فاکتور نکروز توموری:
 
 Infliximab در دسته اش اولین دارویی بود که در ایالات متحده برای درمان بیماری کرون متوسط تا شدید تایید شد. این عامل بیولوژیک یک آنتی بادی مونوکلونال  chimeric است که به فاکتور نکروز توموری آلفا متصل می شود، بنابراین اثر ضد التهابی آنرا در موکوس دستگاه گوارش خنثی می کند. در اولین آزمایش کنترل شده با پلاسبو تصادفی، 81% از بیمارانیکه یک انفوزیونmg/kg 5 از  infliximab دریافت می کردند، چهار هفته پس از شروع اولین دوز پاسخ بالینی داشتند.36 متاسفانه، پس از یک انفوزیون واحد از infliximab، پاسخ بالینی حفظ نمی شود.37 پیشنهاد شده است که پاسخ با انفوزیون های مکرر infliximabبهتر ابقاء خواهد شد. این مسئله با آزمایش ACCENT 1 (یک مطالعه بالینی بیماری کرون که infliximab را در یک رژیم درمانی طولانی مدت جدید ارزیابی می کند) تایید شد.38 نتایج ثابت کردند که افرادیکه انفوزیون های infliximab به صورت mg/kg5 یا mg/kg10 هر هشت هفته دریافت کردند احتمال بیشتری داشتند که یک بهبودی بالینی 39% و 45% به ترتیب در مقایسه با 19% در گروه پلاسبو را حفظ کردند.38 علاوه بر این افرادیکه پلاسبو دریافت کردند احتمال بیشتری داشتند که پاسخ بالینی را زودتر از افرادیکه دوزهای نگهدارنده از infliximab دریافت کردند، از دست بدهند.38 علیرغم اثرات بالینی مثبت infliximab، این دارو با عوارض جانبی (جدول3) همراه است که ممکن است منجر به مشکلات جدی و احتمالاً کشنده گردد.39 افراد با نقص قلبی متوسط تا شدید، نباید دوزهای بالاتر از mg/kg5 infliximab را دریافت کنند، چرا که دوزهای بالاتر با بدتر شدن نقص قلبی، افزایش حوادث قلبی عروقی، و مرگ و میر همراه هستند. از زمان معرفی آن در 1998 infliximabبا افزایش خطر دوباره فعال شدن سل (TB) همراه شده است.40 تمام بیماران باید پیش از شروع درمان در مورد TB سؤال و غربالگری شوند. عفونت های جدی، شامل بروز سمیت خونی و فعال شدن دوباره هپاتیت B گزارش شده است. بیماران با عفونت فعال نباید تا زمانیکه عفونت بر طرف شود روی infliximab شروع شوند، چرا که برخی موارد عفونت منجر به مرگ شده است. حوادث هماتولوژیک از قبیل لوکوپنی، نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، و پانسیتوپنی نیز گزارش شده اند. بنابراین، نشانه ها و علایم عفونت ، تب های مقاوم، و دیسکرازی خونی باید در طی و پس از درمان infliximab ارزیابی شوند. واکنش های افزایش حساسیت از قبیل کهیر، کاهش فشار خون، دیس پنه، تب، راش، میالژی و ادم صورت با انفوزیون ها رخ داده است و ممکن است با آنتی هیستامین ها، کورتیکواستروئید ها، استامینوفن، یا اپی نفرین درمان شوند. سمیت کبدی، بیماری شبه Serum Sikness ، حوادث نورولوژیک، و بدخیمی ها نادر هستند هرچند با infliximab همراه شده اند و در برخی موارد کشنده بودند. متخصصان باید پیش از شروع درمان infliximab برای بیماری کرون تشخیص دهند که آیا فواید بر خطرات غلبه می کند یا نه.
 
جدول3
 
عوارض جانبی همراه با Infliximab 
نقص قلبی:
 مرحله NYHA III/IV
عفونت های جدی:
  سل، هیستوپلاسموزیس، Coccidiodomycosis ، لیستریازیس، پنوموسیتوزیس، مایکوباکتریا، عفونت های قارچی، دوباره فعال شدن هپاتیت B
هماتولوژیک:
  لوکوپنی، نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، پان سیتوپنی
واکنش های افزایش حساسیت:
  کهیر، کاهش فشار خون، دیس پنه، تب، راش، درد عضلانی، ادم صورت، بیماری شبه Serum Sickness
سمیت کبدی:
  نقص کبدی حاد، یرقان، هپاتیت، کلستازیس، هپاتیت اتوایمون
حوادث نورولوژیک:
  نوریتاپتیک، تشنج، MS ، واسکولیت سیستمیک
بدخیمی ها:
  لنفوما
 
آنتی بادیهایی که به عنوان آنتی بادیهای antichimeric انسانی (HACA) شناخته می شوند ممکن است در بیمارانیکه با infliximab درمان می شوند، بروز کنند. این مسئله اغلب منجر به واکنش های افزایش حساسیت تاخیری و ازدست دادن پاسخ درمانی می گردد. بیمارانیکه دیگر از infliximab سودی نمی برند، ممکن است با adalimunab به پاسخ برسند. Adalimunab اولین بار برای درمان آرتریت روماتوئید در آمریکا تایید شد و اکنون برای بیماری کرون متحمل آزمایشات بالینی می گردد. اطلاعات مقدماتی نشان می دهند که یک دوز بارگیری mg80 adalimunab در ابتدا و در هفته دوم که با mg40 یک هفته در میان دنبال می شود بخوبی با یک پاسخ بالینی مثبت تحمل می شود.42و41  ازآنجائیکه infliximab از نظر مولکولی مشابه adalimunab است، عوارض جانبی این عامل آنتی بادی G1 ایمونوگلوبولین مونوکلونال انسانی نوترکیب جدید ممکن است مشابه infliximab باشد، با این وجود تایید این مسئله باقی مانده است. Adalimunab با افزایش خطر دوباره فعال شدن TB و هپاتیت B همراه شده است، بنابراین تمام بیماران باید پیش از شروع درمان غربالگری شوند. عفونت های جدی نیز گزارش شده اند، بنابراین درمان بیماران با یک عفونت فعال نباید تا زمان برطرف کردن عفونت شروع شود.
  
درمانهای حمایتی:
 
 بیماران با بیماری کرون اغلب علایمی دارند که ممکن است با درمانهای کمکی کاهش یابد. از آنجائیکه اسهال در این بیماران معمول است، عوامل ضد اسهال، شامل لوپرامید و دی فنوکسیلات- آتروپین، ممکن است توصیه شوند اگر هیچ خطر انسداد ریوی وجود نداشته باشد. همچنین، درد یک شکایت مکرر است که ممکن است به درمان با نارکوتیک ها نیاز داشته باشد. همینطور که قبل تر ذکر شد، کمبودهای تغذیه ای ممکن است رخ دهند و مکمل ویتامین نیاز داشته باشند. کاربرد پروبیوتیک ها (میکروارگانیسم های غیر بیماریزا) و نقش آنها در کنترل بیماری کرون بدون نتیجه قطعی است.43
  
جراحی:
 
تقریباً 75% از بیماران مبتلا به بیماری کرون به مداخله جراحی جهت تخفیف علایم GI در طی دوران زندگی شان نیاز خواهند داشت. متاسفانه، جراحی یک درمان نیست، چرا که بیش از 50% بیماران پس از 5سال از جراحی عود می کنند، و میزان عود ممکن است در 10 سال پس از جراحی 75% باشد.44 بنابراین، جراحی باید تنها در صورتی در نظر گرفته شود که بیمار در تمام اشکال دیگر کنترل پزشکی شکست خورده باشد.
  
نقش داروساز:
 
 داروسازان می توانند یک نقش اساسی در مراقبت پزشکی بیمار مبتلا به بیماری کرون داشته باشند. آنها می توانند درمانهای کمکی OTC مناسب از قبیل عوامل ضد اسهال یا مکمل های تغذیه ای را توصیه کنند. داروساز می تواند با بیمار مشورت کند و به پرستاران آموزش دهند که چگونه داروهایی را که جهت درمان بیماری کرون بکار می روند، تجویز کنند، بخصوص از آنجائیکه این داروها ممکن است به فرمولاسیون های بسیار مختلفی شامل قرص ها، کپسول ها، شیاف ها، تنقیه، انفوزیون ها، و یا تزریقات تولید شوند. مشاوره اضافه ممکن است در رابطه با عوارض جانبی همراه با داروهای تجویز شده تکمیل شود.
   
توصیه ها ممکن است برای رژیم های مناسب جهت جلوگیری از نرمی استخوان و پوکی استخوان برای بیماران روی کورتیکواستروئیدها داده شوند. مانیتورینگ سطوح داروی سرکوب کننده سیستم ایمنی (به عنوان مثال، سیکلوسپورین، تاکرولیموس، TPMT) و ارزیابی برای نتایج آزمایشگاهی غیر طبیعی ممکن است پاسخ درمانی بیمار را سودمند کند. داروسازان می توانند بیماریهای قابل توجه (از قبیل سل، نقص قلبی احتقانی، عفونت ها) را پیش از شروع عوامل بیولوژیک از قبیل infliximab یا adalimunab غربالگری کنند و تشخیص دهند. در نهایت کیفیت زندگی افرادیکه به بیماری کرون مبتلا شده اند بهبود خواهد یافت چرا که داروسازان دانش وضعیت بیماری و دارو درمانی را با درک دلسوزانه نیازهای بیماران ترکیب می کنند. 
  


 

References
1. Kornbluth A, Sachar DB; Practice Parameters Committee of the American College of Gastroenterology. Ulcerative colitis practice guidelines in adults (update): American College of Gastroenterology, Practice Parameters Committee. Am J Gastroenterol. 2004;99:1371-1385.
2. Hanauer SB, Sandborn W; Practice Parameters Committee of the American College of Gastroenterology. Management of Crohn"s disease in adults. Am J Gastroenterol. 2001;96:635-643.
3. Loftus EV Jr. Clinical epidemiology of inflammatory bowel disease: Incidence, prevalence, and environmental influences. Gastroenterology. 2004;126:1504-1517.
4. Ekbom A. The epidemiology of IBD: a lot of data but little knowledge. How shall we proceed? Inflamm Bowel Dis. 2004;10 [Suppl 1]:S32-S34.
5. Heresbach D, Alexandre JL, Bretagne JF, et al. Crohn"s disease in the over-60 age group: a population based study. Eur J Gastroenterol Hepatol . 2004;16:657-664.
6. Basu D, Lopez I, Kulkarni A, Sellin JH. Impact of race and ethnicity on inflammatory bowel disease. Am J Gastroenterol. 2005;100:2254-2261.
7. Calkins BM. A meta-analysis of the role of smoking in inflammatory bowel disease. Dig Dis Sci. 1989;34:1841-1854.
8. Gibson PR, Shepherd SJ. Personal view: food for thought--western lifestyle and susceptibility to Crohn"s disease. The FODMAP hypothesis. Aliment Pharmacol Ther. 2005;21:1399-1409.
9. Fiocchi C. Inflammatory bowel disease: etiology and pathogenesis. Gastroenterology. 1998;115:182-205.
10. Hanauer SB, Sandborn W. Management of Crohn"s disease in adults. Am J Gastroenterol.2001;96:635-643.
11. Summers RW, Switz DM, Sessions JT Jr, et al. National Cooperative Crohn"s Disease Study: results of drug treatment. Gastroenterology. 1979;77:847-869.
12. Landi B, Anh TN, Cortot A, et al. Endoscopic monitoring of Crohn"s disease treatment: a prospective, randomized clinical trial. The Groupe d"Etudes Therapeutiques des Affections Inflammatoires Digestives. Gastroenterology . 1992;102:1647-1653.
13. Steinhart AH, Ewe K, Griffiths AM, et al. Corticosteroids for maintenance of remission in Crohn"s disease. Cochrane Database Syst Rev. 2003:CD000301.
14. Bernstein CN, Leslie WD, Leboff MS. AGA technical review on osteoporosis in gastrointestinal diseases. Gastroenterology. 2003;124:795-841.
15. Otley A, Steinhart AH. Budesonide for induction of remission in Crohn"s disease. Cochrane Database Syst Rev. 2005 Oct 19:CD000296.
16. Chopra A, Pardi DS, Loftus EV Jr, et al. Budesonide in the treatment of inflammatory bowel disease: the first year of experience in clinical practice. Inflamm Bowel Dis. 2006;12:29-32.
17. Akobeng AK, Gardener E. Oral 5-aminosalicylic acid for maintenance of medically-induced remission in Crohn"s Disease. Cochrane Database Syst Rev. 2005:CD003715.
18. Singleton JW, Hanauer SB, Gitnick GL, et al. Mesalamine capsules for the treatment of active Crohn"s disease: results of a 16-week trial. Pentasa Crohn"s Disease Study Group. Gastroenterology. 1993;104:1293-1301.
19. Messori A, Brignola C, Trallori G, et al. Effectiveness of 5-aminosalicylic acid for maintaining remission in patients with Crohn"s disease: a meta-analysis. Am J Gastroenterol. 1994;89(5):692-698.
20. Steinhart AH, Hemphill D, Greenberg GR. Sulfasalazine and mesalazine for the maintenance therapy of Crohn"s disease: a meta-analysis. Am J Gastroenterol. 1994;89:2116-2124.
21. Kamm MA. Review article: chronic active disease and maintaining remission in Crohn"s disease. Aliment Pharmacol Ther. 2004;20 [Suppl 4]:102-105.
22. Pearson DC, May GR, Fick GH, Sutherland LR. Azathioprine and 6-mercaptopurine in Crohn"s disease. A meta-analysis. Ann Intern Med . 1995;123:132142.
23. Pearson DC, May GR, Fick G, Sutherland LR. Azathioprine for maintaining remission of Crohn"s disease. Cochrane Database Syst Rev. 2000:CD000067.
24. Aberra FN, Lichtenstein GR. Review article: monitoring of immunomodulators in inflammatory bowel disease. Aliment Pharmacol Ther. 2005;21:307-319.
25. Siegel CA, Sands BE. Review article: practical management of inflammatory bowel disease patients taking immunomodulators. Aliment Pharmacol Ther. 2005;22:1-16.
26. Sun JH, Das KM. Low-dose oral methotrexate for maintaining Crohn"s disease remission: where we stand. J Clin Gastroenterol. 2005;39:751-756.
27. Vandeputte L, D"Haens G, Baert F, et al. Methotrexate in refractory Crohn"s disease. Inflamm Bowel Dis. 1999;5:11-15.
28. Brynskov J, Freund L, Rasmussen SN, et al. A placebo-controlled, double-blind, randomized trial of cyclosporine therapy in active chronic Crohn"s disease. N Engl J Med. 1989;321:845-850.
29. Brynskov J, Freund L, Norby Rasmussen S, et al. Final report on a placebo-controlled, double-blind, randomized, multicentre trial of cyclosporin treatment in active chronic Crohn"s disease. Scand J Gastroenterol . 1991;26:689-695.
30. Loftus CG, Egan LJ, Sandborn WJ. Cyclosporine, tacrolimus, and mycophenolate mofetil in the treatment of inflammatory bowel disease. Gastroenterol Clin North Am. 2004;33:141-169.
31. Wild GE. The role of antibiotics in the management of Crohn"s disease. Inflamm Bowel Dis. 2004;10:321-323.
32. Sutherland L, Singleton J, Sessions J, et al. Double blind, placebo controlled trial of metronidazole in Crohn"s disease. Gut. 1991;32:1071-1075.
33. Prantera C, Berto E, Scribano ML, Falasco G. Use of antibiotics in the treatment of active Crohn"s disease: experience with metronidazole and ciprofloxacin. Ital J Gastroenterol Hepatol. 1998;30:602-606.
34. Gionchetti P, Rizzello F, Morselli C, et al. Management of inflammatory bowel disease: does rifaximin offer any promise? Chemotherapy. 2005;51[Suppl]1:96-102.
35. Shafran I, Johnson LK. An open-label evaluation of rifaximin in the treatment of active Crohn"s disease. Curr Med Res Opin. 2005;21:1165-1169.
36. Targan SR, Hanauer SB, van Deventer SJ, et al. A short-term study of chimeric monoclonal antibody cA2 to tumor necrosis factor alpha for Crohn"s disease. Crohn"s Disease cA2 Study Group. N Engl J Med. 1997;337:1029-1035.
37. Nikolaus S, Raedler A, Kuhbacker T, et al. Mechanisms in failure of infliximab for Crohn"s disease. Lancet. 2000;356:1475-1479.
38. Hanauer SB, Feagan BG, Lichtenstein GR, et al. Maintenance infliximab for Crohn"s disease: the ACCENT I randomised trial. Lancet. 2002;359:1541-1549.

39. Colombel JF, Loftus EV Jr, Tremaine WJ, et al. The safety profile of infliximab in patients with Crohn"s disease: the Mayo clinic experience in 500 patients. Gastroenterology. 2004;126:19-31.
40. Keane J, Gershon S, Wise RP, et al. Tuberculosis associated with infliximab, a tumor necrosis factor alpha-neutralizing agent. N Engl J Med . 2001;345:1098-1104.
41. Sandborn WJ, Hanauer S, Loftus EV Jr, et al. An open-label study of the human anti-TNF monoclonal antibody adalimumab in subjects with prior loss of response or intolerance to infliximab for Crohn"s disease. Am J Gastroenterol. 2004;99:1984-1989.
42. Papadakis KA, Shaye OA, Vasiliauskas EA, et al. Safety and efficacy of adalimumab (D2E7) in Crohn"s disease patients with an attenuated response to infliximab. Am J Gastroenterol. 2005;100:75-79.
43. Meier R, Steuerwald M. Place of probiotics. Curr Opin Crit Care. 2005;11:318-325.
44. Yamamoto, T. Factors affecting recurrence after surgery for Crohn"s disease. World J Gastroenterol. 2005;11:3971-3979.

 http://www.uspharmacist.com/index.asp?show=article&page=8_1941.htm 

http://www.mahyanews.com/images/stories/chart%202.bmpآدرس شکل 1

 


بیماری التهابی روده در زنان  
 
 بیماری ‌های التهابی روده اغلب افراد جوان را گرفتار کرده و زنان را نیز مثل مردان درگیر می ‌کند. اگر شما خانمی مبتلا به IBD هستید، حتما برای شما مهم است که بدانید مراحل مختلف زندگی یک زن مثل قاعدگی، حاملگی، و یائسگی چه تأثیری در روند این بیماری دارد و به العکس بیماری چه تأثیری روی این مراحل می گذارد. آنچه در ذیل مشاهده می ‌نمائید شایع‌ترین سؤالاتی است که در این زمینه وجود دارد و پاسخ آنها براساس نتایج تحقیقاتی است که در این زمینه صورت گرفته است.
* چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟
*
به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟
* آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟
* آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟
* آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟
* آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟
* آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟
* آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟
* آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟
* آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟
* آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟
* آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟
* آیا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟
* آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟
* آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟
* چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟
* آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟
* آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟
* اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟
* چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟
* آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟
* آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟
* آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟
* آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟
چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟
عوامل متعددی در روند قاعدگی طبیعی مؤثرند که شامل سطوح هورمونی، تغذیه مناسب و تنش های فردی است. در صورت فعال بودن بیماری عملکرد هورمونی فرد مختل شده و روند طبیعی قاعدگی را مختل می کند، بازگشت به حالت عادی سلامت موجب مرتب شدن روند قاعدگی خواهد شد.
به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟
این روند در بسیاری از بیماری ‌ها وجود دارد. آگاهی از این مطلب اهمیت زیادی دارد تا به علت این تغییرات و به تصور تشدید بیماری داروی بیشتر از نیاز دریافت نکنید.
  آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟
هیچ شاهدی بر این موضوع که قرص‌های ضدبارداری باعث ابتلا به IBD شود وجود ندارد. مصرف قرص‌های ضدبارداری در کولیت اولسرو هیچ مشکلی ندارد، ولی شواهدی وجود دارد که مصرف قرص‌های ضدبارداری باعث بدتر شدن علائم در برخی از بیماران مبتلا به کرون شده است. ولی تمام این افراد زنان سیگاری بوده‌اند و سیگار خود باعث تشدید علائم کرون می گردد.
 آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟
خیر. قاعدگی خطرات ناشی از کولونوسکوپی را افزایش نمی دهد.
  آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟
هیچ علتی برای اینکه بیمار مبتلا به IBD در حین نزدیکی درد داشته باشد، وجود ندارد. درد در حین نزدیکی در بیمار مبتلا به کرون ممکن است نشانه‌ای از درگیری اطراف مقعد یا فیستولی در واژن باشد. اگرچه ممکن است شما خجالت بکشید ولی باید در مورد وجود این علامت با پزشک متخصص گوارش یا زنان مشورت کنید.
  آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟
بله. معمولاً زنان مبتلا به کولیت اولسرو به اندازه سایر افراد بارور هستند ولی در مورد کرون بحث وجود دارد. تعداد زیادی از مطالعات وجود دارد که نشان می ‌دهد زنان مبتلا به کرون به اندازه افراد عادی بارور هستند، ولی تعدادی از مطالعات نیز وجود دارد که نشان می دهد میزان باروری در زنان مبتلا به کرون اندکی کاهش می ‌یابد و این در صورتی است که بیماری فعال باشد.
اگر مردی سولفاسالازین دریافت کند ممکن است به صورت موقت دچار نازایی شود، زیرا این دارو تولید اسپرم را کاهش می ‌دهد. این اثر بعد از قطع دارو قابل برگشت است. در صورتی که مردی بخواهد بچه‌دار شود باید سولفاسالازین را قطع کرده یا از داروهای باترکیب 5-ASA استفاده کند مثل آساکول ( Asacol ) و پنتازا (Pentasa) که تداخل با تولید اسپرم ندارند.
آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟
هر زنی که قصد دارد بچه‌دار شود باید قبل از آن از وضعیت سلامت خود مطمئن باشد. اگر زنی دچار IBD است بهتر است بیماریش قبل از حاملگی کنترل شده باشد. مطالعات اخیر نشان می ‌دهد زنان مبتلا به IBD اگر در زمان بارداری بیماریشان خاموش باشد، حاملگی را به خوبی پشت سر خواهند گذاشت. اگر در زمان بارداری بیماری فعال باشد این احتمال وجود دارد که در حین بارداری فعال باقی مانده یا بدتر شود. معمولاً بیماری در سه ماهه اول بارداری در کولیت اولسرو و در سه ماهه اول بارداری و بلافاصله بعد از وضع حمل در بیماری کرون تشدید می ‌شود. البته گروهی از زنان هم هستند که بیماری آن‌ها در حاملگی بهتر می ‌شود. مطالعه‌ای وجود دارد که می ‌گوید هر چه شباهت ژنتیک بین مادر و فرزند بیشتر باشد، احتمال بدتر شدن بیماری بیشتر است.
 آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟
اکثر بیماران مبتلا به IBD مثل زنان سالم وضع حمل طبیعی و فرزندان سالم دارند. اگر مشکلی وجود داشته باشد در مورد زنانی است که دچار کرون فعال هستند. این زنان احتمال دارد که زودتر از موقع وضع حمل کنند یا دچار سقط یا تولد نوزاد مرده شوند. اگر جراحی لازم باشد، خطرات بیشتری جنین را تهدید می ‌کند. مطالعاتی وجود دارد که نشان می ‌دهد میزان سزارین در بیماران IBD بیشتر است ولی این بسته به نظر پزشک است و جنبه علمی ندارد.
 آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟
مطالعات زیادی وجود دارد که شروع بیماری کولیت اولسرو و کرون را در زمان حاملگی گزارش کرده‌اند، ولی این مسأله دلیل بر بیماری وخیم تر نیست. هر دو بیماری می ‌توانند در هفته‌های بلافاصله بعد از وضع حمل ایجاد شوند، ولی این موضوع بسیار نادر است.
 آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟
این مسأله کاملاً طبیعی است که بیمار و متخصص زنان بخواهند کلیه داروهای بیمار را به علت خطرات احتمالی که ممکن است برای جنین داشته باشد قطع کنند. سولفاسالازین (Sulfasalazine) ، پردنیزون (Prednisone) و ترکیبات 5-ASA مثل آساکول (Asacol) و پنتاسا (Pentasa) داروهایی هستند که بیشتر جهت کنترل علائم IBD مورد استفاده قرار می ‌گیرند، مطالعاتی که تا بحال انجام شده نشان نداده که این داروها تأثیری روی جنین داشته باشد.
از آنجا که بیشتر خطری که حاملگی را تهدید می ‌کند ناشی از علائم بیماری است نه داروهایی که مصرف می ‌شود، داروها تنها به دلیل حاملگی نباید قطع شود. اگر علائم بیماری تشدید شود باید این داروها تجویز یا حتی دوز آنها افزایش یابد. سولفاسالازین (Sulfasalazine) و ترکیبات 5-ASA همچنین می ‌تواند جهت جلوگیری از عود بیماری در حین حاملگی یا بعد از آن مورد استفاده قرار گیرند.
 آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟
نه، ولی سولفاسالازین (Sulfasalazine) می ‌تواند باعث ایجاد حالت تهوع شود که حالت تهوع ناشی از حاملگی را تشدید کند. در ضمن بسیاری از داروها باعث ایجاد سوزش سردل می ‌شوند که می ‌تواند شبیه به سوزس سردل ناشی از حاملگی باشد.
 آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟
بله، اگر بخواهد می ‌تواند. اگرچه سولفاسالازین (Sulfasalazine) در شیر ترشح می ‌شود ولی میزان آن به قدری کم است که خطری برای جنین ایجاد نمی ‌کند. نشان داده نشده که ترکیبات 5-ASA ، داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل 6-MP ، آزاتیوپرین (Azathioprine) یا ایموران (Imuran) نیز خطری در شیردهی داشته باشند. اگر ممکن باشد باید دوز پردنیزون به تدریج کاهش یافته و هر چه زودتر در هر بیماری قطع شود چه باردار باشد یا نباشد. اگر مادری دوز متوسط تا بالای پردنیزون را دریافت می ‌کند باید فرزندش به صورت مرتب توسط متخصص اطفال ویزیت شود.
 یا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟
اگر چه آزمایشاتی که در حیوانات انجام شده است، نشان داده که این داروها باعث اختلالات ژنتیکی می شوند، ولی آنها این داروها را در دوزهای بسیار بالاتر از آنچه در انسان استفاده می ‌شود دریافت کرده بوده‌اند.
تجارب انسانی در این زمینه حاصل تجارب در افرادی است است که این داروها را به علت پیوند اعضا دریافت کرده ‌اند و این تجارب خطری در ارتباط با مصرف این داروها را نشان نداده است.
  آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟
در مورد اثرات این دارو در حین حاملگی مطالعه‌ای صورت نگرفته است. امکان دارد در آینده بی خطر بودن این دارو مشخص شود ولی درحال حاضر توصیه می شود در حاملگی تجویز نگردد.
آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟
داشتن تشخیص IBD به تنهایی دلیلی برای انجام سقط نیست.
چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟
انجام سونوگرافی، سیگموئیدوسکوپی، بیوپسی از رکتوم، آندوسکوپی و کولونوسکوپی در حین حاملگی اگر برای تشخیص یا کنترل بیماری لازم باشد اشکالی ندارد.انجام MRI ممکن است بی ‌خطر باشد ولی تحقیقات بیشتر در این زمینه لازم است. رادیوگرافی با اشعه X باید تا بعد از حاملگی به تعویق بیفتد. اگر ضرورت زیادی برای انجام رادیوگرافی باشد باید محدود شده و برای جنین محافظ قرار داده شود.
 آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟
تا آنجایی که ممکن است باید جراحی به بعد از حاملگی موکول شود. اگر بیماری شدید است و به داروها پاسخ نمی ‌دهد باید منافع عمل را نسبت به خطرات آن سنجید. اگر چه گزارشاتی وجود دارد که برداشت روده و ایلئوستومی در زن حامله موفقیت‌آمیز صورت گرفته ولی در صورت هرگونه عمل شکمی در حاملگی احتمال زنده ماندن جنین کاهش می ‌یابد.
آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟
در بیماری کرون عمل جراحی قبلی روده اثری بر حاملگی ندارد. در واقع چون برداشتن روده گرفتار باعث بهتر شدن علائم بیماری می ‌شود بیمار دوره بارداری بهتری را خواهد داشت. بعد از اوستومی برای کولیت اولسرو زنان معمولاً حاملگی را بسیار خوب به اتمام می ‌رسانند. زنانی که اوستومی دارند گاهی به علت حاملگی دچار پرولاپس یا انسداد اوستومی می ‌شوند. بهتر است حاملگی تا 1 سال بعد از جاگذاری اوستومی به تعویق بیفتد تا بدن شخص با آن تطابق کافی را پیدا کند. اگر در بیماران دچار کرون که فیستول یا آبسه اطراف رکتوم یا واژن دارند اپیزیوتومی (برش کوچکی که در حین زایمان در محل خروج نوزاد ایجاد می ‌شود تا کانال زایمانی گشاد شود.) از محل ضایعه عبور کند، باید عمل سزارین برای بیمار انجام شود.
 اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟
هیچ مدرکی دال به اینکه شرایطی که در یک حاملگی اتفاق می ‌افتد در حاملگی ‌های دیگر هم تکرار شود وجود ندارد.
  چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟
این احتمال وجود دارد ولی قابل پیش‌بینی نیست. اگر یکی از والدین مبتلا به IBD باشد تنها 9% احتمال دارد که فرزند او دچار این بیماری شود و اگر هر دو والد مبتلا به IBD باشد این احتمال به 36% افزایش می ‌یابد.
در حال حاضر هیچ کس نمی ‌تواند ادعا کند که می ‌تواند پیش‌بینی کند که فرزندی دچار این بیماری می ‌شود یا خیر، یا در صورت ابتلا در چه سنی علائم بروز خواهد کرد.
  آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟
به طور کلی بیماران IBD حامله باید همان رژیم کافی و مقوی را که سایر زنان باردار دارند داشته باشند. متخصص زنان یا گوارش ممکن است غذاهای مکمل، ویتامین یا مواد معدنی دیگری را هم توصیه کند. توصیه اکید است که هر زن حامله‌ای که سولفاسالازین (Sulfasalazine) مصرف می ‌کند رژیم غنی از اسیدفولیک داشته باشد. چرا که کمبود این ماده در بدن مادر اختلالاتی در نوزاد ایجاد می کند.
آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟
استرس‌های روحی مثل هر زمان دیگری می ‌تواند باعث بدتر شدن علائم گردد. ولی استرس نقشی در ایجاد بیماری ندارد. زمان بعد از تولد نوزاد زمانی پرتنش چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی در مادر محسوب می ‌شود.
  آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟
بله. بیماران کرون معمولاً در خطر پوکی استخوان ثانویه به کاهش دریافت کلسیم یا کاهش جذب آن یا استفاده از استروئیدها هستند. این احتمال بعد از یائسگی افزایش می ‌یابد.
آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟
نه. اگر بیماری فعال نباشد یائسگی به طور طبیعی اتفاق می ‌افتد. در آوردن تخمدان‌ها براثر جراحی باعث بهبود تشدید علائم ناشی قاعدگی می ‌شود.

کولیت  ودرمان ان بطور خلاصه                            

بیماریهای التهابی:

بعضی از  بیماریهای التهابی طبقه بندی شده ونام گذاری شده عبارتند از:

التهاب زبان یا گلوسیت التهاب معده یا گاستریت  التهاب مفصل یا ارتریت  روماتوئید التهاب مغز یا منژینیت  التهاب کبد یا سیروز التهاب عصب یا نوریت و....

کولیت وکرون دونوع از بیماریهای  تفکیک شده در روده ها هستد

کولیت اولسروز   یک نوع از بیماریهای   التهابی روده  است  که در ان

جدار روده ملتهب و بتدریج زخم میشود  بیشتر از ناحیه  راست روده و مقعد  شروع شده به سمت نواحی بالاتر توسعه می یابد کرون نوع دیگر بیماری التهابی است وبیشتر وقتها راست روده در گیر ان نیست و زخم وخونروی هم وجود ندارد  کرون ممکن است هر قسمت از دستگاه گوارش ولی بیشتر   بخشهایی از روده کوچک یا بزرگ را  درگیر کند

نشانه بیماری بسته به نوع وشدت و ومنطقه درگیری روده  متفاوت است

دل پیچه واسهال خفیف بابیرون روی بیشتر   تنسموس یا ناخوشی شکمی  دفع موکوس یابلغم  کم وزیاد شدن قطر مدفوع  گلوله ای بودن و رها شدن

مدفوع هنگام دفع میتواند نشانه التهاب خفیف ومتوسط باشد اسهال ودل پیچه شدید  همراه با خون ودرد شکمی زیر ناف  میتواند نشانه شدت بیماری در کولیت اولسروز باشد  هرچه تکرر بیرون روی  و اسهال خونی بیشتر باشد نشانه شدت بیشتر بیماری است دفع خون روشن وکم قبل از مدفوع طبیعی یا همراه ان میتواند نشانه درگیری انتهای روده  وسراغاز توسعه بیماری باشد

با شناخت علائم بیماری  اغلب میتوان نوع وشدت بیماری را شناخت ولی با کولونسکوپی در شرایطی که روده کاملا شسته وتمیز باشد میتوان دقیق داخل

روده را مستقیما مشاهده کرد واز بخشهای التهابی نمونه گیری کرد هرچه تعداد نمونه ها بیشتر ودقیق تر باشد شناخت بهتری حاصل میشود

 

علت بیماریهای التهابی:

1- التهاب بیرونی ناشی ازمسائل زندگی مثل حوادث زندگی   ناگواریها   نگرانی و اضطراب وعصبانیت  و تند خویی و . ..مهمترین واساسی ترین نقش را در پیدایش وشدت و توسعه بیماری دارد

2-تغذیه ناسالم وغیر طبیعی بخصوص نوشیدن مایعات همراه یا بعد ازغذا درایجاد  وعود بیماری نقش مهمی دارد

3-مسائل وراثتی یا ژنتیکی هم موثرند

4- محیط زندگی وبخصوص  تشعشعات  اتمی در ایجادوعود بیماری موثرند

5- رادیو گرافی  و ازمایشهای مشابه حتی اگر برای عکس برداری از دندان باشد

 میتواند عامل  به فعل دراوردن وبروز ضعفها وایجاد بیماری ویا عود ان باشد

4- با تغذیه صحیح  وبرنامه ریزی شده  وتفریح وورزش ومسافرت  منظم   میتوان براین بیماری فائق امد وانرا درمان کرد

5- بیماران التهابی  میتوانند غذاهای ممنوعه را بتدریج ترک کنند وبیشتر

غذاهای سالم طبیعی وتازه مصرف کنند

6- برای پیشگیری از درگیری کبد والتهابی شدن بافت کبد یا مجاری صفراوی وغیره بیماران مستعد به بیماریهای التهابی باید بار کبد را کم کنند وبه ان استراحت بدهند پرخوری وخوردن غذاهای چرب وثقیل  چنین بیمارانی را زودتر

درگیربیماریهای کبدی و... مینماید(به مبحث بهداشت کبد نگاه کنید)

7- مصرف میو ه های تازه قبل ازغذا  وسبزیجات وحبوبات بخصوص عدس وجوانه گندم وجو وجو دوسرو...بصورت انواع اش ها  بهترین روش غذایی

بیماران التهابی است

8- برای درمان قطعی بیماری از طریق دارو راهی ارائه نشده ولی با دارو

میتوان بیماری را کنترل  واز شدت یافتن ان جلوگیری کرد

9- بیماری علی رغم مصرف دارو و تغذیه صحیح ممکن است عود کند

هر عصبانیت یا حادثه ناگوارویا نارهیزی غذایی یا تست رادیوگرافی و... ممکن است نقطه شروع مجدد بیماری باشد

10-در نوع خاصی ازبیماری که التهاب به یک باره وناگهانی شدت یافته وسریع

توسعه مییابد درمان اورژانسی ضرورت تام دارد

11- داروهای این بیماری به سه گروه عمده  تقسیم میشوند

 ترکیبات پنج ا  اس ا 

کورتنها

داروهای سرکوب گر ایمنی

دسته اول طوری ساخته شده اند که دارو  تقریبا در محل التهاب  ازاد شده والتهاب را کم کند واین داروها بهترین وکم ضرر ترین داروهای این بیماری هستند

دسته دوم داروهایی هستند که مصرف انها موجب یک نوع سرمستی و فراغت بال

کاذب برای سلولهاست  مصرف انها اغلب کوتاه مدت و قطع انها تدریجی است

ومصرف مداوم وبی رویه انها میتواند علاوه بر از بین بردن   تاثیردارو موجب عوارض جانبی جدی وخطرناکی شود

داروهای دسته سوم چماقی هستند بر سر سیستم ایمنی  به جرم اینکه چرا دوست رادشمن گرفته وبه جای حفاظت از سلول ناخواسته ونفهمیدده به جان سلول افتاده اند(چون در بیماری التهابی سیستم ایمنی در اثر تغذیه ناصحیح یا وراثت ویا....

به ا شتباه   افتاده و به جان سلول میافتد وتا اورا زخمی ونابود نکند دست بر دار نیست)  داروهای سرکوب گر که نمیتوانند به سلول کمک کنند تا از خود دفاع کند با چماق به سیستم ایمنی حمله میکنند تا نتواند سلولها را ملتهب وزخمی و معدوم کنند

درشرایط خاص ممکن است مصرف  هرسه تیپ دارو ضروری باشد  ولی بهترین درمانها   درمانهایی است که ولو بادوز بسیار بالا فقط از داروهای دسته اول استفاده شود وچنانچه مقدور نباشد بهتر است در دوره بهبودی  داروهای دسته دوم وسوم مطلقا مصرف نشود.

درشکلهای ضمیمه کولیت وکرون و درگیری های روده به خوبی مشخص شده است.و کولونسکوپی وسیگموئیدسکوپی وتفاوت انها بیان شده است .


MESALAZINE

موارد مصرف‌: مزالازین‌ در درمان‌ وپیشگیری‌ حالت‌های‌ خفیف‌ تا متوسط کولیت‌ اولسروز یا بیماری‌ کرون‌ مصرف‌می‌شود.

 مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو احتمالا بامهار آنزیم‌سیکلواکسیژناز باعث‌ کاهش‌ تولیدپروستاگلاندین‌ها و در نتیجه‌ کاهش‌التهاب‌ در بیماری‌ التهابی‌ روده‌ها می‌شود.

 فارماکوکینتیک‌: حدود 30ـ20 درصد یک‌مقدار مصرف‌ خوراکی‌ جذب‌ و باقی‌مانده‌آن‌ در روده‌ هیدرولیز می‌شود. داروی‌جذب‌ شده‌ نیز به‌سرعت‌ در مخاط روده‌ وکبد هیدرولیز می‌شود.

هشدارها: این‌ دارو در صورت‌ وجوداختلال‌های‌ خونی‌ و تنگی‌ پیلور با احتیاطمصرف‌ شود. موارد منع‌ مصرف‌: مزالازین‌ در صورت‌وجود حساسیت‌ مفرط به‌ سالیسیلات‌ها وعیب‌ کار کلیه‌ نباید مصرف‌ شود.

 عوارض‌ جانبی‌: تهوع‌، اسهال‌ و درد شکم‌،سردرد، بهتر شدن‌ علائم‌ کولیت‌، بندرت‌پانکراتیت‌، هپاتیت‌ یا نفریت‌ برگشت‌پذیر یاسندرم‌ نفروتیک‌ بثورات‌ جلدی‌ و کهیر،اختلال‌ خونی‌ (کاهش‌ کلبول‌های‌ سفیدخون‌ یا پلاکت‌ها یا آنمی‌ اپلاستیک‌)،میوکاردیت‌، سندرم‌ شبه‌ لوپوس‌ وآلوئولیت‌ از عوارض‌ گزارش‌ شده‌ این‌ داروهستند.نکات‌ قابل‌ توصیه‌: این‌ دارو باید قبل‌ از غذا وهنگام‌ خواب‌ بامقدار کافی‌ آب‌ مصرف‌شود.

 مقدار مصرف‌: مقدار g/day 1 چهار بار درروز در مقادیر منقسم‌ به‌مدت‌ حداکثر تا 8هفته‌ تجویز می‌شود. اشکال‌ دارویی‌:Entric Coated Tablet: 250 mg, 500 mg

  SULFASALAZINE موارد مصرف‌: سولفاسالازین‌ در پیشگیری‌و درمان‌ بیماری‌ التهابی‌ روده‌ از جمله‌کولیت‌ اولسروز یا بیماری‌ کرون‌ مصرف‌می‌شود.مکانیسم‌ اثر: اثر سولفاسالازین‌ در بیماری‌التهابی‌ روده‌ ممکن‌ است‌ به‌دلیل‌ اثرات‌تضعیف‌کننده‌ سیستم‌ ایمنی‌ باشد.سولفاسالازین‌ توسط باکتری‌های‌ روده‌ به‌سولفاپیریدن‌ و 5 ـ آمینوسالیسیلیک‌ اسید (مزالازین‌) تجزیه‌ می‌شود و ممکن‌است‌ این‌ دو ترکیب‌ مسئول‌ اثرات‌ داروباشند.  فارماکوکینتیک‌: سولفاسالازین‌ جذب‌ضعیفی‌ دارد. ولی‌ حدود 80ـ60 درصدسولفاپیریدین‌ و 25 درصد مزالازین‌ ناشی‌از تجزیه‌ سولفاسالازین‌ در کولون‌ جذب‌می‌شود. نیمه‌ عمر سولفاسالازین‌ 10ـ 5ساعت‌ است‌. دفع‌ دارو عمدت? کلیوی‌ است‌. موارد منع‌ مصرف‌: 1 ـ در صورت‌ وجودحساسیت‌ به‌ سولفونامیدها،سالیسیلات‌ها، فوروسماید، مدرهای‌تیازیدی‌، سولفونیل‌ اوره‌ها یامهارکننده‌های‌ کربنیک‌ اثر انیدراز این‌ دارونباید مصرف‌ شود.  2 ـ این‌ دارو در کودکان‌ با سن‌ کمتر از 2سال‌ نباید مصرف‌ شود. هشدارها: 1 ـ در صورت‌ مصرف‌ طولانی‌مدت‌ دارو، انجام‌ آزمون‌ شمارش‌سلول‌های‌ خونی‌ ضروری‌ است‌.

2 ـ امکان‌ بروز سرگیجه‌ بامصرف‌ این‌دارو وجود دارد. 3 ـ در موارد زیر مصرف‌ این‌ دارو باید بااحتیاط صورت‌ گیرد: سابقه‌ آلرژی‌،بیماری‌ کبدی‌ یا کلیوی‌، کمبود G6PD ووضعیت‌ استیلاسیون‌ آهسته‌. عوارض‌ جانبی‌: عوارض‌ گزارش‌ شده‌ این‌دارو عبارتند از تهوع‌، استفراغ‌، ناراحتی‌قسمت‌ فوقانی‌ شکم‌، سردرد و بثورات‌جلدی‌، همچنین‌ این‌ بندرت‌ ممکن‌ است‌موجب‌ بروز تب‌، اختلال‌های‌ خونی‌ خفیف‌،پانکراتیت‌، هپاتیت‌، بدتر شدن‌ کولیت‌،سندرم‌ استیسون‌، جانسون‌، سندرم‌ شبه‌لوپوس‌ اریتماتوز، آلوئولیت‌ فیبروتیک‌،هماتوری‌، واکنش‌های‌ حساسیت‌ به‌ نور وسندرم‌ نفروتیک‌ شود. تداخل‌های‌ دارویی‌: سولفاسالارین‌ درصورت‌ مصرف‌ همزمان‌ با داروهای‌ ضدانعقاد خوراکی‌، داروهای‌ ضد تشنج‌،داروهای‌ ضد دیابت‌ و متوترکسات‌ ممکن‌است‌ باعث‌ افزایش‌ اثر این‌ داروها شود. در صورت‌ مصرف‌ همزمان‌ این‌ دارو باسایر داروهای‌ همولیتیک‌ یا سمی‌ برای‌ کبدممکن‌ است‌ عوارض‌ این‌ داروها تشدیدگردد.  نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ هنگام‌ مصرف‌ این‌دارو باید هر روز مقدار کافی‌ از مایعات‌مصرف‌ شود تا حجم‌ ادرار روزانه‌ در افرادبالغ‌ به‌حداقل‌ حدود 1/5 لیتر برسد. 2 ـ سولفالازین‌ را باید همراه‌ یا بلافاصله‌بعد از غذا مصرف‌ کرد. برای‌ کاهش‌عوارض‌ گوارشی‌ دارو بهتر است‌ مصرف‌دارو با مقادیر کم‌ شروع‌ شود.3 ـ بیماران‌ مبتلا به‌عیب‌ کار کلیه‌ ممکن‌است‌ به‌مقدار مصرف‌ کمتری‌ از این‌ دارونیاز داشته‌ باشند.4 ـ در بعضی‌ از بیماران‌ که‌ به‌داروواکنش‌های‌ حساسیتی‌ نشان‌ می‌دهند،ممکن‌ است‌ باادامه‌ مصرف‌ حساسیت‌به‌دارو از بین‌ برود. 5 ـ این‌ دارو ممکن‌ است‌ سبب‌ تغییر ادراربه‌ نارنجی‌ شود. 6 ـ این‌ دارو ممکن‌ است‌ سبب‌ تغییر رنگ‌لنزهای‌ تماسی‌ شود. مقدار مصرف‌ خوراکی‌:بزرگسالان‌: در درمان‌ بیماری‌ التهابی‌روده‌ یک‌ گرم‌ هر 8ـ6 ساعت‌ مصرف‌می‌شود. (در شروع‌ درمان‌ برای‌ کاهش‌عوارض‌ گوارشی‌ دارو می‌توان‌ درمان‌ رابه‌ مقدار 500 میلی‌ گرم‌ هر 12 ـ 6 ساعت‌مصرف‌ نمود). به‌عنوان‌ مقدار مصرف‌نگهدارنده‌ باتوجه‌ به‌نیاز و تحمل‌ بیمار هر6 ساعت‌ 500 میلی‌گرم‌ مصرف‌ می‌شود.مقدار مصرف‌ نباید از g/day 4 بیشتر شود. کودکان‌: در کودکان‌ با سن‌ بیشتر از 2سال‌، مقدار مصرف‌ اولیه‌ mg/kg 10ـ6/7هر 4 ساعت‌، mg/kg 15ـ10 هر 6 ساعت‌ یاmg/day 20ـ13/2 هر 8 ساعت‌ است‌. مقدارمصرف‌ نگهدارنده‌ mg/kg 7/5 هر 6 ساعت‌است‌. رکتال‌: بزرگسالان‌: مقدار 3 گرم‌ هر شب‌ قبل‌ ازخواب‌ استعمال‌ می‌شود در صورت‌مصرف‌ همزمان‌ خوراکی‌ دارو، می‌توان‌مقدار 1 ـ 0/5 گرم‌ از دارو را صبح‌ و شب‌بعد از تخلیه‌ روده‌ها مصرف‌ نمود. (داروباید 1 ساعت‌ در رکتوم‌ باقی‌ بماند). اشکال‌ دارویی‌: Enteric Coated Tablet: 500 mg

Enema: 3 g/100ml 

 


بیماری کرون

 بیماری کرون، یک بیماری التهابی دستگاه گوارش است که ممکن است افراد در سنین کودکی و بزرگسالی به آن مبتلا شوند. علائم شایع بیماری شامل زخم (آفت) دهان، اسهال، درد شکم، کاهش وزن و تب است. همچنین بیمار ممکن است به علائم خارج روده¬ای از قبیل راشهای پوستی، درد مفاصل، التهاب چشم، و با شیوع کمتر اختلالات کبدی مبتلا شود. اگر چه بیماری کرون یک بیماری مزمن است، درمانهای دارویی و جراحی به کنترل بیماری کمک می¬کند تا بیمار برای مدت طولانی بدون علائم زندگی کند.

علل

علت بیماری کرون ناشناخته است. اطلاعات موجود درباره این بیماری نشان دهنده آن است که بیماری در بین اقوام و گروه های خاص بیشتر از گروه های دیگر دیده می شود و این دلالت بر آن دارد که فاکتورهای ژنتیک در بروز بیماری می¬تواند نقش داشته باشد. باور بر این است که در افرادی که از نظر ژنتیکی، حساس هستند سیستم ایمنی بدن توسط یک محرک تحریک شده و باعث التهاب در دستگاه گوارش می شود. همچنین باکتری و غذای موجود در دستگاه گوارش نیز در بروز بیماری نقش دارند. این آسیب عامل اصلی بروز علائم بیماری است.

دوره بیماری کرون

مشخصه بیماری، شعله ور شدنها (وخیم شدن بیماری )و بهبودهای عود کننده (بهتر شدن بیماری) است. حدود 20-10 درصد بیماران بعد از اولین شعله ور شدن وارد مرحله بهبودی می شوند. این خصوصیات در سایر بیماران، طیف گسترده ای از پر یودهای عود کننده با علائم خفیفی مثل اسهال و دردهای شکمی خفیف تا پریودهایی با شیوع کمتر و علائم شدید و ناتوان کننده از قبیل درد شکم و انسداد روده را شامل می شود.  درمان باعث خاموشی بیماری و سپس طولانی شدن دوره خاموشی بیماری می¬شود. در بیشتر موارد بیماری کرون، ترمینال ایلئوم (یک ناحیه از روده کوچک) و کولون را در گیر کرده و باعث ایلئیت و کولیت می شود.

التهاب در این ناحیه می تواند باعث ایجاد فیستول، سوراخ شدن دیواره روده یا تنگ شدن دستگاه گوارش و انسداد شود. بیماری کرون همچنین می تواند باعث بوجود آمدن فیسور، زخم، آبسه و فیستول در ناحیه اطراف مقعد شود.

درمان

درمانهای دارویی مختلفی در درمان بیماری کرون مورد استفاده قرار می¬گیرد. انتخاب دارو به ناحیه درگیر در دستگاه گوارش و علائم موجود بستگی دارد.

داروهایی که عموماً استفاده می شوند به شرح زیر می باشد:

سولفاسالازین

سولفاسالازین یکی از اولین داروهایی است که در درمان بیماری کرون محدود به کولون استفاده شده و کماکان نیز مصرف می شود. سولفاسالازین در چند روز اول مصرف، باعث کاهش علائم شده ولی اثر کامل درمانی حدوداً به چهار هفته مصرف نیاز دارد. عوارض جانبی مانند واکنش های آلرژیک که در اقلیت بیماران رخ می دهد و همچنین سردرد که مصرف دارو را مسئله ساز کرده است.

5- آمینوسالیسیلات

داروهای 5- آمینوسالیسیلات (مانند آساکول و پنتاسا) همانند داروی سولفاسالازین می باشند اما کمتر باعث سردرد و واکنشهای آلرژیک می شوند.

در مقایسه با سولفاسالازین این داروها بادوز بالاتر می توانند مصرف شوند. بعلاوه داروها طوری فرموله شده اند که با آساکول در ترمینال ایلئوم و با پنتاسا در روده کوچک آزاد شوند. این امر باعث می شود که دارو ناحیه درگیر را هدف قرار دهد. نکته منفی در مورد دارو قیمت بالای آن است.

آنتی بیوتیک ها

مترونیدازول و سیپروفلوکساسین داروهایی هستند که اغلب تجویز می شوند.

گلوکوکورتیکوئیدها

استروئیدها مانند پردنیزون و بودسونید در بیماری متوسط فعال تا شدید کرون می تواند باعث بهبودی شود. بهر حال داروهای استروئیدی دوره بهبودی را طولانی نمی کنند و بدنبال مصرف طولانی، عوارض جانبی جدی بدنبال خواهند داشت.

داورهای تعدیل کننده سیستم ایمنی: داروهایی هستند که باعث کاهش التهاب بیماری می شوند. آزاتیوپرین. 6- مرکاپتوپورین و متوترکسات داروهایی هستند که بطور شایع استفاده می شوند، اگر چه داروهای بسیاری نیز در حال مطالعه هستند و گاهی اوقات مصرف می شوند. این داروها در بیمارانی که به خط اول درمان با داروهایی مانند آنتی بیوتیکها، سولفاسالازین و 5- آمینوسالیسیلات ها پاسخ نداده اند و یا بویژه افرادی که برای کنترل علائم نیازمند به مصرف استروئیدها هستند مصرف می شود. داروهای تعدیل کننده سیستم ایمنی مدت زمانی طولانی (6-3 ماه) طول می کشد تا حداکثر کارآمدی دارو بدست آید و اغلب برای مدت زمانی طولانی تجویز می شود. شایعترین عوارض جانبی این داروها شامل کاهش گلبولهای سفید خون، هپاتیت، پانکراتیت می باشد. در نتیجه انجام منظم آزمایش خون جهت کنترل این عوارض ضروریست.

داروی دیگری که گاهی اوقات مصرف می شود داروی سیکلوسپورین است که ساپرس کننده قوی سیستم ایمنی می باشد. این دارو ممکن است برای بیماران دچار فیستول های مقاوم به درمان استفاده شود.

Infliximab (اینفلیکیسماب)

دارویی است که در درمان بیماریهای التهابی مانند آرتریت روماتوئید استفاده می شود و بعد ها به این موضوع پی برده شد که برای بیماران مبتلا بیماری التهابی روده مانند بیماری کرون نیز موثر می باشد. این دارو حاوی نوعی آنتی بادی است که TNF را که عقیده بر این است که باعث پیشرفت التهاب در روده می شود را خنثی می کند.

این دارو معمولاً در بیمارانی که به خط اول درمان با آنتی بیوتیکها و داروهای 5-ASA پاسخ نمی دهند استفاده می شود. این دارو بخصوص در بیماران مبتلا به بیماری کرون همراه با فیستول و افراد با بیماری متوسط تا شدید مقاوم بدون فیستول موثر می باشد.

عوارض جانبی

پاسخهای بیولوژیک بدن را از طریق تغییر توانایی سیستم ایمنی بدن تغییر می¬دهد. از اینرو در بیماران مبتلا به عفونت شدید نباید استفاده شود.

غربالگری دقیق برای بیماری سل قبل از شروع درمان لازم است بدلیل اینکه خطر عفونت فعال بیماری سل افزایش می یابد. در صورت سابقه ابتلا به بیماری سل، درمان دارویی جهت پیشگیری از فعال شدن مجدد بیماری توصیه می شود. بدلیل افزایش خطر لنفوم، این داروها در بیماران مبتلا به لنفوم یا بیمارانی که در گذشته تحت درمان لنفوم قرار گرفته اند توصیه نمی شود. تحقیقات بیشتری در این زمینه باید انجام شود.

توصیه های تغذیه ای

تا کنون رژیم غذایی خاصی که باعث بهبودی بیماری کرون شود شناخته نشده است. با وجود مطالعات علمی اندک، اکثر این رژیمهای غذایی پیشنهاد می شوند. ممکن است مصرف بعضی از مواد غذایی خصوصاً در زمان شعله ور شدن بیماری، باعث وخیم شدن علائم بیمار شوند که منطقی است مصرف اینگونه مواد غذایی محدود شوند. داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (مانند بروفن و ناپروسین) بدلیل اینکه بیماری را وخیم تر می کنند نباید مصرف شوند.

جراحی

90-85 درصد بیماران در سال اول بعد از جراحی بدون علائم هستند و تا حدود 20 درصد بیماران تا 15سال بعد از جراحی بدون علائم هستند. اگر بیماری کرون محدود به کولون بوده و کولون بیمار برداشته شود، فقط 10 درصد از بیماران عود بیماری را در عرض 10 سال تجربه خواهند کرد

درمان بیماری راجعه

اگر بیماری کرون بعد از بهبودی یا جراحی مجدداً شعله ور یا فعال شد، درمان دارویی همانند درمان دارویی اولیه بیماری کرون می باشد. در بعضی از موارد، داروهای دیگری برای درمان عود بیماری استفاده می شود.

 

عوارض

اختلالات  روده ای بیماری کرون  و التهاب مداوم می تواند باعث اختلالات ثانویه سلامتی شود. خوشبختانه بسیاری از این اختلالات قابل پیش بینی و پیشگیری می باشند. در صورت بروز، اغلب این اختلالات با موفقیت درمان می شوند.

التهاب معده و قسمت فوقانی روده

بیماری کرون محدود به قسمت فوقانی دستگاه گوارش ممکن است به داروهایی که در درمان پپتیک اولسر استفاده می شوند پاسخ دهد. داروهای استروئیدی خوراکی و سرکوب کننده سیستم ایمنی ممکن است در موارد شدید بیماری، جهت کنترل التهاب استفاده شوند.

ایلئیت

ایلئیت فعال در وهله اول با داروهای 5- آمینوسالیسیلات درمان می شود. آنتی بیوتیک ها،  استروئیدها و داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی ممکن است در بیماران با علائم متوسط تا شدید مورد استفاده قرار گیرند. داروهای  ضد اسهال نیز در درمان اسهال مورد استفاده قرار می گیرند. ایلئیت شدید نیاز به مراقبت نزدیک، استراحت روده ای (دوری از غذای جامد) تغذیه روده ای (تغذیه از طریق لوله بینی- معده ای) یا تغذیه از راه غیر خواراکی (تعذیه وریدی) و جراحی دارد.

ایلئوکولیت و کولیت

بیماری کرون که ایلئوم و کولون یا کولون را به تنهایی درگیر می کند در خط اول با داروی سولفاسالازین یا 5-ASA درمان می شود. در بعضی از بیماران، داروهای آنتی بیوتیک و استروئیدی نیز در درمان استفاده می شوند. بیمارمبتلا به  ایلئوکولیت و کولیت شدید ممکن است نیاز به بستری در بیمارستان، استراحت روده ای، تغذیه روده ای یا غیر خوراکی و درمان طولانی مدت با داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی داشته باشد. داروهای 5-ASA معمولاً به عنوان داروی نگهدارنده خاموشی (بهبودی) در ایلئوکولیت و کولیت استفاده می شوند.

سوء تغذیه

التهاب در دستگاه گوارش منجر به سوء تغذیه در بیماران مبتلا به بیماری کرون می شود. این التهاب باعث جلوگیری از جذب مواد مغذی و انرژی از مواد غذایی و مایعات مصرف شده می شود. سوء تغذیه نتایجی مانند تاخیر در رشد و بلوغ در کودکان، استئوپروز (پوکی استخوان) کاهش تحمل در جراحی و اختلالات روانی- اجتماعی را بدنبال دارد. سوء تغذیه غالباً با ارزیابی های منظم وضعیت تغذیه، قابل پیشگیری خواهد بود. بطور تیپیک یک پزشک یا متخصص تغذیه با مروری بر تغذیه بیمار، انجام معاینات بالینی و تستهای آزمایشگاهی به این کمبود پی¬ خواهد برد.  در اغلب بیماران مصرف مکملهای غذایی می تواند سوء تغذیه را جبران کند.

 عوارض استخوانی

بیشتر از 30% از بیماران به کرون به بیماری استئوپروز مبتلا خواهند شد که این امر به شکستگی های استخوانی منجر خواهد شد. بخصوص بیمارانی که برای مدت طولانی استروئید مصرف می کنند و خانمهای یائسه در معرض این عارضه هستند. سنجش منظم دانسیته استخوانی می تواند وقوع استئوپروز را در مراحل اولیه آن در این بیماران مشخص کند.

عوارض کبدی و کیسه صفرا

بیماری کرون میتواند به التهاب کبد منجر شود که این عارضه با داروهایی که برای درمان روده ای بیماری کرون بکار می روند قابل درمان خواهد بود. بیماری کرون بندرت در مجرای صفراوی التهاب ایجاد می¬کند. 

سرطان کولورکتال

در تمام بیماران مبتلا به بیماری کرون خطر گسترش سرطان کولورکتال در محل التهاب فعال افزایش می یابد. بهر حال سرطان اتفاق نمی افتد مگر اینکه بیمار برای مدت طولانی به بیماری کرون مبتلا بوده باشد. اکثر متخصصین جهت غربالگری برای تشخیص تغییرات پیش سرطانی و سرطانی در کولون، انجام کولونوسکوپی های منظم را توصیه می¬کنند.

تغییرات پوستی

ضایعات التهابی متعددی در پوست بیماران مبتلا به کرون از قبیل اریتم نودوزم و پیودرما پیگما نتوزوم می تواند دیده شود. غالباً این ضایعات با درمان علائم شکایات روده ای این ضایعات نیز بهبود درمان خواهند یافت، اما ممکن است یک دوره استروئید خوراکی نیز مورد نیاز باشد.

التهاب چشمی

التهاب چشمی (یووئیت یا  اسکلریت) در بیش از 5% بیماران کرون دیده می شود. علائم یووئیت شامل مشاهده اجسام شناور، درد چشمی، تاری دید، فتوفوبی و سردرد می¬باشد. 

یک یا هر دو چشم ممکن است درگیر شود. این اختلالات به درمان دارویی کرون پاسخ می دهند، اما استفاده از داروهای موضعی (قطره های چشمی) نیز ممکن است ضروری باشد.

زخمهای دهانی

زخم دهانی که بعنوان آفت دهانی شناخته می شود، اغلب در زمان شعله ور شدن بیماری کرون دیده می شود. آنها معمولاً بین لثه ها و لب پائینی یا در طرفین یا زیر زبان دیده می شوند. اغلب دردناک هستند، ولی اغلب به داروهایی که در درمان بیماری روده ای استفاده می شوند پاسخ می دهند. مصرف داروهای موضعی بر روی زخم (مانند هیدروکورتیزون یا سوکرالفات) ممکن است در درمان کمک کننده باشد.

 عوارض اطراف مقعدی

عوارض عمده شامل فیسور، زخم، فیستول، آبسه و استنوز (تنگی) می باشد. این عوارض ممکن است به تنهایی یا با هم اتفاق بیفتد. علائم می تواند از درد در مقعد و ترشح چرکی تا خونریزی و یبوست متغییر می باشد.

حدود 45-35 درصد بیماران مبتلا به بیماری کرون در طول مدت زندگی خود عوارض اطراف مقعدی را تجربه خواهند کرد. بعضی از آنها بدون درمان بهبود خواهند یافت، اما مابقی احتیاج به درمان دارویی با آنتی بیوتیکها، شیاف استروئیدی، داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی یا جراحی دارند. نشستن در آب ولرم و تمیز کردن ناحیه مقعد، بهبودی را تسریع خواهد کرد.


    چگونه از دستگاه گوارش خود مراقبت کنیم.
خلاصه : با توجه به اعمال دستگاه گوارش ، هیچ کس نمی تواند اهمیت لزوم برخورداری از یک دستگاه هاضمه خوب و سالم را انکار کند .
متن کل خبر : با توجه به اعمال دستگاه گوارش ، هیچ کس نمی تواند اهمیت لزوم برخورداری از یک دستگاه هاضمه خوب و سالم را انکار کند . لذت زندگی بستگی به وجود دستگاه گوارشی سالم دارد . در حالیکه یک هاضمه بد و بروز عوارضی نظیر اسهال ، یبوست ، زخم معده و اثنی عشر ، کولیت « آماس یا التهاب کولون » آپاندیسیت ، هپاتیت « آماس بافت کبد » آرامش را از زندگی شخص سلب می نماید . هر گاه به عللی وضع جهاز هاضمه شما خوب نبوده و تحت شرایطی به کار خود ادامه می دهد همواره به وظایف آن و مراقبت هائی که بایستی انجام شود می اندیشید . لذا لازم است برای حفظ سلامت و بهداشت دستگاه هاضمه به نکات زیر توجه شود :

? - رعایت کامل بهداشت شخصی به ویژه دهان و دندان

? - مصرف غذاهای متوازن و سالم و خودداری از مصرف غذاهائی که احتمال فاسد شدنشان می رود .

? - رعایت نظم و ترتیب در صرف غذا ،‌ این موضوع کاملاً به ثبوت رسیده که بهتر است برای صرف سه وعده غذای اصلی صبحانه ، ناهار و شام ساعت معینی در نظر گرفته شود و در فاصله بین دو غذا از خوراکی هائی استفاده شود که موجب سلب اشتها نگردد .

? - جویدن کامل غذا ؛ در یکسری آزمایشات که بر روی ? دسته از افراد برای نشان دادن تأثیر عمل جویدن در گوارش مواد غذائی انجام گرفت از دسته اول که غذای کاملی به آنها داده شده بود خواسته شد که غذا را با حالت معمولی و یا تندتر از معمول بخورند . به دسته دوم و سوم به ترتیب به میزان یک دوم و یک سوم غذای دسته اول داده شد و از آن ها خواسته شد که غذای خود را در نهایت آرامی صرف کنند . پس از یک ماه مشاهده شد که دسته دوم و سوم یعنی آنها که غذای کمتری مصرف کرده ولی خوب جویده بودند به مراتب قوی تر و شاداب تر از دسته اول بودند .

? - غذاهای روزانه هر کس متناسب با وضع شخص و سایر شرایط جسمانی او تعیین شود و از پرخوری پرهیز گردد . بیماری هائی که در نتیجه کم غذاخوردن پیدا می شود پس از تقویت مزاج بهبود می یابند ، در صورتی که عوارض پرخوری به مراتب بیشتر و عواقب آن سخت و خطرناک می باشد و اصلاح ضایعاتی که پرخوری پس از چندی در اعضای مهم بدن تولید می کند دشوارتر است .

در اشخاصی که پرخوری می کنند مقدار انرژی لازم برای هضم مواد غذایی به مراتب بیشتر از مقدار انرژی است که برای هضم غذای متعادل ضرورت دارد . بنابراین آنهائی که غذای متعادل مصرف می کنند قوی تر از اشخاص پرخور هستند زیرا قوای خود را صرف هضم مواد غذائی فوق العاده نمی کنند . اغلب اشخاص پرخور اگر مدتی از وقت غذاخوردن آنها بگذرد احساس می کنند که ضعیف و ناتوان شده اند و وقتی هم که از سر میز یا سفره برمی خیزند تازه مدتی مجبورند از انجام هر کاری دست بکشند و استراحت کنند . علت این امر این است که تمام انرژی بدن آنها صرف گوارش غذاهای زیاده از حد که خورده اند می شود و همین که غذای آنها از قسمت های اولیه دستگاه گوارش گذشت تازه خستگی هضم غذاها آنها را فرا می گیرد . بنابراین خودداری از پرخوری و مصرف غذاهای متوازن و سالم بهترین راه کمک به درمان بسیاری از بیماری های دستگاه گوارش می باشد .

? - پرهیز از مصرف غذاهایی که به تجربه دریافته اید مصرف آن غذاها ناراحتی هایی در اعمال گوارشی تان به وجود می آورد یعنی باصطلاح عامیانه آن غذاها به شما نمی سازد .

? - دوری جستن از عصبانیت و اضطراب هنگام غذاخوردن و صرف غذا در محیط شاد و بانشاط ،‌ به طورکلی باید توجه داشت که هنگام صرف غذا هیچ گونه اضطراب ، نگرانی یا عصبانیتی در کار نباشد در غیراین صورت سبب کند شدن عمل هضم و ایجاد سوء‌هاضمه و کاهش قدرت بدنی و کارآئی شخص می گردد و این عارضه نیز به نوبه خود ایجاد اضطراب و هیجان بیشتری می نماید .

خشم و ترس شدید علاوه بر آن که روی ترشح معده اثر می گذارد ، ترشح صفرا و شیره های لوزالمعدی را نیز دچار اختلال می سازد . در این گونه موارد ممکن است حرکات دودی معمولی روده و معده را نیز متوقف سازد .

یکی از محققین به نام پروفسور کانون با مطالعاتی که در این زمینه انجام داده نشان داده است که هرگاه سگی را در اطاق گربه ای که در حال صرف غذا است وارد کنند کلیه انقباضات معدی و حرکات دودی روده ای حیوان بلافاصله متوقف می گردد .

? - تنوع در نوع غذاهای مصرفی ، این عمل باعث جلب اشتها و هضم آسان و سریع غذا می گردد . هر گاه رنگ و طعم و بو و منظره غذا جالب باشد هضم آن آسانتر و سریع تر انجام خواهد پذیرفت .
برای کسانی که به سبب بیماری یا علت دیگری اشتهای خود را از دست داده اند بهتر است غذاهای کمتر و خوش منظره تری در نظر گرفته شود تا باعث جلب اشتهای آنان گردد .

? - صبحانه بایستی شامل یک سوم تا یک چهارم غذای روزانه باشد . بنابراین باید سعی نمود شب قبل به اندازه ای غذا میل شود که صبح روز بعد اشتهای کافی برای صرف صبحانه موجود باشد .

?? - از مصرف آب آشامیدنی غیرتصفیه و سبزیجات و میوه جات نشسته خودداری شود .

?? - حتی المقدور از مصرف غذاهای زیاد برشته و سرخ کرده اجتناب شود .

?? - اجتناب از نوشیدن مایعات زیاد سرد یا گرم

?? - اجتناب از مصرف مشروبات الکلی ،‌سیگار ، مواد مخدر و محرک .

?? - بهتر است بعد از صرف غذا لااقل تا حدود نیم ساعت از انجام هر گونه تمرینات ورزشی و کارهای فکری خودداری نمائید زیرا در این حالت دستگاه هاضمه چنان که شاید و باید کار خود را نمی تواند انجام دهد و در نتیجه ناراحتی و درد معده و سوء‌هاضمه پیش می آید .

??- استحمام در آبی که حرارت آن کمتر یا زیادتر از گرمای بدن شخص باشد سبب انحراف خون از جهاز هاضمه به سایر قسمت های بدن می گردد . بنابراین باید از استحمام کردن در ساعت اول بعد از خوردن غذا امتناع ورزید و به هیچ وجه توصیه نمی شود .

?? - مصرف دارو تنها در صورت تجویز پزشک مجاز بوده و از استفاده خودسرانه دارو در مواقع ناراحتی های گوارشی باید خودداری شود .

?? - خودداری از وادار کردن کودکان به خوردن غذا یا خوراندن اجباری غذا به آنان که سبب بی علاقگی بیشتر آنان به خوردن می گردد و هم چنین اجتناب از تنبیه کردن آنان به علت بی اشتهایی و یا وادار کردن آنان به خوردن پس از یک ناراحتی روانی .

?? - در مواقع مقتضی به ورزش و تفریح پرداخته و از تمریناتی که موجب تعدیل کار دستگاه گوارش می شود استفاده نمائید .

?? - بهتر است غذا را از رقیق ترین آن شروع کنیم و در خوردن آب افراط ننمائیم .

?? - محیطی که در آن غذا صرف می کنیم باید روشن ، تمیز و فاقد بوی نامطبوع باشد . اگر میز غذا را با دسته گلی بیارائیم و نیز محل آن طوری باشد که منظره خوش آیندی داشته باشد در هضم غذا کمک مؤثری می نماید .


کولیت و انواع آن :   http://zistpayam2.blogfa.com                      

به نقل از جام‌جم آنلاین: به التهاب روده بزرگ یا کولون، کولیت گفته می‌شود. کولون بخشی از دستگاه هاضمه است که مواد دفعی در آن انباشته می‌شوند. رکتوم بخش انتهایی کولون پیش از آنوس (مقعد) است.

کولیت به اشکال مختلف شامل اولسراتیو یا زخمی، بیماری کرون ، کولیت عفونی ، کولیت با غشای کاذب و اسپاسمی روی می‌دهد.

در مبتلایان به کولیت اولسراتیو ، زخم‌ها و التهاب دیواره داخلی کولون منجر به بروز علایم درد شکمی ، اسهال و خونریزی متناوب رکتوم می‌شود.

کولیت اولسراتیو طولانی مدت ،‌ خطر سرطان کولون را افزایش می‌دهد. همچنین با التهاب مفاصل ، ستون فقرات ، پوست ، چشم و کبد ارتباط دارد.

علل کولیت اولسراتیو

علل این بیماری و بیماری کرون ناشناخته است. امروزه مدرک متقاعد کننده‌ای وجود ندارد که این دو بیماری به واسطه عفونت ایجاد شوند و هیچ یک هم مسری نیستند. کولیت اولسراتیو به وسیله فعال شدن غیرطبیعی دستگاه ایمنی بدن در روده‌ها ایجاد می‌شود. سیستم ایمنی شامل سلول‌های ایمنی و پروتئین‌هایی است که این سلول‌ها تولید می‌کنند و همراه با هم برای دفاع بدن در مقابل باکتری‌های مضر ، ویروس‌ها ، قارچ‌ها و دیگر مهاجمان خارجی عمل می‌کنند.

فعال شدن سیستم ایمنی باعث التهاب داخل بافت‌های فعال شده می‌شود.به طور طبیعی سیستم ایمنی تنها زمانی فعال است که بدن در معرض مهاجمان مضر قرار گیرد اما در مبتلایان به بیماری کرون و کولیت اولسراتیو ، ایمنی بدن به طور غیرطبیعی و در غیاب عوامل خارجی فعال می‌شود.ادامه این فعالیت به ایجاد التهاب و زخم می‌انجامد. حساسیت به این فعالیت غیرطبیعی دستگاه ایمنی بدن ارثی است. بنابراین بستگان درجه یک (خواهر و برادر، فرزندان و والدین) مبتلایان بیماری التهاب روده (IBD) ممکن است به این بیماری دچار شوند. علایم کولیت اولسراتیو

نشانه‌های این بیماری شامل خونریزی از رکتوم و اسهال است اما طیف وسیعی از علایم را در میان بیماران دارد. تنوع نشانه‌ها تفاوت‌هایی را در شدت بیماری و التهاب سبب می‌شود.

کولیت اولسراتیو براساس محل و شدت التهاب در روده به انواع مختلف تقسیم‌بندی شده است:1- پروکتیت اولسراتیو: التهابی که به رکتوم محدود می‌شود. گاهی تنها نشانه آن خونریزی متناوب رکتوم است. سایر بیماران با التهاب بیشتر درد رکتوم را نیز تجربه می‌کنند.

2- پروکتوسیگوئیدیت: التهاب رکتوم و کولون سیگموئید (بخش کوتاهی از کولون و کنار رکتوم) 3- کولیت سمت چپ: التهابی که در رکتوم آغاز شده و تا کولون چپ ادامه می‌یابد. علایم آن شامل کولیت با اسهال خونی،‌ انقباضات شکمی، کاهش وزن و درد سمت چپ شکم است.4- پانکولیت: التهابی که همه کولون (کولون راست، چپ، عضله متقاطع و رکتوم) را تحت تاثیر قرار می‌دهد. نشانه‌های آن عبارتند از: اسهال خونی، انقباضات و درد شکمی ، کاهش وزن ،‌ خستگی، تب و عرق شبانه. برخی بیماران علایم خفیف‌تری دارند که به سرعت به دارو پاسخ می‌دهند.5- کولیت بدخیم: نوع نادر اما شدید پانکولیت است. مبتلایان به شدت بیمار هستند و به درد شدید شکمی، از دست دادن آب بدن، اسهال خونی، و حتی شوک دچار می‌شوند. این افراد در معرض ابتلا به آماس سمی کولون و پارگی آن قرار دارند. درمان این بیماران تنها در بیمارستان و با داروهای قوی انجام می‌گیرد.در صورت عدم پاسخ به درمان، جراحی و حذف کولون آسیب دیده برای جلوگیری از پارگی کولون ضروری است. تشخیص

تشخیص کولیت اولسراتیو با توجه به علایم شامل درد شکمی، خونریزی رکتوم و اسهال صورت می‌گیرد. آزمایش مدفوع از نظر انگل و عفونت نیز انجام می‌شود چرا که علایمی شبیه به نشانه‌های کولیت ایجاد می‌کنند. آزمایش خون نیز ممکن است آنمی و افزایش گلبول‌های سفید خون یا میزان سدیمانتاسیون (ته نشینی) خون را نشان دهد.افزایش گلبول‌های سفید و سدیمان هر دو منعکس‌کننده وجود التهاب در کولون است. تایید کولون اولسراتیو نیازمند بررسی روده بزرگ از طریق کولونوسکپی یا سیگموئیدوسکوپی است.

اطلاع از شدت و گسترش کولیت در انتخاب نوع درمان حائز اهمیت است. عکس‌برداری با باریم‌انما هم می‌تواند علایم کولیت اولسراتیو را نشان دهد. درمان  روش‌های درمان کولیت اولسراتیو شامل دارو و جراحی هستند. اما جراحی برای کسانی است که به التهاب شدید و مشکلات خطرآفرین دچار می‌شوند.داروی خاصی برای درمان کامل کولیت اولسراتیو وجود ندارد و مبتلایان معمولا دوره‌های متناوب عود بیماری را تجربه می‌کنند. طی این دوره‌ها علایم درد شکمی، اسهال و خونریزی رکتوم تشدید می‌شود و با فروکش کردن نشانه‌ها بهبودی تا حدی صورت می‌گیرد.همانطور که اشاره شد معمولا نوع اولسراتیو با داروی خاصی درمان نمی‌شود و لذا هدف استفاده از داروها کمک به رفع علایم، حفظ این حالت و بهبود کیفیت زندگی بیمار است. به طور کلی داروهای کولیت اولسراتیو شامل:

1 ) عوامل ضدالتهابی مانند ترکیبات 5-ASA ، کورتیکواستروئیدها

2) تعدیل‌کننده‌های ایمنی مانند سیکوسپورین، متوترکسات و برخی داروهای دیگر هستند.

اخیرا یک داروی جدید حاوی نیکوتین به کار می‌رود. . در شرایط خاص درمان بیماران با نیکوتین صورت می‌گیرد