این کشته ى فتاده به هامون، حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون، حسین توست
این نخلتر، کز آتش جان سوز تشنگى
دود از زمین رسانده به گردون، حسین توست
این ماهى فتاده به دریاى خون، که هست
زخم از ستاره، بر تنش افزون، حسین توست
این غرقه ى محیط شهادت، که روى دشت
از موج خون او شده گلگون، حسین توست
این خشک لب فتاده ى دور از لب فرات
کز خون او، زمین شده جیحون، حسین توست
این شاه کم سپاه، که با خیل اشک و آه
خرگاه، زین جهان زده بیرون، حسین توست
این قالب تپان، که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست
چون روى در بقیع، به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را، کباب کرد.
نگاهی به اسم او
کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده به میدان کربلا
گر چشم روزگار براو زار می گریست
خون می گذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب ومی مکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمه سلطان کربلا
آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد
... إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِلِلْحُسَیْنِ ... بحار الأنوار / ج44 / 286 / باب 34 ثواب البکاء على مصیبته و مصائب سائر الأئمة ع و فیه أدب المأتم یوم عاشوراء ..... ص : 278
حضرت رضا علیه السلام فرمودند اگر خواستی گریه کنی برای حسین گریه کن ...