سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

 روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید  سر  برهنه   برآمد ز کوهسار

موجی   به جنبش آمد و برخاست کوه
ابری به بارش آمد وبگریست زار زار

گفتی  تمام زلزله شد خاک  مطمئن
گفتی فتاد از حرکت چرخ   بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر
افتاد   در گمان   که قیامت   شد       آشکار

آن  خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود
شد سر نگون  ز باد  مخالف     حباب وار ر

جمعی  که پاس محملشان داشت جبرئیل
گشتند   بی‌عماری محمل    شتر    سوار

با  آنکه  سر زد آن عمل  از امت  نبی
روح‌الامین ز روح نبی گشت   شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد
نوعی که  عقل  گفت  قیامت  قیام کرد..
 




نشانه های عاشقان حضرت ابا عبدالله ومواسات با مولی :ترجمه کتاب المراقبات

صدمات ظاهرى که بر آن حضرت علیه السّلام وارد شد، در مورد هیچکدام از پیامبران و جانشینان آنان و حتّى در مورد هیچیک از جهانیان شنیده نشده است، بخصوص تشنگى حضرت علیه السّلام که در احادیث قدسى و غیر قدسى چیزهایى درباره آن آمده است که انسان توان تصور آن را نیز ندارد. همچنین مصیبتهایى مانند شهید شدن اهلبیت و اسارت حرمش، گویا او با محبوبش پیمان بسته بود بخاطر خوشنودى او کشته شدن را با انواع آن از قبیل سر بریدن، کشتن از زیر گلو، کشتن با شکنجه و با گرسنگى و تشنگى و اندوه و غیر این‏ها، تحمّل کند. ولى با این همه شادمانى و نشاطى بجهت آشکار شدن نورهاى زیبایى و عظمت خداوند و شوق دیدار با او و رسیدن به ذات مقدسش به او مى‏رسید که آن سختیها را آسان مى‏نمود.

بلکه سختى آن را به لذت تبدیل مى‏نمود. یکى از یاران او در این رابطه مى‏گوید: هر چه شرایط بر امام علیه السّلام سخت‏تر مى‏گردید، سیماى او برافروخته‏تر و خوشحال‏تر مى‏شد. ولى بهر حال درد و اندوه سختیها و مصیبتهایى که بر جسد مبارک حضرت علیه السّلام و بر دل اهل بیت محترم او وارد شد و هتک حرمت ظاهرى او انسان را مى‏کشد.

بنابراین دوستانش باید کارهایى را که مناسب این مصیبت بزرگ است، بخاطر مواسات با آن حضرت علیه السّلام در این مصیبت، انجام دهند، بگونه‏اى که گویا این مصیبت بر خود، عزیزان و فرزندان یا خویشان آنان وارده شده است. زیرا امام علیه السّلام بفرموده جدش صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سزاوارتر از آنان نسبت به خودشان مى‏باشد و باین جهت که او این مصیبتها را

پذیرفت و وجود شریف خود را فداى پیروان خود نمود تا آنها را از عذاب دردناک رهایى بخشد. فرزندان و عزیزان خود را یتیم نموده، به اسارت حرم و زنان، و زینب و سکینه - که سلام خدا بر آنان باد - رضایت داده و اصغر و اکبر و برادران و دودمان خود را سر برید، تا پیروانش را از گمراهى و پیروى گمراه کنندگانى که هلاک شده و دیگران را به هلاکت مى‏کشانند نجات داده و بدین وسیله آنان را از گناهان بزرگ و آتش رهایى بخشد، پیروانش را از تشنگى روز قیامت رهانیده و از نوشیدنیى که ظرف آن با مشک مهر شده است، به آنها بنوشاند. بنابراین بحکم وفا و مواسات که از صفات عالى انسانى است، لازم است که همان چیزى را که امام علیه السّلام به آنان عنایت کرده است، آنان نیز به امام علیه السّلام تقدیم نموده و همانگونه که امام علیه السّلام خود را فداى آنها نمود آنان نیز خود را فداى او نمایند. و حتّى اگر چنین کارى را نیز انجام بدهند باز هم بخوبى با او مواسات ننموده‏اند. زیرا وجود شریف او قابل مقایسه با دیگران نیست. باین جهت که او مانند پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، علّت آفرینش تمام موجودات و آقا و سرور تمام مخلوقات و پیامبران و فرشتگان نزدیک به خداوند بوده و محبوب خداوند و محبوب محبوب اوست.

نیز با گفتارى صادقانه و با زبان حال بگوید: آقاى من کاش بجاى تو تمام این بلاها بر سر من آمده و فداى تو مى‏شدم کاش خویشان و فرزندان من بجاى خویشان و فرزندان تو کشته و اسیر مى‏شدند کاش

تیر حرمله  که لعنت خدا بر او باد سر شیرخوار مرا مى‏برید کاش فرزندم، على بجاى فرزند تو قطعه قطعه مى‏شد کاش جگر من از شدت تشنگى تکه تکه مى‏شد کاش از شدت تشنگى دنیا بر چشمم تیره و تار مى‏شد کاش من درد این جراحتها را تحمل مى‏نمودم کاش آن تیر به گلوى من مى‏نشست و جان مرا مى‏گرفت کاش خانواده و خواهران و دختران من در ذلت اسارت افتاده و آنها را مانند کنیزان در شهرها گردانده ولى خویشان تو در خوارى و ذلت نمى‏افتادند کاش وارد آتش شده و شکنجه مى‏شدم ولى این مصیبتها به شما وارد نمى‏شد.

اگر این سخنان را صادقانه بگویى، تو را پذیرفته و بخاطر مواسات راستین با بزرگوارترین سادات تو را در جایگاه راستگویان با آنان همنشین مى‏گرداند. ولى جدا از فریبکارى با این سخنان بپرهیز زیرا ممکن است وقتى مى‏گویى: حاضرم این بلاها را بجاى امام علیه السّلام تحمل نمایم، حال و دل تو بمقدار کمتر از یک صدم آن را هم تصدیق نکرده و در موقع امتحان جز مقدار کمى از این ادعاها قبول نشود. و در این صورت بجاى این که به جایگاه صدق و درجه صدّیقین برسى به ذلّت دروغ و پایینترین درجات منافقین مى‏رسى. پس اگر مى‏بینى که نمى‏توانى این گونه با امام علیه السّلام مواسات نمایى، ادعاهاى دروغ را از خود دور کرده و خود را خوار نکن و فقط بگو: کاش با تو بوده، در مقابل تو کشته شده و به سعادت بزرگى مى‏رسیدم. و اگر مى‏بینى باین مقدار هم

 معتقد نیستى، مرض دل خود را که همان دوستى این دنیاى پست و میل و اعتماد به زندگى آن و فریب خوردن به زیباییهاى آن است، معالجه کرده و این فرمایش خداوند متعال را بخوان: اى یهود اگر گمان مى‏کنید فقط شما دوستان خدایید و اگر راست مى‏گویید، آرزوى مرگ کنید. و در آخر روز عاشورا زیارت تسلیت را بخواند، و روز عاشورا را با توسلى کامل به حمایت کننده و پناه آن روز که از معصومین علیهم السّلام مى‏باشند بپایان رسانیده و در توسل، اصلاح حال و پذیرش عزادارى را خواسته و از کوتاهى خود معذرت بخواهد.


قال علی بن موسی الرضا علیه السلام

ان کنت باکیا لشئ فابک الحسین علیه السلام      اگر خواستی یه وقت گریه کنی برحسین گریه کن


کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده به میدان کربلا 


گر چشم روزگار براو زار می گریست
خون می گذشت   از سر ایوان   کربلا


نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا


از آب هم مضایقه    کردند    کوفیان
خوش    داشتند  حرمت مهمان کربلا


بودند دیو و دد همه سیراب ومی مکید
خاتم ز   قحط   آب       سلیمان کربلا


زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد
فریاد    العطش    ز بیابان     کربلا


آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به  خیمه    سلطان  کربلا


آن دم فلک بر آتش غیرت سپند    شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد