یاحبیب من لا حبیب له
عشق حد متعالی دوست داشتن است و به تعداد اجسام و اشیاء و عقول و ارواح وانسانها و... متعدد ومتکثر است ولی درمجموع میتوان همه عشق وعاشقی ها را به مراتب زیر تفکیک نمود
1- عشق وعاشقی های جسمانی: یا عشقهایی که موضوع ان ماده است به عبارتی عشق مادی
از انجا که خدای تبارک وتعالی جهان هستی را زوج افریده است و بنای خلقت رابر اساسمغناطیس قرار داده است اجزاء هستی بصورت نر وماده یا مثبت و منفی و... خلق وتکثیر میشوند همواره بین اجزاء عالم یک کشش ذاتی و عشق بنیادین وجود دارد درعلم اتمها الکترونها عاشقانه نوترونها را طواف میکنندو...درعالم حیوانات وانسانها هم علاقه دوجنس مکمل به هم وجود دارد وبارشد جسمانی و... این علاقه به عشق تبدیل میشود اگر عقل انسانی حاکم بر عشق غریزی نباشد هر نری ماده را وهر ماده ای نر را عاشق است وطالب و ملاک میزان عشق اندازه زیبایی در چشم عاشق ومعشوق است وانکس که قدرت ونفوذ و .... برتری داشته باشد درجنگ بر سر این عشق پیروز است دیدن بوسیدن گفتگو مجالست و اختلاط و معانقه و ... بین دوجنس نر وماده مطلوب و محبوب ولذت بخش است وهمین سر بقای نسل در عام خلقت است مبداء افرینش برای هر شیء اعم از بیجان جاندار گیاه و جانور ابزار اندازه و مناسب جفت گیری قرار داده است وانرا در مکان مناسبی طراحی نموده است تا نر وماده بتوانند براحتی و اسانی وخوبی با هم امیزش نمایند وبرای همه مراحل جفت گیری لذت وبهجت قرار داده است تا این امر طلوب ومحبوب ومطبوع عموم باشد وبرای استمرار بقاء میل به توالد وتناسل و ...را به مادر و پدر با عشق غریزی تکمیل نموده است که هر موجودی به بچه خود عشق بورزد وبا همه رنج و ...که دارد بسازد وبرای لذت بخش بودن زندگی و عدم یکنواختی و... صور مختلف و حالت بار داری یا تخم گذاری و نوزادی و بچگی و نوجوانی و جوانی وپیری و... قرار داده است وخلقت را متنوع و رنگارنگ و متعدد و متکثر گردانیده است تا خلق از زندگی بیشترین وبهترین بهره ولذت وبهجت را ببرد . در عالم جمادات وگیاهان و جانوران همه این امور غریزی و بصورت خودکار در جریان است وعشق بین تمام ذرات عالم وجود هستی را پدید اورده است هستی بر مدار عشق باقی است واستمرار دارد
انسان نیز موجودی است که در عالم هستی ازین عشق ذاتی بهره مند است وبراین اساس مبنای اصلی واولیه عشق و عاشقی ازدواج و تشکیل خانواده و... همین عشق ذاتی است به عبارت دیگر اگر این میل وکشش در پسر ودختر قرارنداده بود هیچ لذتی در برقراری رابطه وبوسه و ... نبود بی شک هیچ عشق وعاشقی و به تبع ان هیچ ازدواجی صورت نمی گرفت واگر عشق به فرزند در ذات مادر وپدر قرار ننهاده بود هیچ پدر ومادری به بچه داری و... رغبت نشان نمیدادند ودر نتیجه بقای نسل استمرار نمی یافت و...بنابراین دختر وپسر ذاتا عاشق همدیگرند خدای تبارک وتعالی برای انکه هیچ دختر وپسری بدون همسر نماند و برای همه امکان عشق وعاشقی فراهم باشد افراد را ازنظر شکل ظاهری و شخصیت و... متنوع ومتعدد ومختلف افرید و چنان دقیق ومنظم علائق وسلایق را گوناگون وگاهی بظاهر متضاد قرار داد تا هیچ پسر ودختری بدون خاطر خواه نباشند هر کس بتواند زوج مورد علاق اش را براحتی بیابد وبا او رابطه برقرار نماید و کانون زندگی را برای اهداف مهمتر واساسی پایه ریزی نماید وبرای انتخاب درست از طرف خودش پیامبران و امامان هدایت را فرستاد تا در همه امور بخصوص همسر یابی و عشق وعاشقی و... راهکار نشان دهند و راهنمایی لازم را بنمایند تا به دلیل نادانی وندانم کاری این عشق وعاشقی که شیرین ترین هدیه بانی خلقت به خلق است به تلخی وتلخکامی نینجامد ولذت وبهجت عشق وعاشقی به رنج ودرد سوز وگداز فراق وطلاق و... منجر نگردد
.. وبرای ایجاد نظم و انظباط در جهان عشق وعاشقی میان پسر ودختر وبرای انکه لذت وبهجت شادی نشاط وسلامت بر فضای دوستی ها و روابط دختران وپسران و عشق ورزی ها و... همیشه حاکم باشد و لذت وخوشی این عشق پایدار باشد و رسیدن به اهداف بعدی خلقت با مشکل مواجه نشود قوانین و مقرراتی وضع نمود تا در سایه ان این روابط عاشقانه گسترده وسالم وبدون افت باشد . این مقررات را طوری تدوین نمود که هر دختری بتواند تا دلش میخواهد با مردان متعدد و متنوع در چارچوب قانون رابطه های مختلف از مباحثه و مکالمه تا معانقه و مقاربه و...داشته باشد مشروع وسالم وبلا اشکال واز طرفی گوهر عقل را به عنوان هدیه خاص و ویژ ه به انسان عنایت نمود و دعوت به تفکر وتعقل نمود تا حتی الامکان هیچ پسر و دختری نباشد که در عالم این عشق توقف کند و مقصد را همین عشق وعاشقی ها بداند بلکه با درایت وهوشیاری ضمن بهره گیری مناسب ولازم از لذت وبهجت این عشق وعاشقی این عشق را نردبان رسیدن به عشق برتر و والاتر قرار دهد . بااین حال اگر کسی بود که خواست در دایره این نوع عشق وعاشقی ولذت وبهجت ان بماندد بتواند در چارچوب مقررات هرچه میخواهد زوج وزوجه اختیار کند هر پسری بتواند تا دلش میخواهد مکرر ازدواج کند وهردختری بتواند شوهران متکثر ومتعدد در طول زندگی داشته باشد وبراین اساس ازدواج را بر دوشکل موقت ودائم قرار داد تا هیچ مانعی بر سر راه روابط صحیح و شرعی دختران وپسران وبهره وری وکامجویی انها ازهم نماند هر دختر باکره ای بیتواند طبق شرع مقدس با کسب اجازه از ولی خود به همسری موقت ودائم کسی که دوستش دارد دراید مدت این ازدواج میتواند کوتاه یا بلند باشد ومهر میتواند هر چیز مشروعی حتی تعلیم و اموزش باشد وشرط پدر هم شرط معقول و منطقی است یعنی قاضی عادل میتواند این شرط را در شرایط خاص ساقط کند وموجبات ازدواج شرعی یک زوج را فراهم اوردودر دختری که یکبار ازاله بکارت شده وازدواج دومش هست این شرط را حذف نمود تا اسباب ازدواج شرعی مجدد برای دختران اسان تر باشد وانکه میخواهد در این مرحله ازعشق وعاشقی توقف کند امکان ازدواج متعدد و مکرر داشته باشد بااین قاعده بر خلاف انچه بعضی میگویند دختران در انتخاب همسران متعدد و متکثر در چارچوب قانون منعی ندارند
اساس خلقت بر پل قرار دادن این عشق وعاشقی ها برای رسیدن ودر دختری که یکبار ازاله بکارت شده وازدواج دومش هست این شرط را حذف نمود تا اسباب ازدواج شرعی مجدد برای دختران اسان تر باشد وانکه میخواهد در این مرحله ازعشق وعاشقی توقف کند امکان ازدواج متعدد و مکرر داشته باشد بااین قاعده بر خلاف انچه بعضی میگویند دختران در انتخاب همسران متعدد و متکثر در چارچوب قانون منعی ندارند اگرچه این امر نه بر ای پسران ونه برای دختران تبلیغ وتشویق نشده است اساس خلقت بر پل قرار دادن این عشق وعاشقی ها برای رسیدن ودر دختری که یکبار ازاله بکارت شده وازدواج دومش هست این شرط را حذف نمود تا اسباب ازدواج شرعی مجدد برای دختران اسان تر باشد وانکه میخواهد در این مرحله ازعشق وعاشقی توقف کند امکان ازدواج متعدد و مکرر داشته باشد بااین قاعده بر خلاف انچه بعضی میگویند دختران در انتخاب همسران متعدد و متکثر در چارچوب قانون منعی ندارند اگرچه این امر نه بر ای پسران ونه برای دختران
تبلیغ وتشویق نشده است اساس خلقت بر پل قرار دادن این عشق وعاشقی ها برای رسیدن اساس خلقت بر پل قرار دادن این عشق وعاشقی ها برای رسیدن به عشق برتر ولذائذ مهمتر ومقاصد برتر است واگر دختر نمیتواند در یک زمان با دونفر ازدواج کند برای اینست که این نوع ازدواج اساس عشق وعاشقی را مضمحل و نوش ها را مبدل به نیش میکندو... وحجاب را برای دختر وپسر مقرر فرمود تا پاکی وعفاف فرهنگ جامعه باشد و در اجتماع عشق وعاشقی در پرده وحجاب باشد نه اینکه فقط دختر وپسر محجوب باشند اگر حجاب باشد ولی روابط عشق وعاشقی در اجتماع اشکار باشد فلسفه حجاب محقق نشده است حجاب یعنی توقف کامل دنیای عشق وعاشقی در اجتماعات ولو ان اجتماع سه نفری باشد( یک زوج ونفر سوم ) حجاب یعنی هیچ گونه بیان و حرکت ورفتار عاشقانه در اجتماع موجود نباشد پسر ودختر در جامعه ضمن پوشاندن زیبایی های جسمانی خود از هرگونه حرکت ورفتارهای عاشقانه وروابط غیر محجوبانه پرهیز کنند واین حجاب زمانی بخوبی پذیرفته و کامل اجراء میشود که دختران قبل از اینکه غریزه جنسی شان شکوفا شود در کنار خود همسر موقت یا دائم داشته باشند همه پسر ها ودخترها به راحتی ومشروع بتوانند از لذات متنوع جنسی مشروع به حد اشتها بهره ببرند ولی رعایت حجاب در عین عطش شدید میل به معاشقه صبر لازم دارد وقدرت خویشتنداری والا وایمان استوارمیطلبد واین ازهمگان بر نمی اید به عبارت دیگررعایت دقیق حجاب کامل مذکور در جامعه ای که امکان دسترسی به همسر موقت و دائم وداشتن روابط مشروع در محیط در بسته وپوشیده برای هر پسر ودختر با هر ویژگی و سلیقه فراهم باشد کار سخت و غیر مطبوعی نیست ولی رعایت حجاب در جامه ای با شرایط اجتماعی و فرهنگی نامناسب که بی حجابی و ارایش ...اسباب نفوذ بیشتروراه موثری در جذب دیگران است یا در محیطی که راه غیر قانونی وغیر شرعی برای داشتن دوستان متعدددختر وپسر وارتباط غیر مشروع با انها راحتر از ازدواج وانتخاب همسر واحدی است بسیار سخت است و به جز افراد بسیار متقی ومومن کسی از پس رعایت کامل ان بر نمی اید حجاب اسلامی محدودیت نیست بلکه نظم و قانون برای بهره مندی بهتر وسالمتر و لذت بخش تر از لذات متنوع جنسی وامادگی برای ورود به لذات برتر عقلانی و انسانی است .انکه بخاطر شرایط سنی و غریزی میل به معاشقه بر افکارش احاطه کرده و بلوغ و نیاز به روابط عاشقانه جنسی او راسخت گرسنه نگه داشته است اگر به فرض در ظاهر هم محجب باشد در باطن نمیتواند به اسانی حجابش را رعایت کند . حجاب را بانی خلقت قرار داد تا عشق وعشق بازی وهمه متعلقات به ان یعنی کارهایی که حیوانات علنی وبی پرده وبی محابا و... در هر محیطی انجام میدهند در جامعه انسانی خفاء وپوشیده ومحرمانه ودور ازانظار حتی حضور طفل شیر خواره ای انجام شود .اندکی تفکر وتعقل نشان میدهد که شبیه شدن به حیوانات در روابط عشق وعاشقی وحتی پست تر شدن از حیوانات وکشاندن روابط عاشقانه به انسان با حیوان در نظر ارباب منطق ودرک وفهم و علم انحطاط و جهالت و دنائت و خباثت محسوب میشود
در عالم عشق مادی انسان کار حیوانی میکند در لحظه ای که مرد وزنی عریان اماده رابطه جنسی میشوند بیشتر به حیوان شباهت دارن تا به انسان برای همین است که عریان شدن کامل مکروه شمرده شده است فلسفه وعلت اساسی این عشق که بطور فطری در نهاد انسان گذاشته شده است بقاء نسل وتربیت فرزند و ادامه حیات وبرکات ان است این عشق را خدای متعال برای هوسرانی و خوشگذرانی و.... مقرر ننموده است مکرر سفارش نموده است ودستورات متعدد ومکرر داده است که در این عشق مستغرق نشوید به حد کفاف بهره ببرید لذات برتر و والاتری هست که شما برای بهره بردن از انها خلق شد ه اید با این حال برای کسی که بخواهد دراین لذات غرق شود راه قانونی وشرعی باز گذاشته است تا فساد اجتماعی ایجاد نشود تعدد زوجات چه برای مرد وچه برای زن به قصد لذت بردن بیشتر از عشق مادی وحیوانی مقرر نشده است ولی حرام وغیر شرعی هم شمرده نشده است تمام هستی از چپنین عشقی بهره مند است وبرای هر موجودی مقرراتی است که جبرا همه از ان پیروی میکنند در عالم خلقت تنها انسانها هستند که علاوه بر این لذت وعشق مادی از لذات وعشقهای برتر میتوانند بهره مند شوندو در همه این امور علی رغم وجود مقررات اختیار دارند هرگونه میخواهند عمل نمایند 2- عشق عقلانی یا دنیای عشق وعاشقیهایی که محور ان عقل و اندیشه وتفکر وتعقل است 3- عشق انسانی یا دنیای عشق وعاشقیهایی که محور ان انسان وانسانیت است
4- عشق الهی یا روحانی یا دنیای عشق وعاشقیهایی که محور ان خدای تبارک وتعالی است وشامل عشق به اسماء ، عشق به جمال عشق به صفات وکمالات وعشق به اول واخر ظاهر وباطن است وعشق در بیان اخر عشق تام وکامل است وتنها راه وصول به جنت ربوبیت و مقصد و هدف خلقت انسان است