سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

پسرم !
نه گوشه‏گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است ؛ و نه ورود به جامعه و تشکیل حکومت ، شاهد گسستن از حق . میزان در اعمال ، انگیزه‏های آنهاست و چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس است و آن دام گستر ، با آنچه مناسب اوست چون خودبینی و خودخواهی و غرور و عجب و بزرگ‏بینی و تحقیر خلق اللّه و شرک خفی و امثال آنها ، او را از حق دور کرده و به شرک می‏کشاند ؛ و چه بسا متصدّی امور حکومت که با انگیزه ی الهی به معدن قرب حق نائل می‏شود ...
پس میزان عرفان و حرمان ، انگیزه است . هر قدر انگیزه‏ها به نور فطرت نزدیک‏تر باشند و از حُجُب ، حتی حُجُب نور وارسته‏تر ؛ به مبدأ نور وابسته‏ترند . تا آنجا که سخن از وابستگی نیز کفر است .
پسرم !
از زیر بار مسئولیت انسانی که خدمت به حق ، در صورت خدمت به خلق است شانه خالی مکن ؛ که تاخت و تاز شیطان در این میدان ، کم تر از میدان تاخت و تاز در بین مسئولین و دست اندرکاران نیست ؛ و دست و پا برای به دست آوردن مقام ، هر چه باشد ؛ چه مقام معنوی و چه مادی مزن ؛ به عذر آن که می‏خواهم به معارف الهی نزدیک شوم ؛ یا خدمت به عباد اللّه نمایم ... که توجه به آن از شیطان است ؛  چه رسد به کوشش برای به دست آوردن آن .
پسرم !
کوشش کن کلمه ی توحید را که بزرگ‏ترین کلمه و والاترین جمله است ، از عقلت به قلب برسانی ؛ که حظّ عقل همان اعتقاد جازم برهانی است ؛ و این حاصل برهان اگر با مجاهدت و تلقین به قلب نرسد ، فایده و اثرش ناچیز است . چه بسا بعضی از همین اصحاب برهانِ عقلی و استدلالِ فلسفی بیشتر از دیگران در دام ابلیس و نفس خبیث می‏باشند . ( پای استدلالیون چوبین بود ) و آنگاه این قدم برهانی و عقلی ، تبدیل به قدم روحانی و ایمانی می‏شود که از افق عقل به مقام قلب برسد و قلب باور کند آنچه را استدلال اثبات عقلی کرده است .
پسرم !
مجاهده کن که دل را به خدا بسپاری و مؤثری جز او ندانی !
پسرم !
چه خوب است به خود تلقین کنی ؛ و به باور خود بیاوری یک واقعیت را ، که مدح مداحان و ثنای ثناجویان چه بسا که انسان را به هلاکت برساند و از تهذیب دور و دورتر سازد ! تأثیر سوء ثنای جمیل در نفس آلوده ی ما ، مایه ی بدبختی ها و دور افتادگی ها از پیشگاه مقدس حق - جلّ و علا - برای ما ضعفاء النفوس خواهد بود . آنان که با ثناهای خود ما را از جوار حق دور می‏کنند ؛ دوستانی هستند که با دوستی خود با ما دشمنی می‏کنند ؛ و آنان که می پندارند با عیب گویی و فحاشی و شایعه سازی با ما دشمنی می‏کنند ؛ دشمنانی هستند که با عمل خود ما را ـ اگر لایق باشیم ـ اصلاح می‏کنند ؛ و در صورت دشمنی ، با ما دوستی می‏نمایند . من و تو اگر این حقیقت را باور کنیم و حیله‏های شیطانی و نفسانی بگذارند واقعیات را آن طور که هستند ببینیم ؛ آنگاه از مدح مدّاحان و ثنای ثناجویان ، آن طور پریشان می‏شویم که امروز از عیب جویی دشمنان و شایعه سازی بدخواهان ؛ و از عیب جویی ها آن گونه استقبال می‏کنیم که امروز از مداحی ها و یاوه گویی های ثناخوانان ... اگر از آنچه ذکر شد به قلبت برسد ؛ از ناملایمات و دروغ پردازی ها ناراحت نمی‏شوی و آرامش قلب پیدا می‏کنی که ناراحتی ها اکثراً از خودخواهی ست ا
خداوند همه ی ما را از آن نجات مرحمت فرماید !  
(فرازهایی از نامه ی امام خمینی رحمةالله علیه ، به فرزندشان مرحوم حاج احمد آقا / کتاب نقطه عطف)