نگاهی به اسم او

امام جواد علیه السلام جوانترین امام وحجت خدای تبارک وتعالی  است  در بیان وکلام  نحضرت عظمتهای

همه جانبه ای است  که دربین حجج خدای تبارک وتعالی  هم برجسته وممتاز است  بهترین معرفی

انحضرت  معرفی است که از جانب خدای متعال به زبان اولیاء او بیان شده است  در بین مجموعه

زیارتهایی  که شخصیت وعظمت  این برترین جوان نمونه والگوی تاریخ را معرفی میکند زیارتی که با کلمات زیر شروع میشود قابل تامل است رجوع کنید به زیارتی که با کلمات زیر شروع میشود السلام علیک یا ابا جعفر  محمد بن علی البر التقی  الامام الوفی .....صفحه 950مفاتیح  ببینید خدای متعال این دوست خاص ومخلص خود را چگونه وبا چه القابی معرفی کرد ه است  بعدا دعای زیر را مطالعه وبررسی  وتامل قرار دهید نکته های بسیار دقیقه ای در این دعا موجود است و رازها و رمزهایی ... اللهم انت الرب وانالمربوب ... صفحه 1172مفاتیح الجنان  ودر اخر با یک سخن پر مغز وعمیق و قابل دقت ان حضرت که بهترین درس رشد وکمال  وخودسازی علمی وانسانی  برای انهاست که تصمیم گرفته اند  به قله مقصود خلقت دست یابند (رجوع شود به موضوع امدنم بهر چه بود در ارشیو ) بسنده میکنیم در خانه اگر کس است یک حرف بس است .   واعظ درونی :         

امام جواد علیه السلام علیه السلام فرمودند: الْمُؤْمِنُ یَحْتَاجُ إِلَى خِصَالٍ تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ. تحف العقول

مومن نیازمند چند  خصال است : توفیقی از جانب خداوند و نصیحت کنندوپند دهنده ای  از درون   وپذیرش وعمل به ان نصایح وپندها هرکس متوجه شده است که گاهی یکی در از درون او را نصیحت میکند مثلا تا چشمش به مستمندی  میافتد  یکی از درون به او میگوید کمکش کن  و... وگاهی انسان به این نصیحتها گوش میکند گاهی هم ممکن است  نشنیده بگذرد  امام میفرمایند اینکه انسان درچنین  شرایطی قرار بگیرد که زبان نصیحت کننده درون باز شود ویکی که همواره ودر همه حال در خلوت وجلوت همراه انسان است  مرتب در گوش انسان بخواند و امر به معروف ونهی از منکر کند انقدر تکرار کند ودست بردار نباشد توفیقی است که خدای متعال باید عنایت کند

پذیرش پند ها از جان ودل وعمل به انها خصلت سومی است که مومن به ان محتاج است در واقع خصلت سوم اهمیت بسیاری دارد چون چون خصلت اول ودوم را تقویت وتکمیل وتتمیم میکند اگر خداوند توفیق دهدو شرایط مناسبی پیش ایدنسیم نفحات الهی وزیدن اغاز کند 

ویکی باشد که ادمی را از درون خودش به بهر ه  گیری از شرایط پیش امده دعوت کند معمولا دونوع شرایط ممکن است پیش اید قرار گرفتن انسان در شرایط انجام یک عمل پسندیدهمثل نماز اول وقت  نماز شب  و... ویا کمک به  همنوع عیادت مریض  پیشتازی در صلح و اشتی و...دراین گونه موارد ناصح درونی انقدر تکرار واصرار میکند ودست بر دار نیست  تا انجا که ممکن است عمل صالح انجام شود  وقرار گرفتن انسان در مرحله مشکلات و ناملایمات  وامتحانات  و... که گاهی عدم انجام کاری سفارش نصیحت کننده درونی میشود بنابراین واعظ درونی  گاهی  به  خیر سفارش کرده ومرتب اصرار  می ورزد  دائم در گوش انسان میخواند  که چرا معطلی زود باش این کار رابکن یا چرا میخواهی فلان کاری را انجام بدهی که ...  اگر انسان بپذیرد وعمل کند یکی از پیامد های ان اینست که این ناصح درونی قوت میگیرد

وزبان نصیحتش بلندتر  ومکررتر خواهد شد وچنانچه ادمی به این ناصح درونی اعتنا نکند ونشنیده بگذرد  بتدریج این ندای درونی خاموش میشود  وتوفیقات هم کم میشود  بنابراین میتوانیم با پذیرش وعمل به ندای واعظ درونی که به ان ندای وجدان الهی هم میتوان گفت  زبان این بهترین دوست را بازتر  وفصیح وبلیغ تر وپرتوان تر سازیم  وبه این  وسیله توفیقات  اولیه را هم روز افزون سازیم   در خلوت وجلوت از ذات باریتعالی بخواهیم به  کرم ولطفش از ما دستگیری نموده به ما کمک کند وهم توفیق دهد وهم زبان واعظ درونی مارا  باز کرده روز بروز تقویت کند وهم به ما توفیق دهد بطور دقیق و تمام وکمال در شنیدن  وعملی کردن نصایح این ناصح درونی موفق باشیم