سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

ادامه کولیت ودرمان ان

                    خلاصه ونتیجه                                

بیماریهای التهابی:

بعضی از  بیماریهای التهابی طبقه بندی شده ونام گذاری شده عبارتند از:

التهاب زبان یا گلوسیت التهاب معده یا گاستریت  التهاب مفصل یا ارتریت و...

کولیت وکرون دونوع از بیماریهای التهابی   تفکیک شده در روده ها هستد

کولیت اولسروز   یک نوع از بیماریهای   التهابی روده  است  که در ان

جدار روده ملتهب و بتدریج زخم میشود  بیشتر از ناحیه  راست روده و مقعد  شروع شده به سمت نواحی بالاتر توسعه می یابد کرون نوع دیگر بیماری التهابی است وبیشتر وقتها راست روده در گیر ان نیست و زخم وخونروی هم وجود ندارد  کرون ممکن است هر قسمت از دستگاه گوارش ولی بیشتر   بخشهایی از روده کوچک یا بزرگ را  درگیر کند

نشانه بیماری بسته به نوع وشدت و ومنطقه درگیری روده  متفاوت است

دل پیچه واسهال خفیف بابیرون روی بیشتر   تنسموس یا ناخوشی شکمی  دفع موکوس یابلغم  کم وزیاد شدن قطر مدفوع  گلوله ای بودن و رها شدن

مدفوع هنگام دفع میتواند نشانه التهاب خفیف ومتوسط باشد اسهال ودل پیچه شدید  همراه با خون ودرد شکمی زیر ناف  میتواند نشانه شدت بیماری در کولیت اولسروز باشد  هرچه تکرر بیرون روی  و اسهال خونی بیشتر باشد نشانه شدت بیشتر بیماری است دفع خون روشن وکم قبل از مدفوع طبیعی یا همراه ان میتواند نشانه درگیری انتهای روده  وسراغاز توسعه بیماری باشد

با شناخت علائم ظاهری بیماری  اغلب میتوان نوع وشدت بیماری را شناخت ولی با کولونسکوپی در شرایطی که روده کاملا شسته وتمیز باشد میتوان دقیق داخل روده را مستقیما مشاهده کرد واز بخشهای التهابی نمونه گیری کرد هرچه تعداد نمونه ها بیشتر ودقیق تر باشد شناخت بهتری حاصل میشود

 

علت بیماریهای التهابی:

1- التهاب بیرونی ناشی ازمسائل زندگی مثل حوادث زندگی   ناگواریها   نگرانی و اضطراب وعصبانیت  و تند خویی و . ..مهمترین واساسی ترین نقش را در پیدایش وشدت و توسعه بیماری دارد

2-تغذیه ناسالم وغیر طبیعی بخصوص نوشیدن مایعات همراه یا بعد ازغذا درایجاد  وعود بیماری نقش مهمی دارد

3-مسائل وراثتی یا ژنتیکی هم موثرند

4- محیط زندگی وبخصوص  تشعشعات  اتمی در ایجادوعود بیماری موثرند

5- رادیو گرافی  و ازمایشهای مشابه حتی اگر برای عکس برداری از دندان باشد

 میتواند عامل  به فعل دراوردن وبروز ضعفها وایجاد بیماری ویا عود ان باشد

6- با تغذیه صحیح  وبرنامه ریزی شده  وتفریح وورزش ومسافرت  منظم   میتوان علی رغم مشکلات وناگواریهای طبیعی زندگی براین بیماری فائق امد وانرا درمان کرد

7- بیماران التهابی  میتوانند غذاهای ممنوعه را بتدریج ترک کنند وبیشتر

غذاهای سالم طبیعی وتازه مصرف کنند (رجوع شود به رژیم استاد خدادادی)

8- برای پیشگیری از درگیری کبد والتهابی شدن بافت کبد یا مجاری صفراوی وغیره بیماران مستعد به بیماریهای التهابی باید بار کبد را کم کنند وبه ان استراحت بدهند پرخوری وخوردن غذاهای چرب وثقیل  چنین بیمارانی را زودتر

درگیربیماریهای کبدی و... مینماید(به مبحث بهداشت کبد نگاه کنید)

9- مصرف میو ه های تازه قبل ازغذا  وسبزیجات وحبوبات بخصوص عدس وجوانه گندم وجو وجو دوسرو...بصورت انواع اش ها  بهترین روش غذایی

بیماران التهابی است

10- برای درمان قطعی بیماری از طریق دارو راهی ارائه نشده ولی با دارو

میتوان بیماری را کنترل  واز شدت یافتن ان جلوگیری کرد

11- بیماری علی رغم مصرف دارو و تغذیه صحیح ممکن است عود کند چون حوادث غیرقابل پیش بینی وکنترل هستند بنابراین باید بلافاصله بعد از عود

با برنامه ریزی به جبران وترمیم اعصاب وتکمیل ارامش وسلامت روان واعصاب پرداخت هر عصبانیت یا حادثه ناگوارویا ناپرهیزی غذایی یا تست رادیوگرافی و... ممکن است نقطه شروع مجدد بیماری باشد

12-در نوع خاصی ازبیماری که التهاب به یک باره وناگهانی شدت یافته وسریع

توسعه مییابد درمان اورژانسی ضرورت تام دارد

13- داروهای این بیماری به سه گروه عمده  تقسیم میشوند

 ترکیبات پنج ا  اس ا 

کورتنها

داروهای سرکوب گر ایمنی

دسته اول طوری ساخته شده اند که دارو  تقریبا در محل التهاب  ازاد شده والتهاب را کم کند واین داروها بهترین وکم ضرر ترین داروهای این بیماری هستند

دسته دوم داروهایی هستند که مصرف انها موجب یک نوع سرمستی و فراغت بال

کاذب برای سلولهاست  مصرف انها اغلب کوتاه مدت و قطع انها تدریجی است

ومصرف مداوم وبی رویه انها میتواند علاوه بر از بین بردن   تاثیردارو موجب عوارض جانبی جدی وخطرناکی شود

داروهای دسته سوم چماقی هستند بر سر سیستم ایمنی  به جرم اینکه چرا دوست رادشمن گرفته وبه جای حفاظت از سلول ناخواسته ونفهمیدده به جان سلول افتاده اند(چون در بیماری التهابی سیستم ایمنی در اثر تغذیه ناصحیح یا وراثت ویا....

به ا شتباه   افتاده و به جان سلول میافتد وتا اورا زخمی ونابود نکند دست بر دار نیست)  داروهای سرکوب گر که نمیتوانند به سلول کمک کنند تا از خود دفاع کند با چماق به سیستم ایمنی حمله میکنند تا نتواند سلولها را ملتهب وزخمی و معدوم کنند

درشرایط خاص ممکن است مصرف  هرسه تیپ دارو ضروری باشد  ولی بهترین درمانها   درمانهایی است که ولو بادوز بسیار بالا فقط از داروهای دسته اول استفاده شود وچنانچه مقدور نباشد بهتر است در دوره بهبودی  داروهای دسته دوم وسوم مطلقا مصرف نشود.

درشکلهای ضمیمه کولیت وکرون و درگیری های روده به خوبی مشخص شده است.و کولونسکوپی وسیگموئیدسکوپی وتفاوت انها بیان شده است .

14- باید همیشه درنظر داشت که داروها وغذاها  بخودی خود  هیچ خا صییت

خوب یا بدی ندارد این ذات مقدس حق تعالی جل وعلاست که به هریک از اشیاء اثر خاصی داده است تا کار عالم بر منوال علت ومعلول  واثر وموثر پیش برود

واین بدان معنی نیست که قدرت مافوق ناتوان از تغییر وتبدیل اثرات باشد

چون کار جهان به دست حکیم عظیم رئوف است ان کند که ان به

 اگر از اتش گرمی را بگیرد سرد میشود میشودو...و..... ان شود همیشه که او خواهد ما جمله موظف ومکلف هستیم به انجام درست وظیفه هرکس وظیفه دارد

به بهترین شکلی که میسرا ست    کار خود را انجام دهد بیمار التهابی وظیفه دارد تغذیه صحیح جسمی وروحی داشته باشد وبس طبیب هم وظیفه دارد با مطالعه وتدبر و...برای بیمار دارو تجویز کند وداروساز هم باید  بهترین دارو را بسازد و.... وچه خوب است قبل از رفتن به سراغ طبیب به سراغ او برویم وعرض کنیم محبوبا  خودت فرمودی وقتی بیمار شدی به بهترین پزشک رجوع کن کمکم

کن بهترین ها را بیابم و.... ووقتی وارد مطب شدی عرضه داریم خدایا نمیدانم

طبیبی که انتخاب کردم چگونه است تو خود فکرش را وقلمش را وبیانش را

صاحبی انچنان کن که درد مرا خوب بشناسند وبرای من دارویی نویسد که ان به

وبه هنگام مصرف دارو عرض کنیم که محبوبا این دارویی است که طبیبم برایم

نوشته نمیدانم چگونه است تو چنان کن که خیرش به من رسد وموجب شفایم گردد

تو هم دانایی وهم حکیمی و هم بر انجام هر کاری توانایی وهم مهربانترین مهربانانی امین یا طبیب من لا طبیب له  طبیبی جز تو نمیشناسم بتو رجوع کردم

هرچه گفتی کردم اکنون این تویی که باید  در اسم ان طبیب  مرا طبابت کنی

وبه اسم ان دارو موجب بهبودیم گردی به امید بهبودی از ناحیه توهستم چو ن

طبیبم تویی ودوایم هم تویی تویی تو حبیبم هم فقط تویی تو...

 

 

 

 


بیماری کرون، یک بیماری التهابی دستگاه گوارش است که ممکن است افراد در سنین کودکی و بزرگسالی به آن مبتلا شوند. علائم شایع بیماری شامل زخم (آفت) دهان، اسهال، درد شکم، کاهش وزن و تب است. همچنین بیمار ممکن است به علائم خارج روده­ای از قبیل راشهای پوستی، درد مفاصل، التهاب چشم، و با شیوع کمتر اختلالات کبدی مبتلا شود. اگر چه بیماری کرون یک بیماری مزمن است، درمانهای دارویی و جراحی به کنترل بیماری کمک می­کند تا بیمار برای مدت طولانی بدون علائم زندگی کند.

 علل

علت بیماری کرون ناشناخته است. اطلاعات موجود درباره این بیماری نشان دهنده آن است که بیماری در بین اقوام و گروه های خاص بیشتر از گروه های دیگر دیده می شود و این دلالت بر آن دارد که فاکتورهای ژنتیک در بروز بیماری می­تواند نقش داشته باشد. باور بر این است که در افرادی که از نظر ژنتیکی، حساس هستند سیستم ایمنی بدن توسط یک محرک تحریک شده و باعث التهاب در دستگاه گوارش می شود. همچنین باکتری و غذای موجود در دستگاه گوارش نیز در بروز بیماری نقش دارند. این آسیب عامل اصلی بروز علائم بیماری است.

دوره بیماری کرون

مشخصه بیماری، شعله ور شدنها (وخیم شدن بیماری )و بهبودهای عود کننده (بهتر شدن بیماری) است. حدود 20-10 درصد بیماران بعد از اولین شعله ور شدن وارد مرحله بهبودی می شوند. این خصوصیات در سایر بیماران، طیف گسترده ای از پر یودهای عود کننده با علائم خفیفی مثل اسهال و دردهای شکمی خفیف تا پریودهایی با شیوع کمتر و علائم شدید و ناتوان کننده از قبیل درد شکم و انسداد روده را شامل می شود.  درمان باعث خاموشی بیماری و سپس طولانی شدن دوره خاموشی بیماری می­شود. در بیشتر موارد بیماری کرون، ترمینال ایلئوم (یک ناحیه از روده کوچک) و کولون را در گیر کرده و باعث ایلئیت و کولیت می شود.

التهاب در این ناحیه می تواند باعث ایجاد فیستول، سوراخ شدن دیواره روده یا تنگ شدن دستگاه گوارش و انسداد شود. بیماری کرون همچنین می تواند باعث بوجود آمدن فیسور، زخم، آبسه و فیستول در ناحیه اطراف مقعد شود.

درمان

درمانهای دارویی مختلفی در درمان بیماری کرون مورد استفاده قرار می­گیرد. انتخاب دارو به ناحیه درگیر در دستگاه گوارش و علائم موجود بستگی دارد.

داروهایی که عموماً استفاده می شوند به شرح زیر می باشد:

سولفاسالازین

سولفاسالازین یکی از اولین داروهایی است که در درمان بیماری کرون محدود به کولون استفاده شده و کماکان نیز مصرف می شود. سولفاسالازین در چند روز اول مصرف، باعث کاهش علائم شده ولی اثر کامل درمانی حدوداً به چهار هفته مصرف نیاز دارد. عوارض جانبی مانند واکنش های آلرژیک که در اقلیت بیماران رخ می دهد و همچنین سردرد که مصرف دارو را مسئله ساز کرده است.

5- آمینوسالیسیلات

داروهای 5- آمینوسالیسیلات (مانند آساکول و پنتاسا) همانند داروی سولفاسالازین می باشند اما کمتر باعث سردرد و واکنشهای آلرژیک می شوند.

در مقایسه با سولفاسالازین این داروها بادوز بالاتر می توانند مصرف شوند. بعلاوه داروها طوری فرموله شده اند که با آساکول در ترمینال ایلئوم و با پنتاسا در روده کوچک آزاد شوند. این امر باعث می شود که دارو ناحیه درگیر را هدف قرار دهد. نکته منفی در مورد دارو قیمت بالای آن است.

آنتی بیوتیک ها

مترونیدازول و سیپروفلوکساسین داروهایی هستند که اغلب تجویز می شوند.

گلوکوکورتیکوئیدها

استروئیدها مانند پردنیزون و بودسونید در بیماری متوسط فعال تا شدید کرون می تواند باعث بهبودی شود. بهر حال داروهای استروئیدی دوره بهبودی را طولانی نمی کنند و بدنبال مصرف طولانی، عوارض جانبی جدی بدنبال خواهند داشت.

داورهای تعدیل کننده سیستم ایمنی: داروهایی هستند که باعث کاهش التهاب بیماری می شوند. آزاتیوپرین. 6- مرکاپتوپورین و متوترکسات داروهایی هستند که بطور شایع استفاده می شوند، اگر چه داروهای بسیاری نیز در حال مطالعه هستند و گاهی اوقات مصرف می شوند. این داروها در بیمارانی که به خط اول درمان با داروهایی مانند آنتی بیوتیکها، سولفاسالازین و 5- آمینوسالیسیلات ها پاسخ نداده اند و یا بویژه افرادی که برای کنترل علائم نیازمند به مصرف استروئیدها هستند مصرف می شود. داروهای تعدیل کننده سیستم ایمنی مدت زمانی طولانی (6-3 ماه) طول می کشد تا حداکثر کارآمدی دارو بدست آید و اغلب برای مدت زمانی طولانی تجویز می شود. شایعترین عوارض جانبی این داروها شامل کاهش گلبولهای سفید خون، هپاتیت، پانکراتیت می باشد. در نتیجه انجام منظم آزمایش خون جهت کنترل این عوارض ضروریست.

داروی دیگری که گاهی اوقات مصرف می شود داروی سیکلوسپورین است که ساپرس کننده قوی سیستم ایمنی می باشد. این دارو ممکن است برای بیماران دچار فیستول های مقاوم به درمان استفاده شود.

Infliximab (اینفلیکیسماب)

دارویی است که در درمان بیماریهای التهابی مانند آرتریت روماتوئید استفاده می شود و بعد ها به این موضوع پی برده شد که برای بیماران مبتلا بیماری التهابی روده مانند بیماری کرون نیز موثر می باشد. این دارو حاوی نوعی آنتی بادی است که TNF را که عقیده بر این است که باعث پیشرفت التهاب در روده می شود را خنثی می کند.

این دارو معمولاً در بیمارانی که به خط اول درمان با آنتی بیوتیکها و داروهای 5-ASA پاسخ نمی دهند استفاده می شود. این دارو بخصوص در بیماران مبتلا به بیماری کرون همراه با فیستول و افراد با بیماری متوسط تا شدید مقاوم بدون فیستول موثر می باشد.

عوارض جانبی

پاسخهای بیولوژیک بدن را از طریق تغییر توانایی سیستم ایمنی بدن تغییر می­دهد. از اینرو در بیماران مبتلا به عفونت شدید نباید استفاده شود.

غربالگری دقیق برای بیماری سل قبل از شروع درمان لازم است بدلیل اینکه خطر عفونت فعال بیماری سل افزایش می یابد. در صورت سابقه ابتلا به بیماری سل، درمان دارویی جهت پیشگیری از فعال شدن مجدد بیماری توصیه می شود. بدلیل افزایش خطر لنفوم، این داروها در بیماران مبتلا به لنفوم یا بیمارانی که در گذشته تحت درمان لنفوم قرار گرفته اند توصیه نمی شود. تحقیقات بیشتری در این زمینه باید انجام شود.

توصیه های تغذیه ای

تا کنون رژیم غذایی خاصی که باعث بهبودی بیماری کرون شود شناخته نشده است. با وجود مطالعات علمی اندک، اکثر این رژیمهای غذایی پیشنهاد می شوند. ممکن است مصرف بعضی از مواد غذایی خصوصاً در زمان شعله ور شدن بیماری، باعث وخیم شدن علائم بیمار شوند که منطقی است مصرف اینگونه مواد غذایی محدود شوند. داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (مانند بروفن و ناپروسین) بدلیل اینکه بیماری را وخیم تر می کنند نباید مصرف شوند.

جراحی

90-85 درصد بیماران در سال اول بعد از جراحی بدون علائم هستند و تا حدود 20 درصد بیماران تا 15سال بعد از جراحی بدون علائم هستند. اگر بیماری کرون محدود به کولون بوده و کولون بیمار برداشته شود، فقط 10 درصد از بیماران عود بیماری را در عرض 10 سال تجربه خواهند کرد

درمان بیماری راجعه

اگر بیماری کرون بعد از بهبودی یا جراحی مجدداً شعله ور یا فعال شد، درمان دارویی همانند درمان دارویی اولیه بیماری کرون می باشد. در بعضی از موارد، داروهای دیگری برای درمان عود بیماری استفاده می شود.

 

عوارض

اختلالات  روده ای بیماری کرون  و التهاب مداوم می تواند باعث اختلالات ثانویه سلامتی شود. خوشبختانه بسیاری از این اختلالات قابل پیش بینی و پیشگیری می باشند. در صورت بروز، اغلب این اختلالات با موفقیت درمان می شوند.

التهاب معده و قسمت فوقانی روده

بیماری کرون محدود به قسمت فوقانی دستگاه گوارش ممکن است به داروهایی که در درمان پپتیک اولسر استفاده می شوند پاسخ دهد. داروهای استروئیدی خوراکی و سرکوب کننده سیستم ایمنی ممکن است در موارد شدید بیماری، جهت کنترل التهاب استفاده شوند.

ایلئیت

ایلئیت فعال در وهله اول با داروهای 5- آمینوسالیسیلات درمان می شود. آنتی بیوتیک ها،  استروئیدها و داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی ممکن است در بیماران با علائم متوسط تا شدید مورد استفاده قرار گیرند. داروهای  ضد اسهال نیز در درمان اسهال مورد استفاده قرار می گیرند. ایلئیت شدید نیاز به مراقبت نزدیک، استراحت روده ای (دوری از غذای جامد) تغذیه روده ای (تغذیه از طریق لوله بینی- معده ای) یا تغذیه از راه غیر خواراکی (تعذیه وریدی) و جراحی دارد.

ایلئوکولیت و کولیت

بیماری کرون که ایلئوم و کولون یا کولون را به تنهایی درگیر می کند در خط اول با داروی سولفاسالازین یا 5-ASA درمان می شود. در بعضی از بیماران، داروهای آنتی بیوتیک و استروئیدی نیز در درمان استفاده می شوند. بیمارمبتلا به  ایلئوکولیت و کولیت شدید ممکن است نیاز به بستری در بیمارستان، استراحت روده ای، تغذیه روده ای یا غیر خوراکی و درمان طولانی مدت با داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی داشته باشد. داروهای 5-ASA معمولاً به عنوان داروی نگهدارنده خاموشی (بهبودی) در ایلئوکولیت و کولیت استفاده می شوند.

سوء تغذیه

التهاب در دستگاه گوارش منجر به سوء تغذیه در بیماران مبتلا به بیماری کرون می شود. این التهاب باعث جلوگیری از جذب مواد مغذی و انرژی از مواد غذایی و مایعات مصرف شده می شود. سوء تغذیه نتایجی مانند تاخیر در رشد و بلوغ در کودکان، استئوپروز (پوکی استخوان) کاهش تحمل در جراحی و اختلالات روانی- اجتماعی را بدنبال دارد. سوء تغذیه غالباً با ارزیابی های منظم وضعیت تغذیه، قابل پیشگیری خواهد بود. بطور تیپیک یک پزشک یا متخصص تغذیه با مروری بر تغذیه بیمار، انجام معاینات بالینی و تستهای آزمایشگاهی به این کمبود پی­ خواهد برد.  در اغلب بیماران مصرف مکملهای غذایی می تواند سوء تغذیه را جبران کند.

 عوارض استخوانی

بیشتر از 30% از بیماران به کرون به بیماری استئوپروز مبتلا خواهند شد که این امر به شکستگی های استخوانی منجر خواهد شد. بخصوص بیمارانی که برای مدت طولانی استروئید مصرف می کنند و خانمهای یائسه در معرض این عارضه هستند. سنجش منظم دانسیته استخوانی می تواند وقوع استئوپروز را در مراحل اولیه آن در این بیماران مشخص کند.

عوارض کبدی و کیسه صفرا

بیماری کرون میتواند به التهاب کبد منجر شود که این عارضه با داروهایی که برای درمان روده ای بیماری کرون بکار می روند قابل درمان خواهد بود. بیماری کرون بندرت در مجرای صفراوی التهاب ایجاد می­کند. 

سرطان کولورکتال

در تمام بیماران مبتلا به بیماری کرون خطر گسترش سرطان کولورکتال در محل التهاب فعال افزایش می یابد. بهر حال سرطان اتفاق نمی افتد مگر اینکه بیمار برای مدت طولانی به بیماری کرون مبتلا بوده باشد. اکثر متخصصین جهت غربالگری برای تشخیص تغییرات پیش سرطانی و سرطانی در کولون، انجام کولونوسکوپی های منظم را توصیه می­کنند.

تغییرات پوستی

ضایعات التهابی متعددی در پوست بیماران مبتلا به کرون از قبیل اریتم نودوزم و پیودرما پیگما نتوزوم می تواند دیده شود. غالباً این ضایعات با درمان علائم شکایات روده ای این ضایعات نیز بهبود درمان خواهند یافت، اما ممکن است یک دوره استروئید خوراکی نیز مورد نیاز باشد.

التهاب چشمی

التهاب چشمی (یووئیت یا  اسکلریت) در بیش از 5% بیماران کرون دیده می شود. علائم یووئیت شامل مشاهده اجسام شناور، درد چشمی، تاری دید، فتوفوبی و سردرد می­باشد. 

یک یا هر دو چشم ممکن است درگیر شود. این اختلالات به درمان دارویی کرون پاسخ می دهند، اما استفاده از داروهای موضعی (قطره های چشمی) نیز ممکن است ضروری باشد.

زخمهای دهانی

زخم دهانی که بعنوان آفت دهانی شناخته می شود، اغلب در زمان شعله ور شدن بیماری کرون دیده می شود. آنها معمولاً بین لثه ها و لب پائینی یا در طرفین یا زیر زبان دیده می شوند. اغلب دردناک هستند، ولی اغلب به داروهایی که در درمان بیماری روده ای استفاده می شوند پاسخ می دهند. مصرف داروهای موضعی بر روی زخم (مانند هیدروکورتیزون یا سوکرالفات) ممکن است در درمان کمک کننده باشد.

 عوارض اطراف مقعدی

عوارض عمده شامل فیسور، زخم، فیستول، آبسه و استنوز (تنگی) می باشد. این عوارض ممکن است به تنهایی یا با هم اتفاق بیفتد. علائم می تواند از درد در مقعد و ترشح چرکی تا خونریزی و یبوست متغییر می باشد.

حدود 45-35 درصد بیماران مبتلا به بیماری کرون در طول مدت زندگی خود عوارض اطراف مقعدی را تجربه خواهند کرد. بعضی از آنها بدون درمان بهبود خواهند یافت، اما مابقی احتیاج به درمان دارویی با آنتی بیوتیکها، شیاف استروئیدی، داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی یا جراحی دارند. نشستن در آب ولرم و تمیز کردن ناحیه مقعد، بهبودی را تسریع خواهد کرد.

http://ddrc.tums.ac.ir/farsi/modules/news/article.php?storyid=9



عوامل خطر سرطان کولون

عوامل خطر سرطان کولون، دو نوع است:
-
عوامل خطری که می توان آنها را تغییر داد.
-
عوامل خطری که غیر قابل تغییر هستند.
عوامل خطری که نمی توان آنها را تغییر داد:

·     سن: با افزایش سن، احتمال خطر بروز سرطان بیشتر می شود. تحقیقات نشان می دهد که تعداد بسیار کمی از افراد پایین 50 سال، به این بیماری دچار شده اند.

·     تاریخچه خانوادگی: اگر یکی از اقوام درجه یک (پدر، مادر، خواهر یا برادر) قبل از 60 سالگی دچار سرطان شده باشند، شما هم در معرض خطر قرار دارید.

·     تاریخچه فردی: اگر شما سرطان کولون گرفته اید و بهبود یافته اید، باز هم در معرض خطر هستید.

·     سابقه بیماری: تحقیقات نشان داده است در افرادی که دچار ورم روده و دیابت هستند، احتمال خطر سرطان زیاد است.

عوامل خطری که می توان آنها را تغییر داد:

·     رژیم غذایی: رژیم های پرچرب باعث افزایش سرطان می گردد. برای جلوگیری از سرطان می توان بیشتر سبزیجات و میو جات را مصرف کرد.

·     ورزش کردن: کسانی که ورزش نمی کنند، باید منتظر سرطان باشند. 20 دقیقه در روز ورزش کنید تا بیمار نشوید.

چاقی: چاقی از بزرگ ترین عوامل مرگ ناشی از سرطان است، در نتیجه برنامه غذایی خود را طوری تنظیم کنید که وزنتان متعادل بماند.

·     سیگار کشیدن: سیگار نه تنها به ریه آسیب می رساند، بلکه باعث مرگ 12 درصد از بیماران سرطانی می شود.سیگار موجب تورم رگ می شود و مواد مضر آن جذب خون می گردند، به همین سبب افزایش دهنده سرطان شناخته شده است.

·     نوشیدن مشروبات الکلی: مشروبات الکلی نیز موجب بروز سرطان و انواع بیماری ها می شوند.

پس بیایید از همین امروز با تغییر برنامه غذایی، ورزش کردن، حفظ وزن متعادل بدن و کنار گذاشتن سیگار و مشروبات الکلی گامی بلند به سوی سلامتی برداریم.
http://www.tebyan.net

 


بیماری التهابی روده در زنان             

 بیماری ‌های التهابی روده اغلب افراد جوان را گرفتار کرده و زنان را نیز مثل مردان درگیر می ‌کند. اگر شما خانمی مبتلا به IBD هستید، حتما برای شما مهم است که بدانید مراحل مختلف زندگی یک زن مثل قاعدگی، حاملگی، و یائسگی چه تأثیری در روند این بیماری دارد و به العکس بیماری چه تأثیری روی این مراحل می گذارد. آنچه در ذیل مشاهده می ‌نمائید شایع‌ترین سؤالاتی است که در این زمینه وجود دارد و پاسخ آنها براساس نتایج تحقیقاتی است که در این زمینه صورت گرفته است.

* چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟

به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟

* آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟

* آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟

* آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟

* آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟

* آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟

* آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟

* آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟

* آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟

* آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟

* آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟

* آیا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟

* آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟

* آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟

* چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟

* آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟

* آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟

* اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟

* چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟

* آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟

* آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟

* آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟

* آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟


چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟

عوامل متعددی در روند قاعدگی طبیعی مؤثرند که شامل سطوح هورمونی، تغذیه مناسب و تنش های فردی است. در صورت فعال بودن بیماری عملکرد هورمونی فرد مختل شده و روند طبیعی قاعدگی را مختل می کند، بازگشت به حالت عادی سلامت موجب مرتب شدن روند قاعدگی خواهد شد.

 به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟

این روند در بسیاری از بیماری ‌ها وجود دارد. آگاهی از این مطلب اهمیت زیادی دارد تا به علت این تغییرات و به تصور تشدید بیماری داروی بیشتر از نیاز دریافت نکنید. 

آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟

هیچ شاهدی بر این موضوع که قرص‌های ضدبارداری باعث ابتلا به IBD شود وجود ندارد. مصرف قرص‌های ضدبارداری در کولیت اولسرو هیچ مشکلی ندارد، ولی شواهدی وجود دارد که مصرف قرص‌های ضدبارداری باعث بدتر شدن علائم در برخی از بیماران مبتلا به کرون شده است. ولی تمام این افراد زنان سیگاری بوده‌اند و سیگار خود باعث تشدید علائم کرون می گردد.

  آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟

خیر. قاعدگی خطرات ناشی از کولونوسکوپی را افزایش نمی دهد.

 آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟

هیچ علتی برای اینکه بیمار مبتلا به IBD در حین نزدیکی درد داشته باشد، وجود ندارد. درد در حین نزدیکی در بیمار مبتلا به کرون ممکن است نشانه‌ای از درگیری اطراف مقعد یا فیستولی در واژن باشد. اگرچه ممکن است شما خجالت بکشید ولی باید در مورد وجود این علامت با پزشک متخصص گوارش یا زنان مشورت کنید.  

آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟

بله. معمولاً زنان مبتلا به کولیت اولسرو به اندازه سایر افراد بارور هستند ولی در مورد کرون بحث وجود دارد. تعداد زیادی از مطالعات وجود دارد که نشان می ‌دهد زنان مبتلا به کرون به اندازه افراد عادی بارور هستند، ولی تعدادی از مطالعات نیز وجود دارد که نشان می دهد میزان باروری در زنان مبتلا به کرون اندکی کاهش می ‌یابد و این در صورتی است که بیماری فعال باشد.

اگر مردی سولفاسالازین دریافت کند ممکن است به صورت موقت دچار نازایی شود، زیرا این دارو تولید اسپرم را کاهش می ‌دهد. این اثر بعد از قطع دارو قابل برگشت است. در صورتی که مردی بخواهد بچه‌دار شود باید سولفاسالازین را قطع کرده یا از داروهای باترکیب 5-ASA استفاده کند مثل آساکول ( Asacol ) و پنتازا (Pentasa) که تداخل با تولید اسپرم ندارند.  

آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟

هر زنی که قصد دارد بچه‌دار شود باید قبل از آن از وضعیت سلامت خود مطمئن باشد. اگر زنی دچار IBD است بهتر است بیماریش قبل از حاملگی کنترل شده باشد. مطالعات اخیر نشان می ‌دهد زنان مبتلا به IBD اگر در زمان بارداری بیماریشان خاموش باشد، حاملگی را به خوبی پشت سر خواهند گذاشت. اگر در زمان بارداری بیماری فعال باشد این احتمال وجود دارد که در حین بارداری فعال باقی مانده یا بدتر شود. معمولاً بیماری در سه ماهه اول بارداری در کولیت اولسرو و در سه ماهه اول بارداری و بلافاصله بعد از وضع حمل در بیماری کرون تشدید می ‌شود. البته گروهی از زنان هم هستند که بیماری آن‌ها در حاملگی بهتر می ‌شود. مطالعه‌ای وجود دارد که می ‌گوید هر چه شباهت ژنتیک بین مادر و فرزند بیشتر باشد، احتمال بدتر شدن بیماری بیشتر است. 

آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟

اکثر بیماران مبتلا به IBD مثل زنان سالم وضع حمل طبیعی و فرزندان سالم دارند. اگر مشکلی وجود داشته باشد در مورد زنانی است که دچار کرون فعال هستند. این زنان احتمال دارد که زودتر از موقع وضع حمل کنند یا دچار سقط یا تولد نوزاد مرده شوند. اگر جراحی لازم باشد، خطرات بیشتری جنین را تهدید می ‌کند. مطالعاتی وجود دارد که نشان می ‌دهد میزان سزارین در بیماران IBD بیشتر است ولی این بسته به نظر پزشک است و جنبه علمی ندارد. 

آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟

مطالعات زیادی وجود دارد که شروع بیماری کولیت اولسرو و کرون را در زمان حاملگی گزارش کرده‌اند، ولی این مسأله دلیل بر بیماری وخیم تر نیست. هر دو بیماری می ‌توانند در هفته‌های بلافاصله بعد از وضع حمل ایجاد شوند، ولی این موضوع بسیار نادر است. 

آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟

این مسأله کاملاً طبیعی است که بیمار و متخصص زنان بخواهند کلیه داروهای بیمار را به علت خطرات احتمالی که ممکن است برای جنین داشته باشد قطع کنند. سولفاسالازین (Sulfasalazine) ، پردنیزون (Prednisone) و ترکیبات 5-ASA مثل آساکول (Asacol) و پنتاسا (Pentasa) داروهایی هستند که بیشتر جهت کنترل علائم IBD مورد استفاده قرار می ‌گیرند، مطالعاتی که تا بحال انجام شده نشان نداده که این داروها تأثیری روی جنین داشته باشد.

از آنجا که بیشتر خطری که حاملگی را تهدید می ‌کند ناشی از علائم بیماری است نه داروهایی که مصرف می ‌شود، داروها تنها به دلیل حاملگی نباید قطع شود. اگر علائم بیماری تشدید شود باید این داروها تجویز یا حتی دوز آنها افزایش یابد. سولفاسالازین (Sulfasalazine) و ترکیبات 5-ASA همچنین می ‌تواند جهت جلوگیری از عود بیماری در حین حاملگی یا بعد از آن مورد استفاده قرار گیرند.  

آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟

نه، ولی سولفاسالازین (Sulfasalazine) می ‌تواند باعث ایجاد حالت تهوع شود که حالت تهوع ناشی از حاملگی را تشدید کند. در ضمن بسیاری از داروها باعث ایجاد سوزش سردل می ‌شوند که می ‌تواند شبیه به سوزس سردل ناشی از حاملگی باشد.

  آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟

بله، اگر بخواهد می ‌تواند. اگرچه سولفاسالازین (Sulfasalazine) در شیر ترشح می ‌شود ولی میزان آن به قدری کم است که خطری برای جنین ایجاد نمی ‌کند. نشان داده نشده که ترکیبات 5-ASA ، داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل 6-MP ، آزاتیوپرین (Azathioprine) یا ایموران (Imuran) نیز خطری در شیردهی داشته باشند. اگر ممکن باشد باید دوز پردنیزون به تدریج کاهش یافته و هر چه زودتر در هر بیماری قطع شود چه باردار باشد یا نباشد. اگر مادری دوز متوسط تا بالای پردنیزون را دریافت می ‌کند باید فرزندش به صورت مرتب توسط متخصص اطفال ویزیت شود.  

آیا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟ اگر چه آزمایشاتی که در حیوانات انجام شده است، نشان داده که این داروها باعث اختلالات ژنتیکی می شوند، ولی آنها این داروها را در دوزهای بسیار بالاتر از آنچه در انسان استفاده می ‌شود دریافت کرده بوده‌اند.

تجارب انسانی در این زمینه حاصل تجارب در افرادی است است که این داروها را به علت پیوند اعضا دریافت کرده ‌اند و این تجارب خطری در ارتباط با مصرف این داروها را نشان نداده است. 

آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟

در مورد اثرات این دارو در حین حاملگی مطالعه‌ای صورت نگرفته است. امکان دارد در آینده بی خطر بودن این دارو مشخص شود ولی درحال حاضر توصیه می شود در حاملگی تجویز نگردد.  

آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟

داشتن تشخیص IBD به تنهایی دلیلی برای انجام سقط نیست. 

چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟

انجام سونوگرافی، سیگموئیدوسکوپی، بیوپسی از رکتوم، آندوسکوپی و کولونوسکوپی در حین حاملگی اگر برای تشخیص یا کنترل بیماری لازم باشد اشکالی ندارد.انجام MRI ممکن است بی ‌خطر باشد ولی تحقیقات بیشتر در این زمینه لازم است. رادیوگرافی با اشعه X باید تا بعد از حاملگی به تعویق بیفتد. اگر ضرورت زیادی برای انجام رادیوگرافی باشد باید محدود شده و برای جنین محافظ قرار داده شود.  

آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟

تا آنجایی که ممکن است باید جراحی به بعد از حاملگی موکول شود. اگر بیماری شدید است و به داروها پاسخ نمی ‌دهد باید منافع عمل را نسبت به خطرات آن سنجید. اگر چه گزارشاتی وجود دارد که برداشت روده و ایلئوستومی در زن حامله موفقیت‌آمیز صورت گرفته ولی در صورت هرگونه عمل شکمی در حاملگی احتمال زنده ماندن جنین کاهش می ‌یابد. 

آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟

در بیماری کرون عمل جراحی قبلی روده اثری بر حاملگی ندارد. در واقع چون برداشتن روده گرفتار باعث بهتر شدن علائم بیماری می ‌شود بیمار دوره بارداری بهتری را خواهد داشت. بعد از اوستومی برای کولیت اولسرو زنان معمولاً حاملگی را بسیار خوب به اتمام می ‌رسانند. زنانی که اوستومی دارند گاهی به علت حاملگی دچار پرولاپس یا انسداد اوستومی می ‌شوند. بهتر است حاملگی تا 1 سال بعد از جاگذاری اوستومی به تعویق بیفتد تا بدن شخص با آن تطابق کافی را پیدا کند. اگر در بیماران دچار کرون که فیستول یا آبسه اطراف رکتوم یا واژن دارند اپیزیوتومی (برش کوچکی که در حین زایمان در محل خروج نوزاد ایجاد می ‌شود تا کانال زایمانی گشاد شود.) از محل ضایعه عبور کند، باید عمل سزارین برای بیمار انجام شود.  

اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟

هیچ مدرکی دال به اینکه شرایطی که در یک حاملگی اتفاق می ‌افتد در حاملگی ‌های دیگر هم تکرار شود وجود ندارد.  

چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟

این احتمال وجود دارد ولی قابل پیش‌بینی نیست. اگر یکی از والدین مبتلا به IBD باشد تنها 9% احتمال دارد که فرزند او دچار این بیماری شود و اگر هر دو والد مبتلا به IBD باشد این احتمال به 36% افزایش می ‌یابد.

در حال حاضر هیچ کس نمی ‌تواند ادعا کند که می ‌تواند پیش‌بینی کند که فرزندی دچار این بیماری می ‌شود یا خیر، یا در صورت ابتلا در چه سنی علائم بروز خواهد کرد. 

آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟

به طور کلی بیماران IBD حامله باید همان رژیم کافی و مقوی را که سایر زنان باردار دارند داشته باشند. متخصص زنان یا گوارش ممکن است غذاهای مکمل، ویتامین یا مواد معدنی دیگری را هم توصیه کند. توصیه اکید است که هر زن حامله‌ای که سولفاسالازین (Sulfasalazine) مصرف می ‌کند رژیم غنی از اسیدفولیک داشته باشد. چرا که کمبود این ماده در بدن مادر اختلالاتی در نوزاد ایجاد می کند.

 

آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟

استرس‌های روحی مثل هر زمان دیگری می ‌تواند باعث بدتر شدن علائم گردد. ولی استرس نقشی در ایجاد بیماری ندارد. زمان بعد از تولد نوزاد زمانی پرتنش چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی در مادر محسوب می ‌شود.  

آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟

بله. بیماران کرون معمولاً در خطر پوکی استخوان ثانویه به کاهش دریافت کلسیم یا کاهش جذب آن یا استفاده از استروئیدها هستند. این احتمال بعد از یائسگی افزایش می ‌یابد.

آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟

نه. اگر بیماری فعال نباشد یائسگی به طور طبیعی اتفاق می ‌افتد. در آوردن تخمدان‌ها براثر جراحی باعث بهبود تشدید علائم ناشی قاعدگی می ‌شود.

 

 


کولیت یا ورم روده

کولیت زخمی


علائم اصلی در کولیت زخمی شامل دل درد و اسهال (با خون یا بدون خون)است .
کو لیت زخمی (کولیت اولسروز ) یک بیماری مزمن است که در آن مخاط پوشاننده روده بزرگ (کولون) دچار التهاب و گاهی زخم می شود.
این بیماری یکی از دو اختلال اصلی است که تحت عنوان بیماریهای التهابی " رود ه ها " نامگذاری شده اند. بیماری دیگر " کرون " نام دارد. در کولیت زخمی سیستم دفاعی بدن به طور نامتنا سب به مخاط کولون تهاجم کرده وباعث التهاب، زخم، خونریزی واسهال می شود .این التهاب همیشه راست روده وقسمت انتهایی روده بزرگ را درگیر می کند ولی گاهی ممکن است تمام طول روده بزرگ گرفتار باشد. در کودکان ممکن است راست روده در مراحل اولیه بیماری گرفتار نباشد .
این بیماری به طور یکدست از قسمت انتهایی روده بزرگ شروع شده وممکن است به سمت قسمتهای بالایی گسترش یابد .التهاب سراسری بوده و معمولا فقط مخاط روده گرفتار است .گاهی به قسمت انتهایی روده کوچک در محل اتصال روده بزرگ گسترش می یابد .این بیماری به دلائل نا معلوم در کشورهای صنعتی ومناطق شمالی شایع تر است.شایع ترین سن گرفتاری در بیماری کولیت زخمی 15تا30سالگی است .بیماری مزمن بوده ودرمان قطعی برای ریشه کنی آن وجود ندارد ولی معمولا به خوبی با درمان دراز مدت وپایش دائمی قابل کنترل است.
ایجاد کولیت زخمی تحت تاثیر استعداد ارثی برای ابتلا به بیماری وفاکتورهای محیطی برای تحریک شروع بیماری است تمایل به بروز آن به صورت خانوادگی (فامیلیال)بوده ودر 15 تا 25 درصد بستگان درجه یک فرد مبتلا نیز بیماری تظاهر می کند که نشان دهنده نقش استعداد ارثی وزمینه ژنتیک در ایجاد آن است.فاکتور های محیطی متعددی مانند عفونت های دستگاه گوارش به عنوان محرک بروز بیماری در فردی که استعداد ارثی برای ابتلا به آن را دارد مطرح شده اند ولی نقش هیچ فاکتور واحدی به طور قطعی ثابت نشده است .روش درمانی کولیت زخمی بستگی به قسمت های درگیر روده بزرگ وهمچنین شدت علائم بیماری و دوره آن دارد .
پزشکان از اصطلاحات خاصی برای توصیف منطقه درگیر التهاب استفاده می کنند، وقتی بیماری محدود به راست روده است به آن "پروکتیت زخمی" می گویند. اگر بیمار ی از راست روده فراتر رفته و قسمت نزولی روده بزرگ را فرا گرفته باشد به آن "کولیت دیستال" می گویند. " کولیت وسیع " (کولیت اکستنسیو) برای توضیح بیماری وقتی قسمت کولون عرضی نیز گرفتار شده است بکار میرود. اگر تمام روده بزرگ گرفتار شده وبیماری تا قسمت صعودی روده بزرگ گسترش یافته باشد از اصطلاح پان کولیت (کولیت سراسری )استفاده می شود .
معمولا هر چه بیماری وسعت بیشتری داشته باشد شدت بیماری و ظاهر بیمار و خیم تر است .بیماری ممکن است محدود به راست روده بماند ولی در 15درصد بیمارانی که گرفتاری قسمتهای انتهایی روده بزرگ دارند بیماری در طی 5سال به قسمتهای بالاتر توسعه می یابد، به جز محل گرفتاری تعیین شدت بیماری نیز اهمیت دارد .
شدت کولیت زخمی بر اساس علائم آن به اشکال خفیف، متوسط وشدید تقسیم می شود . به دوره هایی از زمان که بیماری فعال وعلامت دار است "فاز شعله ور شدن" (
Flaming) وبه دوره هایی که بیماری غیر فعال وبی علامت است "فاز خاموشی" (remission
) می گویند .در کولیت زخمی خفیف علائم بیماری شامل دفع موکوس و بلغم، دفع خون متناوب از معقد واسهال خفیف است .دردهای شکمی به صورت کرامپ های خفیف وحرکات روده ای دردناک است .گاهی بجای اسهال بیمار یبوست دارد .
علائم در کولیت زخمی متوسط دفع خون به طور مکرر، مدفوع خونی بیش از ده بار در روز، کم خونی ودردهای متوسط شکمی است.در فرم شدید بیماری دردهای کرامپی شکم شدید بوده و دفع اسهال خونی بیش از ده بار در روز همراه با تب، کم خونی، خونریزی از معقد وگاهی کاهش آلبومین خون است. علائم اصلی در کولیت زخمی شامل دل درد، اسهال( با خون یا بدون خون )است .در این بیماران ممکن است التهاب در بافتهای دیگر بجز دستگاه گوارش نیز رخ داده منجر به علائم خارج گوارش شوند.ضایعات پوستی، التهاب مفاصل، التهاب قسمتهای مختلف چشم والتهاب کبد از این موارد است .معمولا علایم خارج دستگاه گوارش در فاز شعله وری تظاهر می کنند.
تورم، التهاب مزمن وفیبروز مجاری صفراوی که منجر به یک اختلال همراه به نام " کلانژیت اسکلروزان " می شود ممکن است در فاز خاموشی کولیت زخمی ایجاد شود. گاهی تورم مهره های ستون فقرات ومفاصل استخوان های محوری منجر به اختلالی به نام "اسپوندیلیت انکیلوزان" می شود که در دراز مدت با سفتی مفاصل همراه می شود.
کم خونی، تب، التهاب کبدی (هپاتیت اتوایمیون )، لخته شدن خون در عروق (ترومبوز) نیز از عوارض خارج گوارش این بیماری است.هر بیماری که با دل درد واسهال مزمن که بیشتر از 4هفته طول بکشد مراجعه نماید باید از نظر کولیت زخمی بررسی شود .برای تشخیص این بیماری معاینه کامل فیزیکی، ارزیابی سایر ارگانها، آزمایش کامل مدفوع وبررسی های خون انجام شده و کولونوسکوپی ونمونه برداری انجام می شود .
کولونوسکوپی دیدن داخل راست روده و روده بزرگ با یک دستگاه مخصوص دوربین دار است .برای اثبات بیماری باید عفونتهای روده بزرگ خصوصا آمیبیازیس و شیگلارد مورد بررسی قرار بگیرد .
درمان این بیماری به محل و وسعت بیماری، شدت علائم و درجه التهاب بستگی دارد. هدف از درمان این بیماری ایجاد و حفظ یک فاز خاموشی است و کنترل دراز مدت بیماری معمولا به درمان دراز مدت نیاز دارد .این بیماری درمان نشده ولی معمولا به خوبی کنترل می شود.
درپروکتیت که فقط گرفتاری راست روده وجود دارد از شیاف یا انما (تنقیه) استفاده شده ولی در کولیت دیستال که قسمت نزولی نیز گرفتار است داروهای ضد التهابی به صورت موضعی و از طریق انما داده می شود.
چون شیاف کف(
Foam) به تمام قسمت های راست روده می رسد و انما (تنقیه)به تمام کولون نزولی می رسد. بعضی از این بیماران به درمان خوراکی نیاز دارند. در بیمارانی که التهاب از قسمت نزولی فرا تر رفته است تنقیه تاثیر ندارد و درمان خوراکی لازم است. در بیمارانی که علائم، متوسط یا شدید است به طور موقت کورتون (داروهای کورتیکوستروئید) داده می شود و بعد از کاهش تدریجی آن از ترکیبات هزالامین برای حفظ و نگهداری فاز خاموشی استفاده می شود .داروهایی که برای کنترل کولیت زخمی به کار میروند اغلب حاوی مزالامین وبه ندرت داروهای کورتون هستند. تمامی داروهای مصرفی ممکن است عوارض جانبی ایجاد کند و بیمار باید به طور منظم توسط پزشک معالج مانیتور وپایش شود وبروز هر عارضه ای به پزشک رسانده شود.
تجویز داروهای دسته مزالامین مانند آساکول یا سولفا سالازین به عنوان درمان نگهدارنده وبرای تمام عمر باید ادامه داده شود.
این داروها ممکن است با عوارض سر درد، بثورات پوستی،خارش،تورم لوزالمعده، هپاتیت، کاهش تعداد سلولهای خونی (سلولهای سفید یا پلاکت)،کم خونی،ریزش مو،ضعف و خستگی،لیز گلبولهای قرمز وواکنش های حساسیتی باشد.
داروهای استروئیدی (کورتون) نیز ممکن است باعث افزایش اشتها، چاقی،جوش های آکنه، تغییرات خلق،اشکال در خوابیدن، افسردگی، احتباس آب، افزایش فشار خون، افزایش قند خون، تجمع چربی در شانه ها و صورت (ظاهر کوشینگ)، پوکی استخوان ها، رشد مو در صورت، آب مروارید،زخم معده، نکروز مفصل ران، ضعف عضلات و عفونت ها شوند.
تمامی عوارض باید با یک برنامه مدون توسط پزشک معالج پایش ومانیتور شود . بیمار نیز بروز هر عارضه ای را باید به پزشک خود اطلاع دهد.
کورتون برای تحریک ایجاد فاز خاموشی وبهبود فاز فعال بیماری ومزالامین ها برای حفظ فاز خاموشی مصرف می شود.
گاهی بیماری به داروهای رایج جواب نمی دهد وبرای حفظ فاز خاموشی نیاز به مصرف کورتون دارد و به محض کم کردن این داروها بیماری شعله ور می شود. به این حالت کولیت زخمی مقاوم می گو یند ودرمان آن نیاز به تجویز داروهایی که سیستم دفاعی بدن را تنظیم وخصوصا تضعیف می کنند،دارد.
اگر بیماری به درمانهای مختلف مقاوم باشد ویا با درمان دارویی عارضه ای جدی ایجاد شود ممکن است نیاز به برداشتن روده بزرگ که "کولکتومی" نام دارد وجود داشته باشد.این جراحی تنها راه درمان کولیت زخمی است.
مصرف داروهای آزاتیوپورین، مرکاپتوپورین یا سیکلوسپورین در فرمهای مقاوم در70درصد موارد باعث ایجاد وحفظ فاز خاموشی می شوند.
به علت احتمال بروز عوارض دارویی پایش مدون سلولهای خونی، آنزیم های کبدی و پانکراسی و بروز عفونت ها ضروری است.
*کم خونی، تب، التهاب کبدی ولخته شدن خون در عروق از عوارض این بیماری است.این بیماری درمان نمی یابد ولی معمولا به خوبی کنترل می شود.*
بعضی از مواردی که در کنترل این بیماری استفاده شده ولی تا ثیر آنها به طور کامل ثابت نشده است شامل روغن ماهی، نیکوتین،آنتی بیوتیک ها و پروبیوتیک ها (باکتری های غیر بیماری زای مستقر در روده طبیعی )هستند.
شایع ترین دلیل جراحی در این بیماران عدم پاسخ یا پاسخ ضعیف بیماری به درمان طبی است. بروز عوارض جدی دارویی، ایجاد تغییرات پیش بد خیمی یا بد خیمی در روده بزرگ، وابستگی به استروئید ها برای کنترل علائم نیز از علل دیگر نیاز به عمل جراحی هستند.در حدود 30درصد بیماران در نهایت نیاز به عمل جراحی وجود دارد که زمان آن به طور متوسط 15تا20سال بعد از شروع بیماری است.
در اشکال پیشرفته بیماری ممکن است کاهش وزن وسو تغذیه ایجاد شود.یک رژیم غذایی متعادل وتنظیم شده می تواند باعث بقای سلامت عمومی و حفظ وزن در حد طبیعی شود. هیچ رژیم خاصی که باعث کولیت زخمی شده یا باعث طولانی کردن فاز خاموشی بیماری شود شناخته نشده است.
بیمار باید فقط از غذاهایی که باعث تشدید علائم بیماری می شوند پرهیز کند. بیمارانی که به هر دلیل غذای خود را محدود کرده اند باید ویتامینهای مختلف تکمیلی دریافت کنند و دریافت روزانه مولتی ویتامین منطقی است. بیمارانی که داروی سولفا سالازین می خورند باید اسید فولیک تکمیلی به طور روزانه دریافت کنند.از داروهای ضد درد مانند بروفن، مفنامیک اسید، ناپروکسن باید خودداری شودچون گاهی باعث تشدید علایم ویا شعله ور شدن بیماری در فاز خاموش می شوند. مصرف استامینوفن اشکالی ندارد.اگر بدنبال خوردن لبنیات که حاوی قند لاکتوزهستند علائم دارد، اسهال ودفع گاز ایجاد شود، عدم تحمل لاکتوز رخ داده است و نیاز به محدودیت مصرف لبنیات وجود دارد اگر مصرف لبنیات محدود شود برای جلوگیری از بروز پوکی استخوان باید کلسیم تکمیلی به طور روزانه مصرف شود .اگر بیماری در فاز حاد بوده و اسهال ودردهای کرامپی وجود دارد محدود کردن مقدار مصرف میوجات وسبزیجات خام، کافئین (قهوه)، نوشابه های گاز دار، شیرینی های رژیمی، محصولات صنعتی حاوی قند سوربیتول باعث بهبود علائم می شود .
مصرف روزانه بعضی از فیبر های غذایی به دلائل نامعلومی باعث طولانی شدن فاز خاموش بیماری می شود.
گاهی در بیمارانی که قادر به خوردن نیستند تغذیه از راه لوله بینی –معدی وندرتا از راه وریدی ضرورت دارد .استرس های روحی با تشدید علائم وشعله ور شدن بیماری ارتباط دارد ولی با ایجاد بیماری ارتباط و علتی ندارد. رفتار درمانی باعث بهبود استرس و کاهش شدت بیماری و افزایش مدت فاز خاموش بیماری می شود. مراقبت از عوارضی که در کولیت های طول کشیده ممکن است ایجاد شود ضروری است.ایجاد تنگی در روده بزرگ یا راست روده در تعداد کمی از بیماران رخ می دهد اگر کولیت به حدی شدید باشد که با تخریب دیواره یک شریان یا ورید همراه باشد باعث خونریزی شدید ونیاز به تزریق خون یا جراحی می شود . گاهی در مواردشدید، التهاب به تمام جداره روده توسعه یافته واتساع شدید همراه با نازک شدن جدار روده و شکنندگی آن رخ داده و می تواند منجر به پارگی دیواره و سوراخ شدن روده شود .در این موارد بیمار کاملا بد حال است و اگر با درمانهای طبی بهبود نیافت باید جراحی شود .در بیماران مبتلا به کولیت زخمی خطر ابتلا به سرطان زیادتر از بقیه مردم است و این خطر به مدت بیماری، وسعت وطول روده درگیر بستگی دارد .بالاترین خطر در گرفتاریهای تمام طول روده بزرگ (پان کولیت )است.
افزایش خطر بروز سرطان در این بیماران 8تا10سال بعد از شروع علائم بیماری پیش بینی می شود و پایش آن با برنامه منظم کولونوسکوپی به طور سالانه و بعد از ده سال از بروز بیماری تو صیه شده است .در بیماران مبتلا به گرفتاری قسمت نزولی روده بزرگ نیز خطر سرطان بالاتر بوده واین افزایش خطر 15تا20سال بعد از شروع بیماری رخ می دهد .در این بیماران برنامه کولونوسکوپی ونمونه برداری از روده بزرگ 15سال بعد از بروز بیماری شروع شده وبه فواصل 1-3سال انجام می شود .درگیری محدود به راست روده (پروکتیت)باعث افزایش خطر سرطان روده بزرگ نمی شود.
پیگیری و مراقبت از بروز سرطان با انجام کولونوسکوپی با فواصل زمانی مشخص می تواند با کشف تغییرات پیش بد خیمی یا مراحل اولیه بد خیمی نقش مهمی در نجات جان بیماران داشته باشد.
در صورت کشف تغییرات پیش بد خیمی باید عمل جراحی برداشتن روده بزرگ انجام شود . کولیت زخمی بر روی بارداری و باروری تاثیری ندارد. در مردان بعد از عمل جراحی ممکن است نا توانی جنسی ایجاد شود .بدنبال خوردن داروی سولفا سالازین ممکن است کاهش برگشت پذیر در تعداد اسپرم ایجاد شود.در زنان عمل جراحی ممکن است باعث نا زایی و اختلالات قاعدگی شود. بارداری بهتر است در طی دوره خاموش بیماری باشد و در طی بارداری باید از انجام کولونوسکوپی وعکس برداری با ماده حاجب خودداری شود ولی دیدن روده بزرگ (سیگموئیدوسکوپی) اشکال ندارد .
مصرف سولفاسالازین در طی بارداری و شیر دهی اشکال ندارد.از مصرف کورتون در سه ماهه اول بارداری باید اجتناب شده ولی مصرف آن در بقیه طول بارداری با پایش دقیق عوارض اشکال ندارد. مصرف داروهای فوق در حین شیردهی اشکال ندارد ولی بهتر است چند ساعت بعد از دریافت دارو شیر داده شود.
*گاهی کاهش رشد وزن وقد وگاهی تب بدون منشا شناخته شده، نخستین علائم تظاهر کولیت زخمی در کودکان هستند.
افزایش خطر بروز سرطان در این بیماران 8تا10سال بعد از شروع علائم بیماری پیش بینی می شود.
مصرف کورتون در کودکان در حال رشد نباید به مدت طولانی ادامه داده شود وبه علت خطر بروز کوتاهی قد جراحی در کولیت های زخمی وابسته به کورتون قابل انجام است .
گاهی کاهش رشد وزن وندرتا رشد قد وگاهی تب بدون منشا شناخته شده اولین علائم تظاهر کولیت زخمی در کودکان هستند که معمولا با درمان طبی جبران می شوند .
در صورت ادامه کاهش رشد به رغم درمان طبی مناسب یا به علت وابستگی به استروئیدها باید جراحی مد نظر باشد.رژیم غذایی مناسب برای ثبات تعادل متابلیک بدن و رشد کودک وجبران نیازهای متابلیک ناشی از بیماری باید طراحی شود .مانیتورینگ رشد وزنی وقدی در کودکان مبتلا از اهمیت خاصی برخوردار است.
نویسنده : دکتر حمید رضا طلایی- فوق تخصص گوارش و کبد کودکان ویراستار ادبی: منیژه شفیعیان


کولیت یا ورم روده

کولیت زخمی


علائم اصلی در کولیت زخمی شامل دل درد و اسهال (با خون یا بدون خون)است .
کو لیت زخمی (کولیت اولسروز ) یک بیماری مزمن است که در آن مخاط پوشاننده روده بزرگ (کولون) دچار التهاب و گاهی زخم می شود.
این بیماری یکی از دو اختلال اصلی است که تحت عنوان بیماریهای التهابی " رود ه ها " نامگذاری شده اند. بیماری دیگر " کرون " نام دارد. در کولیت زخمی سیستم دفاعی بدن به طور نامتنا سب به مخاط کولون تهاجم کرده وباعث التهاب، زخم، خونریزی واسهال می شود .این التهاب همیشه راست روده وقسمت انتهایی روده بزرگ را درگیر می کند ولی گاهی ممکن است تمام طول روده بزرگ گرفتار باشد. در کودکان ممکن است راست روده در مراحل اولیه بیماری گرفتار نباشد .
این بیماری به طور یکدست از قسمت انتهایی روده بزرگ شروع شده وممکن است به سمت قسمتهای بالایی گسترش یابد .التهاب سراسری بوده و معمولا فقط مخاط روده گرفتار است .گاهی به قسمت انتهایی روده کوچک در محل اتصال روده بزرگ گسترش می یابد .این بیماری به دلائل نا معلوم در کشورهای صنعتی ومناطق شمالی شایع تر است.شایع ترین سن گرفتاری در بیماری کولیت زخمی 15تا30سالگی است .بیماری مزمن بوده ودرمان قطعی برای ریشه کنی آن وجود ندارد ولی معمولا به خوبی با درمان دراز مدت وپایش دائمی قابل کنترل است.
ایجاد کولیت زخمی تحت تاثیر استعداد ارثی برای ابتلا به بیماری وفاکتورهای محیطی برای تحریک شروع بیماری است تمایل به بروز آن به صورت خانوادگی (فامیلیال)بوده ودر 15 تا 25 درصد بستگان درجه یک فرد مبتلا نیز بیماری تظاهر می کند که نشان دهنده نقش استعداد ارثی وزمینه ژنتیک در ایجاد آن است.فاکتور های محیطی متعددی مانند عفونت های دستگاه گوارش به عنوان محرک بروز بیماری در فردی که استعداد ارثی برای ابتلا به آن را دارد مطرح شده اند ولی نقش هیچ فاکتور واحدی به طور قطعی ثابت نشده است .روش درمانی کولیت زخمی بستگی به قسمت های درگیر روده بزرگ وهمچنین شدت علائم بیماری و دوره آن دارد .
پزشکان از اصطلاحات خاصی برای توصیف منطقه درگیر التهاب استفاده می کنند، وقتی بیماری محدود به راست روده است به آن "پروکتیت زخمی" می گویند. اگر بیمار ی از راست روده فراتر رفته و قسمت نزولی روده بزرگ را فرا گرفته باشد به آن "کولیت دیستال" می گویند. " کولیت وسیع " (کولیت اکستنسیو) برای توضیح بیماری وقتی قسمت کولون عرضی نیز گرفتار شده است بکار میرود. اگر تمام روده بزرگ گرفتار شده وبیماری تا قسمت صعودی روده بزرگ گسترش یافته باشد از اصطلاح پان کولیت (کولیت سراسری )استفاده می شود .
معمولا هر چه بیماری وسعت بیشتری داشته باشد شدت بیماری و ظاهر بیمار و خیم تر است .بیماری ممکن است محدود به راست روده بماند ولی در 15درصد بیمارانی که گرفتاری قسمتهای انتهایی روده بزرگ دارند بیماری در طی 5سال به قسمتهای بالاتر توسعه می یابد، به جز محل گرفتاری تعیین شدت بیماری نیز اهمیت دارد .
شدت کولیت زخمی بر اساس علائم آن به اشکال خفیف، متوسط وشدید تقسیم می شود . به دوره هایی از زمان که بیماری فعال وعلامت دار است "فاز شعله ور شدن" (
Flaming) وبه دوره هایی که بیماری غیر فعال وبی علامت است "فاز خاموشی" (remission
) می گویند .در کولیت زخمی خفیف علائم بیماری شامل دفع موکوس و بلغم، دفع خون متناوب از معقد واسهال خفیف است .دردهای شکمی به صورت کرامپ های خفیف وحرکات روده ای دردناک است .گاهی بجای اسهال بیمار یبوست دارد .
علائم در کولیت زخمی متوسط دفع خون به طور مکرر، مدفوع خونی بیش از ده بار در روز، کم خونی ودردهای متوسط شکمی است.در فرم شدید بیماری دردهای کرامپی شکم شدید بوده و دفع اسهال خونی بیش از ده بار در روز همراه با تب، کم خونی، خونریزی از معقد وگاهی کاهش آلبومین خون است. علائم اصلی در کولیت زخمی شامل دل درد، اسهال( با خون یا بدون خون )است .در این بیماران ممکن است التهاب در بافتهای دیگر بجز دستگاه گوارش نیز رخ داده منجر به علائم خارج گوارش شوند.ضایعات پوستی، التهاب مفاصل، التهاب قسمتهای مختلف چشم والتهاب کبد از این موارد است .معمولا علایم خارج دستگاه گوارش در فاز شعله وری تظاهر می کنند.
تورم، التهاب مزمن وفیبروز مجاری صفراوی که منجر به یک اختلال همراه به نام " کلانژیت اسکلروزان " می شود ممکن است در فاز خاموشی کولیت زخمی ایجاد شود. گاهی تورم مهره های ستون فقرات ومفاصل استخوان های محوری منجر به اختلالی به نام "اسپوندیلیت انکیلوزان" می شود که در دراز مدت با سفتی مفاصل همراه می شود.
کم خونی، تب، التهاب کبدی (هپاتیت اتوایمیون )، لخته شدن خون در عروق (ترومبوز) نیز از عوارض خارج گوارش این بیماری است.هر بیماری که با دل درد واسهال مزمن که بیشتر از 4هفته طول بکشد مراجعه نماید باید از نظر کولیت زخمی بررسی شود .برای تشخیص این بیماری معاینه کامل فیزیکی، ارزیابی سایر ارگانها، آزمایش کامل مدفوع وبررسی های خون انجام شده و کولونوسکوپی ونمونه برداری انجام می شود .
کولونوسکوپی دیدن داخل راست روده و روده بزرگ با یک دستگاه مخصوص دوربین دار است .برای اثبات بیماری باید عفونتهای روده بزرگ خصوصا آمیبیازیس و شیگلارد مورد بررسی قرار بگیرد .
درمان این بیماری به محل و وسعت بیماری، شدت علائم و درجه التهاب بستگی دارد. هدف از درمان این بیماری ایجاد و حفظ یک فاز خاموشی است و کنترل دراز مدت بیماری معمولا به درمان دراز مدت نیاز دارد .این بیماری درمان نشده ولی معمولا به خوبی کنترل می شود.
درپروکتیت که فقط گرفتاری راست روده وجود دارد از شیاف یا انما (تنقیه) استفاده شده ولی در کولیت دیستال که قسمت نزولی نیز گرفتار است داروهای ضد التهابی به صورت موضعی و از طریق انما داده می شود.
چون شیاف کف(
Foam) به تمام قسمت های راست روده می رسد و انما (تنقیه)به تمام کولون نزولی می رسد. بعضی از این بیماران به درمان خوراکی نیاز دارند. در بیمارانی که التهاب از قسمت نزولی فرا تر رفته است تنقیه تاثیر ندارد و درمان خوراکی لازم است. در بیمارانی که علائم، متوسط یا شدید است به طور موقت کورتون (داروهای کورتیکوستروئید) داده می شود و بعد از کاهش تدریجی آن از ترکیبات هزالامین برای حفظ و نگهداری فاز خاموشی استفاده می شود .داروهایی که برای کنترل کولیت زخمی به کار میروند اغلب حاوی مزالامین وبه ندرت داروهای کورتون هستند. تمامی داروهای مصرفی ممکن است عوارض جانبی ایجاد کند و بیمار باید به طور منظم توسط پزشک معالج مانیتور وپایش شود وبروز هر عارضه ای به پزشک رسانده شود.
تجویز داروهای دسته مزالامین مانند آساکول یا سولفا سالازین به عنوان درمان نگهدارنده وبرای تمام عمر باید ادامه داده شود.
این داروها ممکن است با عوارض سر درد، بثورات پوستی،خارش،تورم لوزالمعده، هپاتیت، کاهش تعداد سلولهای خونی (سلولهای سفید یا پلاکت)،کم خونی،ریزش مو،ضعف و خستگی،لیز گلبولهای قرمز وواکنش های حساسیتی باشد.
داروهای استروئیدی (کورتون) نیز ممکن است باعث افزایش اشتها، چاقی،جوش های آکنه، تغییرات خلق،اشکال در خوابیدن، افسردگی، احتباس آب، افزایش فشار خون، افزایش قند خون، تجمع چربی در شانه ها و صورت (ظاهر کوشینگ)، پوکی استخوان ها، رشد مو در صورت، آب مروارید،زخم معده، نکروز مفصل ران، ضعف عضلات و عفونت ها شوند.
تمامی عوارض باید با یک برنامه مدون توسط پزشک معالج پایش ومانیتور شود . بیمار نیز بروز هر عارضه ای را باید به پزشک خود اطلاع دهد.
کورتون برای تحریک ایجاد فاز خاموشی وبهبود فاز فعال بیماری ومزالامین ها برای حفظ فاز خاموشی مصرف می شود.
گاهی بیماری به داروهای رایج جواب نمی دهد وبرای حفظ فاز خاموشی نیاز به مصرف کورتون دارد و به محض کم کردن این داروها بیماری شعله ور می شود. به این حالت کولیت زخمی مقاوم می گو یند ودرمان آن نیاز به تجویز داروهایی که سیستم دفاعی بدن را تنظیم وخصوصا تضعیف می کنند،دارد.
اگر بیماری به درمانهای مختلف مقاوم باشد ویا با درمان دارویی عارضه ای جدی ایجاد شود ممکن است نیاز به برداشتن روده بزرگ که "کولکتومی" نام دارد وجود داشته باشد.این جراحی تنها راه درمان کولیت زخمی است.
مصرف داروهای آزاتیوپورین، مرکاپتوپورین یا سیکلوسپورین در فرمهای مقاوم در70درصد موارد باعث ایجاد وحفظ فاز خاموشی می شوند.
به علت احتمال بروز عوارض دارویی پایش مدون سلولهای خونی، آنزیم های کبدی و پانکراسی و بروز عفونت ها ضروری است.
*کم خونی، تب، التهاب کبدی ولخته شدن خون در عروق از عوارض این بیماری است.این بیماری درمان نمی یابد ولی معمولا به خوبی کنترل می شود.*
بعضی از مواردی که در کنترل این بیماری استفاده شده ولی تا ثیر آنها به طور کامل ثابت نشده است شامل روغن ماهی، نیکوتین،آنتی بیوتیک ها و پروبیوتیک ها (باکتری های غیر بیماری زای مستقر در روده طبیعی )هستند.
شایع ترین دلیل جراحی در این بیماران عدم پاسخ یا پاسخ ضعیف بیماری به درمان طبی است. بروز عوارض جدی دارویی، ایجاد تغییرات پیش بد خیمی یا بد خیمی در روده بزرگ، وابستگی به استروئید ها برای کنترل علائم نیز از علل دیگر نیاز به عمل جراحی هستند.در حدود 30درصد بیماران در نهایت نیاز به عمل جراحی وجود دارد که زمان آن به طور متوسط 15تا20سال بعد از شروع بیماری است.
در اشکال پیشرفته بیماری ممکن است کاهش وزن وسو تغذیه ایجاد شود.یک رژیم غذایی متعادل وتنظیم شده می تواند باعث بقای سلامت عمومی و حفظ وزن در حد طبیعی شود. هیچ رژیم خاصی که باعث کولیت زخمی شده یا باعث طولانی کردن فاز خاموشی بیماری شود شناخته نشده است.
بیمار باید فقط از غذاهایی که باعث تشدید علائم بیماری می شوند پرهیز کند. بیمارانی که به هر دلیل غذای خود را محدود کرده اند باید ویتامینهای مختلف تکمیلی دریافت کنند و دریافت روزانه مولتی ویتامین منطقی است. بیمارانی که داروی سولفا سالازین می خورند باید اسید فولیک تکمیلی به طور روزانه دریافت کنند.از داروهای ضد درد مانند بروفن، مفنامیک اسید، ناپروکسن باید خودداری شودچون گاهی باعث تشدید علایم ویا شعله ور شدن بیماری در فاز خاموش می شوند. مصرف استامینوفن اشکالی ندارد.اگر بدنبال خوردن لبنیات که حاوی قند لاکتوزهستند علائم دارد، اسهال ودفع گاز ایجاد شود، عدم تحمل لاکتوز رخ داده است و نیاز به محدودیت مصرف لبنیات وجود دارد اگر مصرف لبنیات محدود شود برای جلوگیری از بروز پوکی استخوان باید کلسیم تکمیلی به طور روزانه مصرف شود .اگر بیماری در فاز حاد بوده و اسهال ودردهای کرامپی وجود دارد محدود کردن مقدار مصرف میوجات وسبزیجات خام، کافئین (قهوه)، نوشابه های گاز دار، شیرینی های رژیمی، محصولات صنعتی حاوی قند سوربیتول باعث بهبود علائم می شود .
مصرف روزانه بعضی از فیبر های غذایی به دلائل نامعلومی باعث طولانی شدن فاز خاموش بیماری می شود.
گاهی در بیمارانی که قادر به خوردن نیستند تغذیه از راه لوله بینی –معدی وندرتا از راه وریدی ضرورت دارد .استرس های روحی با تشدید علائم وشعله ور شدن بیماری ارتباط دارد ولی با ایجاد بیماری ارتباط و علتی ندارد. رفتار درمانی باعث بهبود استرس و کاهش شدت بیماری و افزایش مدت فاز خاموش بیماری می شود. مراقبت از عوارضی که در کولیت های طول کشیده ممکن است ایجاد شود ضروری است.ایجاد تنگی در روده بزرگ یا راست روده در تعداد کمی از بیماران رخ می دهد اگر کولیت به حدی شدید باشد که با تخریب دیواره یک شریان یا ورید همراه باشد باعث خونریزی شدید ونیاز به تزریق خون یا جراحی می شود . گاهی در مواردشدید، التهاب به تمام جداره روده توسعه یافته واتساع شدید همراه با نازک شدن جدار روده و شکنندگی آن رخ داده و می تواند منجر به پارگی دیواره و سوراخ شدن روده شود .در این موارد بیمار کاملا بد حال است و اگر با درمانهای طبی بهبود نیافت باید جراحی شود .در بیماران مبتلا به کولیت زخمی خطر ابتلا به سرطان زیادتر از بقیه مردم است و این خطر به مدت بیماری، وسعت وطول روده درگیر بستگی دارد .بالاترین خطر در گرفتاریهای تمام طول روده بزرگ (پان کولیت )است.
افزایش خطر بروز سرطان در این بیماران 8تا10سال بعد از شروع علائم بیماری پیش بینی می شود و پایش آن با برنامه منظم کولونوسکوپی به طور سالانه و بعد از ده سال از بروز بیماری تو صیه شده است .در بیماران مبتلا به گرفتاری قسمت نزولی روده بزرگ نیز خطر سرطان بالاتر بوده واین افزایش خطر 15تا20سال بعد از شروع بیماری رخ می دهد .در این بیماران برنامه کولونوسکوپی ونمونه برداری از روده بزرگ 15سال بعد از بروز بیماری شروع شده وبه فواصل 1-3سال انجام می شود .درگیری محدود به راست روده (پروکتیت)باعث افزایش خطر سرطان روده بزرگ نمی شود.
پیگیری و مراقبت از بروز سرطان با انجام کولونوسکوپی با فواصل زمانی مشخص می تواند با کشف تغییرات پیش بد خیمی یا مراحل اولیه بد خیمی نقش مهمی در نجات جان بیماران داشته باشد.
در صورت کشف تغییرات پیش بد خیمی باید عمل جراحی برداشتن روده بزرگ انجام شود . کولیت زخمی بر روی بارداری و باروری تاثیری ندارد. در مردان بعد از عمل جراحی ممکن است نا توانی جنسی ایجاد شود .بدنبال خوردن داروی سولفا سالازین ممکن است کاهش برگشت پذیر در تعداد اسپرم ایجاد شود.در زنان عمل جراحی ممکن است باعث نا زایی و اختلالات قاعدگی شود. بارداری بهتر است در طی دوره خاموش بیماری باشد و در طی بارداری باید از انجام کولونوسکوپی وعکس برداری با ماده حاجب خودداری شود ولی دیدن روده بزرگ (سیگموئیدوسکوپی) اشکال ندارد .
مصرف سولفاسالازین در طی بارداری و شیر دهی اشکال ندارد.از مصرف کورتون در سه ماهه اول بارداری باید اجتناب شده ولی مصرف آن در بقیه طول بارداری با پایش دقیق عوارض اشکال ندارد. مصرف داروهای فوق در حین شیردهی اشکال ندارد ولی بهتر است چند ساعت بعد از دریافت دارو شیر داده شود.
*گاهی کاهش رشد وزن وقد وگاهی تب بدون منشا شناخته شده، نخستین علائم تظاهر کولیت زخمی در کودکان هستند.
افزایش خطر بروز سرطان در این بیماران 8تا10سال بعد از شروع علائم بیماری پیش بینی می شود.
مصرف کورتون در کودکان در حال رشد نباید به مدت طولانی ادامه داده شود وبه علت خطر بروز کوتاهی قد جراحی در کولیت های زخمی وابسته به کورتون قابل انجام است .
گاهی کاهش رشد وزن وندرتا رشد قد وگاهی تب بدون منشا شناخته شده اولین علائم تظاهر کولیت زخمی در کودکان هستند که معمولا با درمان طبی جبران می شوند .
در صورت ادامه کاهش رشد به رغم درمان طبی مناسب یا به علت وابستگی به استروئیدها باید جراحی مد نظر باشد.رژیم غذایی مناسب برای ثبات تعادل متابلیک بدن و رشد کودک وجبران نیازهای متابلیک ناشی از بیماری باید طراحی شود .مانیتورینگ رشد وزنی وقدی در کودکان مبتلا از اهمیت خاصی برخوردار است.
نویسنده : دکتر حمید رضا طلایی- فوق تخصص گوارش و کبد کودکان ویراستار ادبی: منیژه شفیعیان


 SORBITOL

موارد مصرف‌: 1 ـ سوربیتول‌ به‌ عنوان‌ ملین‌هیپراسموتیک‌ در درمان‌ کوتاه‌ مدت‌ اسهال‌مصرف‌ می‌شود.

2 ـ سوربیتول‌ به‌ عنوان‌ شیرین‌ کننده‌ درفرآورده‌های‌ دارویی‌ بکار می‌رود.

فارماکوکینتیک‌: جذب‌ سوربیتول‌ از مجرای‌گوارش‌ بسیار ضعیف‌ است‌. این‌ ماده‌ درکبد متابولیزه‌ شده‌ و به‌فروکتوز تبدیل‌می‌شود. بخشی‌ از سوربیتول‌ نیز به‌گلوکزمتابولیزه‌ می‌شود.

 

موارد منع‌ مصرف‌: سوربیتول‌ در بیماران‌مبتلا به‌عدم‌ تحمل‌ ارثی‌ فروکتوز یا دربیماران‌ مبتلا به‌عیب‌ کار کلیه‌ یا آسیب‌شدید کبد نباید مصرف‌ شود.

 

عوارض‌ جانبی‌: مصرف‌ مقادیر زیاد این‌دارو ممکن‌ است‌ سبب‌ بروز نفخ‌، درد شکم‌و اسهال‌ شود.

 

مقدار مصرف‌: به‌عنوان‌ ملین‌ اسموتیک‌، ازراه‌ خوراکی‌ یا رکتال‌، مقادیر 50 ـ20 گرم‌ ازدارو مصرف‌ می‌شود.

 

اشکال‌ دارویی‌:

Powder: 5 g / Sachet

 

MESALAZINE

موارد مصرف‌: مزالازین‌ در درمان‌ وپیشگیری‌ حالت‌های‌ خفیف‌ تا متوسطکولیت‌ اولسروز یا بیماری‌ کرون‌ مصرف‌می‌شود.

 

مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو احتمالا بامهار آنزیم‌سیکلواکسیژناز باعث‌ کاهش‌ تولیدپروستاگلاندین‌ها و در نتیجه‌ کاهش‌التهاب‌ در بیماری‌ التهابی‌ روده‌ها می‌شود.

 

فارماکوکینتیک‌: حدود 30ـ20 درصد یک‌مقدار مصرف‌ خوراکی‌ جذب‌ و باقی‌مانده‌آن‌ در روده‌ هیدرولیز می‌شود. داروی‌جذب‌ شده‌ نیز به‌سرعت‌ در مخاط روده‌ وکبد هیدرولیز می‌شود.

هشدارها: این‌ دارو در صورت‌ وجوداختلال‌های‌ خونی‌ و تنگی‌ پیلور با احتیاطمصرف‌ شود.

 

موارد منع‌ مصرف‌: مزالازین‌ در صورت‌وجود حساسیت‌ مفرط به‌ سالیسیلات‌ها وعیب‌ کار کلیه‌ نباید مصرف‌ شود.

 

عوارض‌ جانبی‌: تهوع‌، اسهال‌ و درد شکم‌،سردرد، بهتر شدن‌ علائم‌ کولیت‌، بندرت‌پانکراتیت‌، هپاتیت‌ یا نفریت‌ برگشت‌پذیر یاسندرم‌ نفروتیک‌ بثورات‌ جلدی‌ و کهیر،اختلال‌ خونی‌ (کاهش‌ کلبول‌های‌ سفیدخون‌ یا پلاکت‌ها یا آنمی‌ اپلاستیک‌)،میوکاردیت‌، سندرم‌ شبه‌ لوپوس‌ وآلوئولیت‌ از عوارض‌ گزارش‌ شده‌ این‌ داروهستند.

 

نکات‌ قابل‌ توصیه‌: این‌ دارو باید قبل‌ از غذا وهنگام‌ خواب‌ بامقدار کافی‌ آب‌ مصرف‌شود.

 

مقدار مصرف‌: مقدار g/day 1 چهار بار درروز در مقادیر منقسم‌ به‌مدت‌ حداکثر تا 8هفته‌ تجویز می‌شود.

 

اشکال‌ دارویی‌:

Entric Coated Tablet: 250 mg, 500 mg

 

METOCLOPRAMIDE

موارد مصرف‌: متوکلوپرامید در درمان‌تهوع‌ و استفراغ‌ ناشی‌ از جراحی‌ یا

شیمی‌ درمانی‌، برگشت‌ محتویات‌ معده‌به‌مری‌، آهسته‌ بودن‌ تخلیه‌ معده‌،جلوگیری‌ از پنومونی‌ ناشی‌ ازآسپیراسیون‌، سردرد، عروقی‌، سکسکه‌مقاوم‌ و گاستروپارازیز دیابتیک‌ مصرف‌می‌شود.

مکانیسم‌ اثر: متوکلوپرامید احتمالاشل‌شدن‌ عضلات‌ صاف‌ معدی‌ ناشی‌ ازدوپامین‌ را مهار می‌کند و بنابراین‌ باعث‌تقویت‌ اثرات‌ کولینرژیک‌ می‌شود. اثرات‌ضدتهوع‌ دارو ناشی‌ از افزایش‌ آستانه‌فعالیت‌ گیرنده‌های‌ شیمیائی‌ (CTZ)می‌باشد.

 

فارماکوکینتیک‌: جذب‌ متوکلوپرامیدازدستگاه‌ گوارش‌ سریع‌ است‌. متابولیسم‌ آن‌کبدی‌ و نیمه‌ عمر دارو 6ـ4 ساعت‌ است‌.زمان‌ شروع‌ اثر دارو از راه‌ خوراکی‌60ـ30 دقیقه‌، تزریق‌ عضلانی‌ 15ـ10 دقیقه‌و تزریق‌ وریدی‌ 3ـ1 دقیقه‌ است‌. طول‌ اثردارو 2ـ1 ساعت‌ و دفع‌ آن‌ عمدت? کلیوی‌است‌.

 

موارد منع‌ مصرف‌: در صورت‌ ابتلاء بیماربه‌صرع‌، خونریزی‌ گوارشی‌، انسدادمکانیکی‌ یا پرفوراسیون‌ مجرای‌ گوارش‌ یافئوکروموسیتوم‌ نباید مصرف‌ شود.

 

هشدارها: 1 ـ در صورت‌ عیب‌ شدید کارکلیه‌ یا کبد باید بااحتیاط مصرف‌

شود.

2 ـ در صورت‌ عیب‌ شدید کار کلیه‌ یا کبدمقدار مصرف‌ دارو باید به‌حدود نصف‌کاهش‌ یابد.

 

عوارض‌ جانبی‌: تغییرات‌ فشارخون‌، تاکی‌کاردی‌، عوارض‌ خارج‌ هرمی‌ و دیسکنزی‌،اسهال‌، سرگیجه‌، بیقراری‌، خستگی‌ یاضعف‌ غیر عادی‌، از عوارض‌ جانبی‌ داروهستند.

 

تداخل‌های‌ داروئی‌: مصرف‌ متوکلوپرامیدباسایر داروهای‌ مضعف‌ CNS باعث‌تشدید عوارض‌ سداتیو دارو می‌شود.

نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ تزریق‌ وریدی‌متوکلوپرامید باید به‌آهستگی‌ و طی‌ 2ـ1دقیقه‌ انجام‌ شود.

2 ـ شکل‌ خوراکی‌ دارو باید 30 دقیقه‌ قبل‌ ازهر وعده‌ غذا و موقع‌ خواب‌ مصرف‌ شود.

 

مقدار مصرف‌:

خوراکی‌:

بزرگسالان‌: برای‌ درمان‌ گاستروپارازیزناشی‌ از دیابت‌ 10 میلی‌گرم‌ 30 دقیقه‌ قبل‌از شروع‌ علائم‌ یا قبل‌ از غذا و هنگام‌ خواب‌،تا حداکثر 4 بار در روز مصرف‌ می‌شود.در درمان‌ برگشت‌ محتویات‌ معده‌ به‌مری‌15ـ10 میلی‌گرم‌ 30 دقیقه‌ قبل‌ از شروع‌علائم‌ یا قبل‌ از غذا و هنگام‌ خواب‌، تاحداکثر 4 بار در روز مصرف‌ می‌شود. دردرمان‌ سکسکه‌ مقدار 20ـ10 میلی‌گرم‌ 4بار در روز به‌مدت‌ یک‌ هفته‌ تجویزمی‌شود. در صورت‌ نیاز مقدار اولیه‌ 10میلی‌گرم‌ به‌صورت‌ تزریق‌ عضلانی‌ تجویزمی‌شود. حداکثر مقدار مصرف‌ دارو0/5 mg/kg/day است‌.

کودکان‌: در درمان‌ تاخیر تخلیه‌ معده‌ یابه‌عنوان‌ محرک‌ پریستالتیک‌ در کودکان‌14ـ 5 سال‌ مقدار 5 ـ 2/5 میلی‌گرم‌ 3 بار درروز 30 دقیقه‌ قبل‌ از غذا و هنگام‌ خواب‌تجویز می‌شود.

تزریقی‌:

بزرگسالان‌: در درمان‌ تاخیر تخلیه‌ معده‌ یامحرک‌ پریستالتیک‌ 10 میلی‌گرم‌ تزریق‌وریدی‌ می‌شود. در درمان‌ سکسکه‌ ابتدا10 میلی‌گرم‌ تزریق‌ آهسته‌ وریدی‌ می‌شودو سپس‌ به‌صورت‌ خوراکی‌ ادامه‌ می‌یابد.به‌عنوان‌ ضدتهوع‌ در شیمی‌ درمانی‌2mg/kg برای‌ 30 دقیقه‌ قبل‌ از شیمی‌درمانی‌ تجویز می‌شود که‌ در صورت‌ نیازهر 2 یا 3 ساعت‌ تکرار می‌شود. در صورت‌نیاز می‌توان‌ mg/kg 1 از دارو را به‌صورت‌انفوزیون‌ وریدی‌ تجویز کرد. به‌عنوان‌ضدتهوع‌ بعد از جراحی‌ 20ـ10 میلی‌گرم‌نزدیک‌ پایان‌ جراحی‌ تزریق‌ عضلانی‌می‌شود.

کودکان‌: به‌عنوان‌ ضدتهوع‌ و در درمان‌تاخیر تخلیه‌ معده‌ یا محرک‌ پریستالتیک‌mg/kg 1 به‌صورت‌ مقدار واحد تجویزمی‌شود که‌ در صورت‌ نیاز یک‌ ساعت‌ بعدتکرار می‌شود.

 

اشکال‌ دارویی‌:

Drop: 60 mg / 15 ml

Injection: 10 mg / 2 ml

Tablet: 25 mg

 

OMEPRAZOLE

موارد مصرف‌: امپرازول‌ در درمان‌زخم‌های‌ خوش‌ خیم‌ معده‌ و دوازدهه‌،زخم‌های‌ وابسته‌ به‌هلیکوباکتری‌ پیلوری‌،سندروم‌ زولینجر ـ الیسون‌، کاهش‌ اسیدمعده‌ در جراحی‌ و پیشگیری‌ یا کوتاه‌ مدت‌بازگشت‌ محتویات‌ معده‌ به‌ مری‌ و درمان‌بیماری‌ به‌کار برده‌ می‌شود.

 

مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو بامهار پمپ‌K+/H+/ATPase باعث‌ مهار تولید اسیددر معده‌ می‌گردد.

 

فارماکوکینتیک‌: جذب‌ دارو سریع‌ است‌ ودارو باکاهش‌ اسیدمعده‌ به‌جذب‌ خود کمک‌می‌کند. متابولیسم‌ آن‌ کبدی‌ است‌ و از راه‌کلیه‌ دفع‌ می‌گردد. نیمه‌ عمر آن‌ بین‌ 1ـ 0/5ساعت‌ می‌باشد.

 

هشدارها: این‌ دارو باید در بیماران‌

مبتلا به‌ یا دارای‌ سابقه‌ ابتلای‌ به‌

بیماری‌ مزمن‌ کبدی‌، با احتیاط مصرف‌گردد.

عوارض‌ جانبی‌: از عوارض‌ شایع‌ این‌ دارومی‌توان‌ سردرد، اسهال‌، بثورات‌ جلدی‌،کهیر و سرگیجه‌ را نام‌ برد.

 

تداخل‌های‌ داروئی‌: مصرف‌ همزمان‌ این‌دارو باداروهای‌ ضدانعقاد خوراکی‌ مانندوارفارین‌ باعث‌ افزایش‌ اثر وارفارین‌می‌گردد. مصرف‌ همزمان‌ این‌ دارو بادیازپام‌ و داروهای‌ ضدصرع‌ مثل‌فنی‌توئین‌ باعث‌ افزایش‌ اثر آن‌ می‌گردد.

 

نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ در صورت‌ بروزسوءهاضمه‌، اسهال‌ و کهیر طی‌ درمان‌،به‌پزشک‌ مراجعه‌ شود.

2 ـ در صورت‌ اثبات‌ وجود سرطان‌ معده‌ ازمصرف‌ این‌ دارو باید خودداری‌ گردد.

3 ـ کپسول‌ دارو باید بلافاصله‌ قبل‌ از غذاغ‌و ترجیح? در صبح‌ مصرف‌ شود.

 

مقدار مصرف‌: در ناراحتی‌ها و زخم‌های‌خوش‌ خیم‌ معده‌ و دوازدهه‌ مقدارmg/day 20 به‌مدت‌ 8ـ4 هفته‌ مصرف‌می‌شود. در موارد شدید می‌توان‌ مقدارمصرف‌ را به‌ mg/day 40 افزایش‌ داد. درصورت‌ نیاز مقدار نگهدارنده‌ mg/day 20مصرف‌ می‌شود. در زخم‌های‌ گوارشی‌همراه‌ با هلیکوباکترپیلوری‌ مقدار مصرف‌فوق‌ همزمان‌ با آنتی‌بیوتیک‌ مناسب‌مصرف‌ می‌گردد.

در سندرم‌ زولینجر ـ الیسون‌ بامقدار اولیه‌mg/day 60 شروع‌ می‌شود. مقدار معمول‌در چنین‌ مواردی‌ بسته‌ به‌نیاز بیمار بین‌mg/day 120ـ20 می‌باشد. برای‌ کاهش‌اسید معده‌ پیش‌ از جراحی‌ ابتدا 60میلی‌گرم‌ در عصر روز قبل‌ از جراحی‌مصرف‌ می‌گردد و 6ـ2 ساعت‌ قبل‌ ازجراحی‌ 40 میلی‌گرم‌ دیگر مصرف‌می‌شود. در بازگشت‌ محتویات‌ معده‌ به‌مری‌ mg/day 20 روزانه‌ به‌مدت‌ 8ـ4 هفته‌که‌ در صورت‌ نیاز تا 40 میلی‌گرم‌ قابل‌افزایش‌ است‌، مصرف‌ می‌شود.

کودکان‌: مصرف‌ این‌ دارو در کودکان‌توصیه‌ نمی‌شود.

 

اشکال‌ دارویی‌:

Capsule: 20 mg

 

PANCREATIN

موارد مصرف‌: پانکراتین‌ به‌عنوان‌ مکمل‌آنزیم‌های‌ لوزالمعده‌ برای‌ هضم‌ چربی‌ها وکربوهیدرات‌ها در التهاب‌ مزمن‌ لوزالمعده‌،فیبروزسیستیک‌، انسداد مجاری‌ لوزالمعده‌و سرطان‌ لوزالمعده‌ یا مجرای‌ کلدوک‌ وبعد از برداشت‌ لوزالمعده‌ که‌ منجربه‌ترشح‌ ناقص‌ آنزیم‌های‌ مربوطه‌ می‌گردداستفاده‌ می‌شود. همچنین‌ این‌ دارو دردرمان‌ استئاتوره‌ ناشی‌ از برداشتن‌ تمام‌قسمتی‌ از معده‌ و یا روده‌ نیز استفاده‌می‌شود.

 

مکانیسم‌ اثر: به‌علت‌ وجود پروتئاز،آمیلازولیپاز در این‌ دارو هضم‌ چربی‌ها وپروتئین‌ها و نشاسته‌ در مجرای‌ گوارش‌ باسهولت‌ بیشتری‌ انجام‌ می‌شود.

 

هشدارها: بیمارانی‌ که‌ نسبت‌به‌پروتئین‌های‌ حیوانی‌ عدم‌ تحمل‌ نشان‌می‌دهند، ممکن‌ است‌ این‌ دارو را نیز تحمل‌نکنند.

 

عوارض‌ جانبی‌: بیشتر عوارض‌ ناشی‌ ازمصرف‌ بیش‌ از حد دارو می‌باشد که‌می‌تواند منجر به‌ تحریک‌ دهان‌ و مری‌ وناحیه‌ قبل‌ از دفع‌ در روده‌ شود.

 

تداخل‌های‌ داروئی‌: جذب‌ فرآورده‌های‌خوراکی‌ حاوی‌ آهن‌، در صورت‌ مصرف‌همزمان‌ بااین‌ دارو کاهش‌ می‌یابد.

 

نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ بهتر است‌ این‌ دارو باغذا میل‌ شود.

2 ـ از جویدن‌ قرصها باید خودداری‌ شود.

3 ـ اثر این‌ دارو بااسید معده‌ کاهش‌می‌یابد. بنابراین‌ باید بعد از غذا مصرف‌شود.

4 ـ در صورت‌ بروز اسهال‌، درد شکمی‌ وناراحتی‌های‌ دیگر گوارشی‌ باپزشک‌مشورت‌ گردد.

5 ـ گرما یا غذای‌ داغ‌ موجب‌ غیر فعال‌ شدن‌دارو می‌گردد.

6 ـ در بیماران‌ مبتلا به‌ اختلال‌های‌ مری‌ یادر بیمارانی‌ که‌ قرص‌ را در حالت‌ خوابیده‌مصرف‌ می‌کنند، برای‌ کاهش‌ احتمال‌باقیماندن‌ قرص‌ در مری‌، پس‌ از مصرف‌قرص‌ مقداری‌ غذای‌ جامد مصرف‌ کنند.

 

مقدار مصرف‌: روزی‌ یک‌ قرص‌ همراه‌ باغذایا قبل‌ از آن‌ مصرف‌ شود. در صورت‌ نیاز،می‌توان‌ مقدار مصرف‌ را به‌دو قرص‌ یابیشتر افزایش‌ داد.

 

اشکال‌ دارویی‌:

Entric Coated Tablet: Amylase 25000FIPU + Lipase 36000 FIPU + Protease2000 FIPU

 

PROPANTHELINE BROMIDE

موارد مصرف‌: پروپانتلین‌ به‌ عنوان‌ داروی‌کمکی‌ در درمان‌ زخم‌های‌ گوارشی‌ واختلالات‌ گوارشی‌ ناشی‌ از اسپاسم‌ عضلات‌صاف‌ معدی‌ ـ روده‌ای‌ مصرف‌ می‌شود.

 

مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو به‌ طور رقابتی‌گیرنده‌های‌ موسکارینی‌ را مسدود کرده‌ وباعث‌ مهار حرکات‌ عضله‌ صاف‌ و کاهش‌ترشحات‌ معده‌ می‌گردد.

 

فارماکوکینتیک‌: حدود 50 درصد از راه‌خوراکی‌ جذب‌ می‌گردد و بقیه‌ آن‌ دردستگاه‌ گوارش‌ هیدرولیز می‌شود. نیمه‌عمر آن‌ 9 ساعت‌ است‌. محل‌ اصلی‌متابولیسم‌ این‌ دارو در کبد است‌ و به‌آهستگی‌ از کلیه‌ دفع‌ می‌گردد.

 

هشدارها: 1 ـ در بیماران‌ سالخورده‌احتمال‌ بروز اختلال‌ حافظه‌، هیجان‌،آشفتگی‌، خواب‌آلودگی‌ یا اغتشاش‌ شعوروجود دارد.

2 ـ به‌ دلیل‌ بروز خشکی‌ دهان‌ احتمال‌ بروزپوسیدگی‌ دندانها در مصارف‌ طولانی‌ مدت‌وجود دارد.

3 ـ در بیماریهای‌ انسدادی‌ روده‌، آشالازی‌و تنگی‌ پیلور، گلوکوم‌ با زاویه‌ باریک‌،التهاب‌ مری‌ ناشی‌ از برگشت‌ محتویات‌معده‌ به‌ مری‌، احتباس‌ ادرار و بزرگی‌پروستات‌ با احتیاط مصرف‌ گردد.

 

عوارض‌ جانبی‌: احتمال‌ بروز افزایش‌حرارت‌ بدن‌ در صورت‌ مصرف‌ این‌ دارودر مناطق‌ گرمسیر یا در صورت‌ فعالیت‌شدید بدن‌ وجود دارد. از عوارض‌ شایع‌این‌ دارو می‌توان‌ از یبوست‌، احساس‌ نفخ‌،کاهش‌ تعریق‌، خشکی‌ دهان‌، سردرد ونبض‌ سریع‌ نام‌ برد.

 

تداخل‌های‌ دارویی‌: دفع‌ ادراری‌ پروپانتلین‌در صورت‌ استفاده‌ از داروهای‌ قلیایی‌کننده‌ ادرار از جمله‌ استازولامید به‌ تاخیرمی‌افتد. در صورت‌ مصرف‌ این‌ دارو باآمانتادین‌، ضد افسردگی‌های‌ سه‌ حلقه‌ای‌،داروهای‌ ضد هیستامینی‌، سایر داروهای‌ضد موسکارینی‌، دیسوپیرامید،هالوپریدول‌ و تیوگزانتین‌ها اثرضدموسکارینی‌ آنها تشدید می‌گردد. ضداسیدها و داروهای‌ ضد اسهال‌ جاذب‌،جذب‌ این‌ دارو را کاهش‌ می‌دهند. مصرف‌همزمان‌ این‌ دارو با داروهای‌ ضد دردمخدر شبه‌ تریاک‌ ممکن‌ است‌ منجر به‌افزایش‌ خطر یبوست‌ شدید، انسداد و فلج‌روده‌ها و یا احتباس‌ ادرار شود.

 

نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ برای‌ افزایش‌ جذب‌،این‌ دارو 1 ـ 0/5 ساعت‌ قبل‌ از غذا مصرف‌گردد.

2 ـ احتمال‌ افزایش‌ حساسیت‌ چشمها به‌نور و بروز خشکی‌ دهان‌ وجود دارد.

3 ـ در هوای‌ گرم‌ یا در صورت‌ فعالیت‌شدید بدنی‌ احتمال‌ افزایش‌ دمای‌ بدن‌وجود دارد.

 

مقدار مصرف‌:

بزرگسالان‌: مقدار 15 میلی‌گرم‌ قبل‌ از غذاسه‌ بار در روز و 30 میلی‌گرم‌ موقع‌ خواب‌بر اساس‌ نیاز بیمار تجویز می‌شود.حداکثر میزان‌ مصرف‌ در بزرگسالان‌120mg/day است‌.

کودکان‌: در کودکان‌ مقدار 0/4mg/kgچهاربار در روز براساس‌ نیاز و تحمل‌بیمار تجویز می‌شود. (قرص‌ این‌ داروبرای‌ مصرف‌ کودکان‌ چندان‌ مناسب‌نیست‌ زیرا نمی‌توان‌ قرص‌ را تقسیم‌ کرد).

 

اشکال‌ دارویی‌:

Coated Tablet: 15mg

 

RANITIDINE

موارد مصرف‌: رانیتیدین‌ در درمان‌ کوتاه‌مدت‌ زخمهای‌ فعال‌ دوازدهه‌ یا زخمهای‌فعال‌ و خوش‌ خیم‌ معده‌، (در مقادیر کم‌برای‌ پیشگیری‌ از عود زخم‌ دوازدهه‌مصرف‌ می‌شود)، حالات‌ مرضی‌ ترشح‌بیش‌ از حد اسید معده‌ مانند سندروم‌زولینگر ـ الیسون‌، برگشت‌ محتویات‌ معده‌به‌مری‌ و سایر مواردی‌ که‌ کاهش‌ اسیدمعده‌ برای‌ آن‌ مفید است‌ مانند جراحی‌ دردستگاه‌ گوارش‌، مورد استفاده‌ قرارمی‌گیرد.

 

مکانیسم‌ اثر: این‌ دارو از طریق‌ رقابت‌ باهیستامین‌ در سطح‌ گیرنده‌های‌  H2درسلول‌های‌ جداره‌ای‌، ترشح‌ پایه‌ای‌ اسیدمعده‌ و همچنین‌ تحریک‌ ترشح‌ اسید معده‌توسط غذا، پنتاگاسترین‌ و سایرمحرک‌های‌ ترشح‌ اسید معده‌ را مهارمی‌کند.

 

فارماکوکینتیک‌: رانیتیدین‌ به‌ سرعت‌ ازمجرای‌ گوارش‌ جذب‌ می‌گردد و در اولین‌عبور کبدی‌ متابولیزه‌ می‌گردد. اوج‌ غلظت‌سرمی‌ آن‌ در حدود 3 ـ 2 ساعت‌ پس‌ ازمصرف‌ می‌باشد. طول‌ اثر دارو برای‌کاهش‌ ترشح‌ اسید 4 ساعت‌ و در هنگام‌شب‌ حدود 12 ساعت‌ می‌باشد. این‌ دارو ازراه‌ کلیه‌ دفع‌ می‌گردد.

 

هشدارها: 1 ـ بیمارانی‌ که‌ به‌ سایمتیدین‌عدم‌ تحمل‌ نشان‌ می‌دهند، ممکن‌ است‌ این‌دارو را نیز تحمل‌ نکنند.

2 ـ در سیروز کبدی‌ و ناراحتی‌های‌ کلیوی‌متوسط تا شدید خطر بروز عوارض‌جانبی‌ به‌خصوص‌ عوارض‌ عصبی‌ دارووجود دارد.

3 ـ مصرف‌ این‌ دارو بیش‌ از 12 هفته‌مداوم‌ توصیه‌ نمی‌شود.

 

عوارض‌ جانبی‌: عوارض‌ این‌ دارو بیشترشامل‌ اسهال‌ یا یبوست‌، سرگیجه‌ یاسردرد و نفخ‌ شکم‌ است‌.

 

تداخل‌های‌ داروئی‌: جذب‌ این‌ دارو درحضور آنتی‌اسیدها کاهش‌ می‌یابد.

با وجود آنکه‌ رانیتیدین‌ در مقایسه‌ باسایمتیدین‌ یک‌ مهارکننده‌ ضعیف‌ترآنزیم‌های‌ کبدی‌ است‌، با این‌ وجود درمصرف‌ همزمان‌ سایر داروها با این‌ داروباید احتیاط کرد.

 

نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ کشیدن‌ سیگار موجب‌کاهش‌ اثر این‌ دارو می‌شود.

2 ـ در بیماران‌ سالخورده‌ یا مبتلا به‌نارسایی‌ کبدی‌ یا کلیوی‌ ممکن‌ است‌ به‌کاهش‌ مقدار مصرف‌ دارو نیاز باشد.

 

مقدار مصرف‌:

خوراکی‌:

بزرگسالان‌: در درمان‌ قرحه‌ خوش‌ خیم‌گوارشی‌، قرحه‌ ناشی‌ از مصرف‌ داروها،بازگشت‌ محتویات‌ معده‌ به‌ مری‌ و سوءهاضمه‌ مزمن‌ مقدار 150 میلی‌ گرم‌ 2 باردر روز (صبح‌ و شب‌) یا 300 میلی‌ گرم‌موقع‌ خواب‌ برای‌ مدت‌ 8 ـ 4 هفته‌ مصرف‌می‌شود.

در درمان‌ سندرم‌ زولینجر ـ الیسون‌ 150میلی‌ گرم‌ 3 بار در روز تا حداکثر 6g/dayدر مقادیر منقسم‌ مصرف‌ می‌شود.

کودکان‌: در درمان‌ قرحه‌ گوارشی‌

4 mg/kg ـ 2 دوبار در روز تا حداکثرmg/day 300 مصرف‌ می‌شود. مقدارمصرف‌ نگهدارنده‌ تا 150 میلی‌ گرم‌ درشب‌ می‌باشد.

تزریقی‌:

برای‌ کاهش‌ ترشح‌ اسید معده‌ قبل‌ از اعمال‌جراحی‌ یا زایمان‌ مقدار 150 ـ 50 میلی‌ گرم‌2 ـ 0/5 ساعت‌ قبل‌ از القای‌ بیهوشی‌به‌صورت‌ عضلانی‌ یا تزریق‌ آهسته‌وریدی‌ مصرف‌ می‌شود.

 

اشکال‌ دارویی‌:

Film Coated Tablet (as HCI): 150 mg

Injection (as HCI) : 25 mg/ml

 

SUCRALFATE

موارد مصرف‌: این‌ دارو برای‌ درمان‌ کوتاه‌مدت‌ 8 هفته‌ای‌ زخم‌ دوازدهه‌ یا پیشگیری‌از آن‌ و برای‌ درمان‌ کوتاه‌ مدت‌ زخم‌ معده‌و تخفیف‌ عوارض‌ گوارشی‌ داروهای‌ضدالتهاب‌ غیراستروئیدی‌ مصرف‌می‌شود.

 

مکانیسم‌ اثر: سوکرالفیت‌ احتمالا بااتصال‌به‌بقایای‌ پروتئینی‌ زخم‌ مثل‌ آلبومین‌ وفیبرینوژن‌، یک‌ لایه‌ محافظ برضد اسیدایجاد می‌کند. این‌ دارو همچنین‌ احتمالاباتشکیل‌ لایه‌ محافظ بر روی‌ مخاط سالم‌آنها را در مقابل‌ اثرات‌ اسید حفظ می‌کند.

 

فارماکوکینتیک‌: تقریب? 5% دارو از راه‌خوراکی‌ جذب‌ می‌گردد. طول‌ مدت‌ اثرسوکرالفیت‌ حدود 5 ساعت‌ است‌ و عمدت?از راه‌ مدفوع‌ دفع‌ می‌گردد.

 

موارد منع‌ مصرف‌: در صورت‌ عیب‌ شدیدکار کلیه‌ به‌ دلیل‌ احتمال‌ جذب‌ آلومینیوم‌موجود در این‌ فرآورده‌، نباید مصرف‌شود.

 

هشدارها: مصرف‌ بیش‌ از هشت‌ هفته‌ این‌دارو توصیه‌ نمی‌گردد.

 

عوارض‌ جانبی‌: عارضه‌ شایع‌ این‌ دارویبوست‌ است‌. عوارض‌ باشیوع‌ کمتر آن‌عبارت‌ از کمردرد، اسهال‌، سرگیجه‌ یامنگی‌، خواب‌آلودگی‌، خشک‌ شدن‌ دهان‌،سوء هاضمه‌، تهوع‌ و دردهای‌ شکمی‌ است‌.

 

تداخل‌های‌ داروئی‌: مصرف‌ همزمان‌ این‌دارو با ضد اسیدها به‌دلیل‌ پیوند آنها به‌یکدیگر اثر آنها را کاهش‌ می‌دهد. درصورت‌ مصرف‌ همزمان‌ با فنی‌توئین‌،سیپروفلوکساسین‌، اوفلوکساسین‌،دیگوکسین‌ و تئوفیلین‌ ممکن‌ است‌ جذب‌این‌ داروها و در نتیجه‌ سطح‌ خونی‌ آنهاکاهش‌ یابد. این‌ دارو همچنین‌ ممکن‌ است‌جذب‌ تتراسایکلین‌ها و ویتامین‌های‌ محلول‌در چربی‌ مثل‌ K و E و D و A را کاهش‌ دهد.

 

مقدار مصرف‌: مقدار مصرف‌ بزرگسالان‌یک‌ گرم‌ چهار بار در روز یک‌ ساعت‌ قبل‌ ازهنگام‌ خواب‌ است‌.

 

اشکال‌ دارویی‌:

Scored Tablet: 1 g

Scored Tablet: 500 mg

For Suspension: 1 g/sachet

 

SULFASALAZINE

موارد مصرف‌: سولفاسالازین‌ در پیشگیری‌و درمان‌ بیماری‌ التهابی‌ روده‌ از جمله‌کولیت‌ اولسروز یا بیماری‌ کرون‌ مصرف‌می‌شود.

 

مکانیسم‌ اثر: اثر سولفاسالازین‌ در بیماری‌التهابی‌ روده‌ ممکن‌ است‌ به‌دلیل‌ اثرات‌تضعیف‌کننده‌ سیستم‌ ایمنی‌ باشد.سولفاسالازین‌ توسط باکتری‌های‌ روده‌ به‌سولفاپیریدن‌ و 5 ـ آمینوسالیسیلیک‌

اسید (مزالازین‌) تجزیه‌ می‌شود و ممکن‌است‌ این‌ دو ترکیب‌ مسئول‌ اثرات‌ داروباشند.

 

فارماکوکینتیک‌: سولفاسالازین‌ جذب‌ضعیفی‌ دارد. ولی‌ حدود 80ـ60 درصدسولفاپیریدین‌ و 25 درصد مزالازین‌ ناشی‌از تجزیه‌ سولفاسالازین‌ در کولون‌ جذب‌می‌شود. نیمه‌ عمر سولفاسالازین‌ 10ـ 5ساعت‌ است‌. دفع‌ دارو عمدت? کلیوی‌ است‌.

 

موارد منع‌ مصرف‌: 1 ـ در صورت‌ وجودحساسیت‌ به‌ سولفونامیدها،سالیسیلات‌ها، فوروسماید، مدرهای‌تیازیدی‌، سولفونیل‌ اوره‌ها یامهارکننده‌های‌ کربنیک‌ اثر انیدراز این‌ دارونباید مصرف‌ شود.

2 ـ این‌ دارو در کودکان‌ با سن‌ کمتر از 2سال‌ نباید مصرف‌ شود.

 

هشدارها: 1 ـ در صورت‌ مصرف‌ طولانی‌مدت‌ دارو، انجام‌ آزمون‌ شمارش‌سلول‌های‌ خونی‌ ضروری‌ است‌.

2 ـ امکان‌ بروز سرگیجه‌ بامصرف‌ این‌دارو وجود دارد.

3 ـ در موارد زیر مصرف‌ این‌ دارو باید بااحتیاط صورت‌ گیرد: سابقه‌ آلرژی‌،بیماری‌ کبدی‌ یا کلیوی‌، کمبود G6PD ووضعیت‌ استیلاسیون‌ آهسته‌.

 

عوارض‌ جانبی‌: عوارض‌ گزارش‌ شده‌ این‌دارو عبارتند از تهوع‌، استفراغ‌، ناراحتی‌قسمت‌ فوقانی‌ شکم‌، سردرد و بثورات‌جلدی‌، همچنین‌ این‌ بندرت‌ ممکن‌ است‌موجب‌ بروز تب‌، اختلال‌های‌ خونی‌ خفیف‌،پانکراتیت‌، هپاتیت‌، بدتر شدن‌ کولیت‌،سندرم‌ استیسون‌، جانسون‌، سندرم‌ شبه‌لوپوس‌ اریتماتوز، آلوئولیت‌ فیبروتیک‌،هماتوری‌، واکنش‌های‌ حساسیت‌ به‌ نور وسندرم‌ نفروتیک‌ شود.

 

تداخل‌های‌ دارویی‌: سولفاسالارین‌ درصورت‌ مصرف‌ همزمان‌ با داروهای‌ ضدانعقاد خوراکی‌، داروهای‌ ضد تشنج‌،داروهای‌ ضد دیابت‌ و متوترکسات‌ ممکن‌است‌ باعث‌ افزایش‌ اثر این‌ داروها شود.

در صورت‌ مصرف‌ همزمان‌ این‌ دارو باسایر داروهای‌ همولیتیک‌ یا سمی‌ برای‌ کبدممکن‌ است‌ عوارض‌ این‌ داروها تشدیدگردد.

 

نکات‌ قابل‌ توصیه‌: 1 ـ هنگام‌ مصرف‌ این‌دارو باید هر روز مقدار کافی‌ از مایعات‌مصرف‌ شود تا حجم‌ ادرار روزانه‌ در افرادبالغ‌ به‌حداقل‌ حدود 1/5 لیتر برسد.

2 ـ سولفالازین‌ را باید همراه‌ یا بلافاصله‌بعد از غذا مصرف‌ کرد. برای‌ کاهش‌عوارض‌ گوارشی‌ دارو بهتر است‌ مصرف‌دارو با مقادیر کم‌ شروع‌ شود.

3 ـ بیماران‌ مبتلا به‌عیب‌ کار کلیه‌ ممکن‌است‌ به‌مقدار مصرف‌ کمتری‌ از این‌ دارونیاز داشته‌ باشند.

4 ـ در بعضی‌ از بیماران‌ که‌ به‌داروواکنش‌های‌ حساسیتی‌ نشان‌ می‌دهند،ممکن‌ است‌ باادامه‌ مصرف‌ حساسیت‌به‌دارو از بین‌ برود.

5 ـ این‌ دارو ممکن‌ است‌ سبب‌ تغییر ادراربه‌ نارنجی‌ شود.

6 ـ این‌ دارو ممکن‌ است‌ سبب‌ تغییر رنگ‌لنزهای‌ تماسی‌ شود.

 

مقدار مصرف‌:

خوراکی‌:

بزرگسالان‌: در درمان‌ بیماری‌ التهابی‌روده‌ یک‌ گرم‌ هر 8ـ6 ساعت‌ مصرف‌می‌شود. (در شروع‌ درمان‌ برای‌ کاهش‌عوارض‌ گوارشی‌ دارو می‌توان‌ درمان‌ رابه‌ مقدار 500 میلی‌ گرم‌ هر 12 ـ 6 ساعت‌مصرف‌ نمود). به‌عنوان‌ مقدار مصرف‌نگهدارنده‌ باتوجه‌ به‌نیاز و تحمل‌ بیمار هر6 ساعت‌ 500 میلی‌گرم‌ مصرف‌ می‌شود.مقدار مصرف‌ نباید از g/day 4 بیشتر

شود.

کودکان‌: در کودکان‌ با سن‌ بیشتر از 2سال‌، مقدار مصرف‌ اولیه‌ mg/kg 10ـ6/7هر 4 ساعت‌، mg/kg 15ـ10 هر 6 ساعت‌ یاmg/day 20ـ13/2 هر 8 ساعت‌ است‌. مقدارمصرف‌ نگهدارنده‌ mg/kg 7/5 هر 6 ساعت‌است‌.

رکتال‌:

بزرگسالان‌: مقدار 3 گرم‌ هر شب‌ قبل‌ ازخواب‌ استعمال‌ می‌شود در صورت‌مصرف‌ همزمان‌ خوراکی‌ دارو، می‌توان‌مقدار 1 ـ 0/5 گرم‌ از دارو را صبح‌ و شب‌بعد از تخلیه‌ روده‌ها مصرف‌ نمود. (داروباید 1 ساعت‌ در رکتوم‌ باقی‌ بماند).

 

اشکال‌ دارویی‌:

Enteric Coated Tablet: 500 mg

Enema: 3 g/100ml

 


دوست عزیزم سلام  عود بیماری طبیعی است رژیم استاد را دقیق  مراعات کنید  مترو نیدازول فلور میکربی روده را به

هم میریزد سیپرو هم همینطور کار خوبی نکردید بهتر است در مواقع عود  ترکیبات پنج ا اس ا مثل سولفا سالازین

و مزالازین یا پنتاشا واساکول  به تناوب اضافه کنید مثلا اگر روزسه عدد پنتاشا مصرف میکردید میتوانید سه عدد

سولفا هم به ان اضافه کنید سه عددهم مزالازین جمعا 9عدد  قبل از غذا با دولیوان اب بهداشتی

ارد سنجد کامل با عسل را در رژیم خود اضافه کنید خودتان سنجد سالم بگیرید وارد کنید

در موقع سرما خوردگی وبیماریهای عفونی  فلور روده به هم میخورد مواظبت کنید  این تغییر موجب عود نشود

انتی بیوتیک مناسب خود را پیدا کنید بنده اموکسی سیلین مصرف میکنم و مشکلی هم ندارم

<> نان هم اگر بهداشتی و خوب نباشد میتواند به فعال شدن بیماری کمک کند مطمئن باشید نانوایی  بهدداشت را مراعات

میکند واز جوش شیرین استفاده نمیکند

در فصل سرما اسفند در محیط زندگی دود کنید تا محیط ضد عفونی شود عصاره اوکالیپتوس از داروخانه تهیه کنید

ودر خانه در ظرف ابی تبخیر کنید میوه وسبزی مناسب خودتان زیاد مصرف کنید

در مواقع عود کمتر و مقوی تر غذا بخورید  تا روده استراحت کند

چای بابونه وسبز را مرتب مصرف کنید

در مواقع گلودرد غرغره با اب نمک مرتب انجام دهید بادام خام یا حریره بادام مصرف کنید کره و گردو و ادویه

وغذای چرب نخورید سوپ جعفری وهویج وخروس خانگی با کدو وقارچ و زنجبیل بخورید   <>

یادتان باشد بهترین داروی کنترل بیماری در مرحله اول ترکیبات 5ااس ا هستند  ودر مواقعی که جواب ندهند مصرف

همزما ن با کورتن برای دوره کوتاه 

 


بیماری التهابی روده در زنان             

 بیماری ‌های التهابی روده اغلب افراد جوان را گرفتار کرده و زنان را نیز مثل مردان درگیر می ‌کند. اگر شما خانمی مبتلا به IBD هستید، حتما برای شما مهم است که بدانید مراحل مختلف زندگی یک زن مثل قاعدگی، حاملگی، و یائسگی چه تأثیری در روند این بیماری دارد و به العکس بیماری چه تأثیری روی این مراحل می گذارد. آنچه در ذیل مشاهده می ‌نمائید شایع‌ترین سؤالاتی است که در این زمینه وجود دارد و پاسخ آنها براساس نتایج تحقیقاتی است که در این زمینه صورت گرفته است.

* چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟

به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟

* آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟

* آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟

* آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟

* آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟

* آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟

* آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟

* آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟

* آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟

* آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟

* آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟

* آیا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟

* آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟

* آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟

* چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟

* آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟

* آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟

* اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟

* چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟

* آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟

* آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟

* آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟

* آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟


چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟

عوامل متعددی در روند قاعدگی طبیعی مؤثرند که شامل سطوح هورمونی، تغذیه مناسب و تنش های فردی است. در صورت فعال بودن بیماری عملکرد هورمونی فرد مختل شده و روند طبیعی قاعدگی را مختل می کند، بازگشت به حالت عادی سلامت موجب مرتب شدن روند قاعدگی خواهد شد.

 به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟

این روند در بسیاری از بیماری ‌ها وجود دارد. آگاهی از این مطلب اهمیت زیادی دارد تا به علت این تغییرات و به تصور تشدید بیماری داروی بیشتر از نیاز دریافت نکنید. 

آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟

هیچ شاهدی بر این موضوع که قرص‌های ضدبارداری باعث ابتلا به IBD شود وجود ندارد. مصرف قرص‌های ضدبارداری در کولیت اولسرو هیچ مشکلی ندارد، ولی شواهدی وجود دارد که مصرف قرص‌های ضدبارداری باعث بدتر شدن علائم در برخی از بیماران مبتلا به کرون شده است. ولی تمام این افراد زنان سیگاری بوده‌اند و سیگار خود باعث تشدید علائم کرون می گردد.

  آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟

خیر. قاعدگی خطرات ناشی از کولونوسکوپی را افزایش نمی دهد.

 آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟

هیچ علتی برای اینکه بیمار مبتلا به IBD در حین نزدیکی درد داشته باشد، وجود ندارد. درد در حین نزدیکی در بیمار مبتلا به کرون ممکن است نشانه‌ای از درگیری اطراف مقعد یا فیستولی در واژن باشد. اگرچه ممکن است شما خجالت بکشید ولی باید در مورد وجود این علامت با پزشک متخصص گوارش یا زنان مشورت کنید.  

آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟

بله. معمولاً زنان مبتلا به کولیت اولسرو به اندازه سایر افراد بارور هستند ولی در مورد کرون بحث وجود دارد. تعداد زیادی از مطالعات وجود دارد که نشان می ‌دهد زنان مبتلا به کرون به اندازه افراد عادی بارور هستند، ولی تعدادی از مطالعات نیز وجود دارد که نشان می دهد میزان باروری در زنان مبتلا به کرون اندکی کاهش می ‌یابد و این در صورتی است که بیماری فعال باشد.

اگر مردی سولفاسالازین دریافت کند ممکن است به صورت موقت دچار نازایی شود، زیرا این دارو تولید اسپرم را کاهش می ‌دهد. این اثر بعد از قطع دارو قابل برگشت است. در صورتی که مردی بخواهد بچه‌دار شود باید سولفاسالازین را قطع کرده یا از داروهای باترکیب 5-ASA استفاده کند مثل آساکول ( Asacol ) و پنتازا (Pentasa) که تداخل با تولید اسپرم ندارند.  

آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟

هر زنی که قصد دارد بچه‌دار شود باید قبل از آن از وضعیت سلامت خود مطمئن باشد. اگر زنی دچار IBD است بهتر است بیماریش قبل از حاملگی کنترل شده باشد. مطالعات اخیر نشان می ‌دهد زنان مبتلا به IBD اگر در زمان بارداری بیماریشان خاموش باشد، حاملگی را به خوبی پشت سر خواهند گذاشت. اگر در زمان بارداری بیماری فعال باشد این احتمال وجود دارد که در حین بارداری فعال باقی مانده یا بدتر شود. معمولاً بیماری در سه ماهه اول بارداری در کولیت اولسرو و در سه ماهه اول بارداری و بلافاصله بعد از وضع حمل در بیماری کرون تشدید می ‌شود. البته گروهی از زنان هم هستند که بیماری آن‌ها در حاملگی بهتر می ‌شود. مطالعه‌ای وجود دارد که می ‌گوید هر چه شباهت ژنتیک بین مادر و فرزند بیشتر باشد، احتمال بدتر شدن بیماری بیشتر است. 

آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟

اکثر بیماران مبتلا به IBD مثل زنان سالم وضع حمل طبیعی و فرزندان سالم دارند. اگر مشکلی وجود داشته باشد در مورد زنانی است که دچار کرون فعال هستند. این زنان احتمال دارد که زودتر از موقع وضع حمل کنند یا دچار سقط یا تولد نوزاد مرده شوند. اگر جراحی لازم باشد، خطرات بیشتری جنین را تهدید می ‌کند. مطالعاتی وجود دارد که نشان می ‌دهد میزان سزارین در بیماران IBD بیشتر است ولی این بسته به نظر پزشک است و جنبه علمی ندارد. 

آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟

مطالعات زیادی وجود دارد که شروع بیماری کولیت اولسرو و کرون را در زمان حاملگی گزارش کرده‌اند، ولی این مسأله دلیل بر بیماری وخیم تر نیست. هر دو بیماری می ‌توانند در هفته‌های بلافاصله بعد از وضع حمل ایجاد شوند، ولی این موضوع بسیار نادر است. 

آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟

این مسأله کاملاً طبیعی است که بیمار و متخصص زنان بخواهند کلیه داروهای بیمار را به علت خطرات احتمالی که ممکن است برای جنین داشته باشد قطع کنند. سولفاسالازین (Sulfasalazine) ، پردنیزون (Prednisone) و ترکیبات 5-ASA مثل آساکول (Asacol) و پنتاسا (Pentasa) داروهایی هستند که بیشتر جهت کنترل علائم IBD مورد استفاده قرار می ‌گیرند، مطالعاتی که تا بحال انجام شده نشان نداده که این داروها تأثیری روی جنین داشته باشد.

از آنجا که بیشتر خطری که حاملگی را تهدید می ‌کند ناشی از علائم بیماری است نه داروهایی که مصرف می ‌شود، داروها تنها به دلیل حاملگی نباید قطع شود. اگر علائم بیماری تشدید شود باید این داروها تجویز یا حتی دوز آنها افزایش یابد. سولفاسالازین (Sulfasalazine) و ترکیبات 5-ASA همچنین می ‌تواند جهت جلوگیری از عود بیماری در حین حاملگی یا بعد از آن مورد استفاده قرار گیرند.  

آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟

نه، ولی سولفاسالازین (Sulfasalazine) می ‌تواند باعث ایجاد حالت تهوع شود که حالت تهوع ناشی از حاملگی را تشدید کند. در ضمن بسیاری از داروها باعث ایجاد سوزش سردل می ‌شوند که می ‌تواند شبیه به سوزس سردل ناشی از حاملگی باشد.

  آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟

بله، اگر بخواهد می ‌تواند. اگرچه سولفاسالازین (Sulfasalazine) در شیر ترشح می ‌شود ولی میزان آن به قدری کم است که خطری برای جنین ایجاد نمی ‌کند. نشان داده نشده که ترکیبات 5-ASA ، داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل 6-MP ، آزاتیوپرین (Azathioprine) یا ایموران (Imuran) نیز خطری در شیردهی داشته باشند. اگر ممکن باشد باید دوز پردنیزون به تدریج کاهش یافته و هر چه زودتر در هر بیماری قطع شود چه باردار باشد یا نباشد. اگر مادری دوز متوسط تا بالای پردنیزون را دریافت می ‌کند باید فرزندش به صورت مرتب توسط متخصص اطفال ویزیت شود.  

آیا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟ اگر چه آزمایشاتی که در حیوانات انجام شده است، نشان داده که این داروها باعث اختلالات ژنتیکی می شوند، ولی آنها این داروها را در دوزهای بسیار بالاتر از آنچه در انسان استفاده می ‌شود دریافت کرده بوده‌اند.

تجارب انسانی در این زمینه حاصل تجارب در افرادی است است که این داروها را به علت پیوند اعضا دریافت کرده ‌اند و این تجارب خطری در ارتباط با مصرف این داروها را نشان نداده است. 

آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟

در مورد اثرات این دارو در حین حاملگی مطالعه‌ای صورت نگرفته است. امکان دارد در آینده بی خطر بودن این دارو مشخص شود ولی درحال حاضر توصیه می شود در حاملگی تجویز نگردد.  

آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟

داشتن تشخیص IBD به تنهایی دلیلی برای انجام سقط نیست. 

چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟

انجام سونوگرافی، سیگموئیدوسکوپی، بیوپسی از رکتوم، آندوسکوپی و کولونوسکوپی در حین حاملگی اگر برای تشخیص یا کنترل بیماری لازم باشد اشکالی ندارد.انجام MRI ممکن است بی ‌خطر باشد ولی تحقیقات بیشتر در این زمینه لازم است. رادیوگرافی با اشعه X باید تا بعد از حاملگی به تعویق بیفتد. اگر ضرورت زیادی برای انجام رادیوگرافی باشد باید محدود شده و برای جنین محافظ قرار داده شود.  

آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟

تا آنجایی که ممکن است باید جراحی به بعد از حاملگی موکول شود. اگر بیماری شدید است و به داروها پاسخ نمی ‌دهد باید منافع عمل را نسبت به خطرات آن سنجید. اگر چه گزارشاتی وجود دارد که برداشت روده و ایلئوستومی در زن حامله موفقیت‌آمیز صورت گرفته ولی در صورت هرگونه عمل شکمی در حاملگی احتمال زنده ماندن جنین کاهش می ‌یابد. 

آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟

در بیماری کرون عمل جراحی قبلی روده اثری بر حاملگی ندارد. در واقع چون برداشتن روده گرفتار باعث بهتر شدن علائم بیماری می ‌شود بیمار دوره بارداری بهتری را خواهد داشت. بعد از اوستومی برای کولیت اولسرو زنان معمولاً حاملگی را بسیار خوب به اتمام می ‌رسانند. زنانی که اوستومی دارند گاهی به علت حاملگی دچار پرولاپس یا انسداد اوستومی می ‌شوند. بهتر است حاملگی تا 1 سال بعد از جاگذاری اوستومی به تعویق بیفتد تا بدن شخص با آن تطابق کافی را پیدا کند. اگر در بیماران دچار کرون که فیستول یا آبسه اطراف رکتوم یا واژن دارند اپیزیوتومی (برش کوچکی که در حین زایمان در محل خروج نوزاد ایجاد می ‌شود تا کانال زایمانی گشاد شود.) از محل ضایعه عبور کند، باید عمل سزارین برای بیمار انجام شود.  

اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟

هیچ مدرکی دال به اینکه شرایطی که در یک حاملگی اتفاق می ‌افتد در حاملگی ‌های دیگر هم تکرار شود وجود ندارد.  

چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟

این احتمال وجود دارد ولی قابل پیش‌بینی نیست. اگر یکی از والدین مبتلا به IBD باشد تنها 9% احتمال دارد که فرزند او دچار این بیماری شود و اگر هر دو والد مبتلا به IBD باشد این احتمال به 36% افزایش می ‌یابد.

در حال حاضر هیچ کس نمی ‌تواند ادعا کند که می ‌تواند پیش‌بینی کند که فرزندی دچار این بیماری می ‌شود یا خیر، یا در صورت ابتلا در چه سنی علائم بروز خواهد کرد. 

آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟

به طور کلی بیماران IBD حامله باید همان رژیم کافی و مقوی را که سایر زنان باردار دارند داشته باشند. متخصص زنان یا گوارش ممکن است غذاهای مکمل، ویتامین یا مواد معدنی دیگری را هم توصیه کند. توصیه اکید است که هر زن حامله‌ای که سولفاسالازین (Sulfasalazine) مصرف می ‌کند رژیم غنی از اسیدفولیک داشته باشد. چرا که کمبود این ماده در بدن مادر اختلالاتی در نوزاد ایجاد می کند.

 

آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟

استرس‌های روحی مثل هر زمان دیگری می ‌تواند باعث بدتر شدن علائم گردد. ولی استرس نقشی در ایجاد بیماری ندارد. زمان بعد از تولد نوزاد زمانی پرتنش چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی در مادر محسوب می ‌شود.  

آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟

بله. بیماران کرون معمولاً در خطر پوکی استخوان ثانویه به کاهش دریافت کلسیم یا کاهش جذب آن یا استفاده از استروئیدها هستند. این احتمال بعد از یائسگی افزایش می ‌یابد.

آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟

نه. اگر بیماری فعال نباشد یائسگی به طور طبیعی اتفاق می ‌افتد. در آوردن تخمدان‌ها براثر جراحی باعث بهبود تشدید علائم ناشی قاعدگی می ‌شود.

 

 


ادامه کولیت ودرمان ان

                    خلاصه ونتیجه                                

بیماریهای التهابی:

بعضی از  بیماریهای التهابی طبقه بندی شده ونام گذاری شده عبارتند از:

التهاب زبان یا گلوسیت التهاب معده یا گاستریت  التهاب مفصل یا ارتریت و...

کولیت وکرون دونوع از بیماریهای التهابی   تفکیک شده در روده ها هستد

کولیت اولسروز   یک نوع از بیماریهای   التهابی روده  است  که در ان

جدار روده ملتهب و بتدریج زخم میشود  بیشتر از ناحیه  راست روده و مقعد  شروع شده به سمت نواحی بالاتر توسعه می یابد کرون نوع دیگر بیماری التهابی است وبیشتر وقتها راست روده در گیر ان نیست و زخم وخونروی هم وجود ندارد  کرون ممکن است هر قسمت از دستگاه گوارش ولی بیشتر   بخشهایی از روده کوچک یا بزرگ را  درگیر کند

نشانه بیماری بسته به نوع وشدت و ومنطقه درگیری روده  متفاوت است

دل پیچه واسهال خفیف بابیرون روی بیشتر   تنسموس یا ناخوشی شکمی  دفع موکوس یابلغم  کم وزیاد شدن قطر مدفوع  گلوله ای بودن و رها شدن

مدفوع هنگام دفع میتواند نشانه التهاب خفیف ومتوسط باشد اسهال ودل پیچه شدید  همراه با خون ودرد شکمی زیر ناف  میتواند نشانه شدت بیماری در کولیت اولسروز باشد  هرچه تکرر بیرون روی  و اسهال خونی بیشتر باشد نشانه شدت بیشتر بیماری است دفع خون روشن وکم قبل از مدفوع طبیعی یا همراه ان میتواند نشانه درگیری انتهای روده  وسراغاز توسعه بیماری باشد

با شناخت علائم ظاهری بیماری  اغلب میتوان نوع وشدت بیماری را شناخت ولی با کولونسکوپی در شرایطی که روده کاملا شسته وتمیز باشد میتوان دقیق داخل روده را مستقیما مشاهده کرد واز بخشهای التهابی نمونه گیری کرد هرچه تعداد نمونه ها بیشتر ودقیق تر باشد شناخت بهتری حاصل میشود

 

علت بیماریهای التهابی:

1- التهاب بیرونی ناشی ازمسائل زندگی مثل حوادث زندگی   ناگواریها   نگرانی و اضطراب وعصبانیت  و تند خویی و . ..مهمترین واساسی ترین نقش را در پیدایش وشدت و توسعه بیماری دارد

2-تغذیه ناسالم وغیر طبیعی بخصوص نوشیدن مایعات همراه یا بعد ازغذا درایجاد  وعود بیماری نقش مهمی دارد

3-مسائل وراثتی یا ژنتیکی هم موثرند

4- محیط زندگی وبخصوص  تشعشعات  اتمی در ایجادوعود بیماری موثرند

5- رادیو گرافی  و ازمایشهای مشابه حتی اگر برای عکس برداری از دندان باشد

 میتواند عامل  به فعل دراوردن وبروز ضعفها وایجاد بیماری ویا عود ان باشد

6- با تغذیه صحیح  وبرنامه ریزی شده  وتفریح وورزش ومسافرت  منظم   میتوان علی رغم مشکلات وناگواریهای طبیعی زندگی براین بیماری فائق امد وانرا درمان کرد

7- بیماران التهابی  میتوانند غذاهای ممنوعه را بتدریج ترک کنند وبیشتر

غذاهای سالم طبیعی وتازه مصرف کنند (رجوع شود به رژیم استاد خدادادی)

8- برای پیشگیری از درگیری کبد والتهابی شدن بافت کبد یا مجاری صفراوی وغیره بیماران مستعد به بیماریهای التهابی باید بار کبد را کم کنند وبه ان استراحت بدهند پرخوری وخوردن غذاهای چرب وثقیل  چنین بیمارانی را زودتر

درگیربیماریهای کبدی و... مینماید(به مبحث بهداشت کبد نگاه کنید)

9- مصرف میو ه های تازه قبل ازغذا  وسبزیجات وحبوبات بخصوص عدس وجوانه گندم وجو وجو دوسرو...بصورت انواع اش ها  بهترین روش غذایی

بیماران التهابی است

10- برای درمان قطعی بیماری از طریق دارو راهی ارائه نشده ولی با دارو

میتوان بیماری را کنترل  واز شدت یافتن ان جلوگیری کرد

11- بیماری علی رغم مصرف دارو و تغذیه صحیح ممکن است عود کند چون حوادث غیرقابل پیش بینی وکنترل هستند بنابراین باید بلافاصله بعد از عود

با برنامه ریزی به جبران وترمیم اعصاب وتکمیل ارامش وسلامت روان واعصاب پرداخت هر عصبانیت یا حادثه ناگوارویا ناپرهیزی غذایی یا تست رادیوگرافی و... ممکن است نقطه شروع مجدد بیماری باشد

12-در نوع خاصی ازبیماری که التهاب به یک باره وناگهانی شدت یافته وسریع

توسعه مییابد درمان اورژانسی ضرورت تام دارد

13- داروهای این بیماری به سه گروه عمده  تقسیم میشوند

 ترکیبات پنج ا  اس ا 

کورتنها

داروهای سرکوب گر ایمنی

دسته اول طوری ساخته شده اند که دارو  تقریبا در محل التهاب  ازاد شده والتهاب را کم کند واین داروها بهترین وکم ضرر ترین داروهای این بیماری هستند

دسته دوم داروهایی هستند که مصرف انها موجب یک نوع سرمستی و فراغت بال

کاذب برای سلولهاست  مصرف انها اغلب کوتاه مدت و قطع انها تدریجی است

ومصرف مداوم وبی رویه انها میتواند علاوه بر از بین بردن   تاثیردارو موجب عوارض جانبی جدی وخطرناکی شود

داروهای دسته سوم چماقی هستند بر سر سیستم ایمنی  به جرم اینکه چرا دوست رادشمن گرفته وبه جای حفاظت از سلول ناخواسته ونفهمیدده به جان سلول افتاده اند(چون در بیماری التهابی سیستم ایمنی در اثر تغذیه ناصحیح یا وراثت ویا....

به ا شتباه   افتاده و به جان سلول میافتد وتا اورا زخمی ونابود نکند دست بر دار نیست)  داروهای سرکوب گر که نمیتوانند به سلول کمک کنند تا از خود دفاع کند با چماق به سیستم ایمنی حمله میکنند تا نتواند سلولها را ملتهب وزخمی و معدوم کنند

درشرایط خاص ممکن است مصرف  هرسه تیپ دارو ضروری باشد  ولی بهترین درمانها   درمانهایی است که ولو بادوز بسیار بالا فقط از داروهای دسته اول استفاده شود وچنانچه مقدور نباشد بهتر است در دوره بهبودی  داروهای دسته دوم وسوم مطلقا مصرف نشود.

درشکلهای ضمیمه کولیت وکرون و درگیری های روده به خوبی مشخص شده است.و کولونسکوپی وسیگموئیدسکوپی وتفاوت انها بیان شده است .

14- باید همیشه درنظر داشت که داروها وغذاها  بخودی خود  هیچ خا صییت

خوب یا بدی ندارد این ذات مقدس حق تعالی جل وعلاست که به هریک از اشیاء اثر خاصی داده است تا کار عالم بر منوال علت ومعلول  واثر وموثر پیش برود

واین بدان معنی نیست که قدرت مافوق ناتوان از تغییر وتبدیل اثرات باشد

چون کار جهان به دست حکیم عظیم رئوف است ان کند که ان به

 اگر از اتش گرمی را بگیرد سرد میشود میشودو...و..... ان شود همیشه که او خواهد ما جمله موظف ومکلف هستیم به انجام درست وظیفه هرکس وظیفه دارد

به بهترین شکلی که میسرا ست    کار خود را انجام دهد بیمار التهابی وظیفه دارد تغذیه صحیح جسمی وروحی داشته باشد وبس طبیب هم وظیفه دارد با مطالعه وتدبر و...برای بیمار دارو تجویز کند وداروساز هم باید  بهترین دارو را بسازد و.... وچه خوب است قبل از رفتن به سراغ طبیب به سراغ او برویم وعرض کنیم محبوبا  خودت فرمودی وقتی بیمار شدی به بهترین پزشک رجوع کن کمکم

کن بهترین ها را بیابم و.... ووقتی وارد مطب شدی عرضه داریم خدایا نمیدانم

طبیبی که انتخاب کردم چگونه است تو خود فکرش را وقلمش را وبیانش را

صاحبی انچنان کن که درد مرا خوب بشناسند وبرای من دارویی نویسد که ان به

وبه هنگام مصرف دارو عرض کنیم که محبوبا این دارویی است که طبیبم برایم

نوشته نمیدانم چگونه است تو چنان کن که خیرش به من رسد وموجب شفایم گردد

تو هم دانایی وهم حکیمی و هم بر انجام هر کاری توانایی وهم مهربانترین مهربانانی امین یا طبیب من لا طبیب له  طبیبی جز تو نمیشناسم بتو رجوع کردم

هرچه گفتی کردم اکنون این تویی که باید  در اسم ان طبیب  مرا طبابت کنی

وبه اسم ان دارو موجب بهبودیم گردی به امید بهبودی از ناحیه توهستم چو ن

طبیبم تویی ودوایم هم تویی تویی تو حبیبم هم فقط تویی تو...