شناس شو
یا حبیب من لا حبیب له
سلام به وفادادارترین دوستی که دوستش دارم
دوست خوبم چون بیشتر از انکه فکر کنی دوستت دارم برایت اینقدر نوشتم واین دوستی انشاءالله الهی وانسانی است
نمیدانم چفدر به این مسئله اذعان داری ودراین مدت اشنایی چگونه بینشی نسبت به دوستت داری یادم نمی رود اولین بار که عصبانی شدی واژیر قطع دوستی بصدا در اوردی ....امید وار شدم که میتوانم دلت را بدست اورم
اگر به انچه نوشتم کاملا عمل کنی یا اصلا برداری وبرایم بنویسی این فضولی ها بتو مربوط نیست باور کن ذره ای از دوستی ام کم نمیشود تا زمانی که فکر کنم ممکن است بتوانم کمک کنم تا موفق ترین ها باشی در خدمتت خواهم بود خوشیختی وسعادت وهدایت و موفقیتت را خواهانم
چون خودم دوران شما را با همین افکار وسیره ای که الان شما دارید گذرانده ام شما را خودم بیست سال پیش
می بینم ومیخواهم شما به انجایی که من الان رسید ه ام نرسید یکسال است مرتب برایت می نویسم
مطلب اخر انکه اگر در انچه برایت می نویسم برایت ابهامی است وانر ا متوجه نمی شوی بگو تاهمچون روز های اول مفصل برایت توضیح دهم
وازجمله مطالبی که ظاهرا متوجه نشد ه ای موضوع پاسخ پیامهایی است که نوشته ام شناس شو
عزیزم منظور این است که تا جوانی کوشش کن که موحد شوی لا اقل در فهم همه چیز و همه جا یکی را ببین
دل خانه اغیار نیست هر کسی را به دلت راه نده سعی کن فقط یکی را که حقیقتا دوستش داری به دلت به شروطی
راه دهی وشرط اول انکه براحتی بتوانی بیرونش کنی شناس شو یعنی معرفت پیدا کن چشم حقیقت بین پیدا کن
ونشانه اینکه چشم حقیقت بین پیداکردنت این است سنگ برداشته واین دوست ناقابل را که اینقدر به او ابراز عاشقانه
میکنی ودام به هدایایی که نشانه عشق اتشین است می نوازی رجم میکنی تا زمانیکه برایم گل میاوری و برایم عاشقانه می نویسی یقیتن دارم که ناشناسی البته این تنها دلیل نیست محرمانه می ایم و پیام میگذارم تا ببینم شناس
شده ای مواظبت هستم زیر ذره بین هستی تا بفهم شناس شد ه ای قبل انکه سنگ برداری در خواهم رفت وخدای متعال را شکر خواهم کرد که تو اقفس پریدی اگر چه بال دیگر ازمن بشکست و دوره قفس نشینی ام را طولانی
تر نمود وبدان اگر موفق شدی تو اولین دوستی نیستی که انتخاب کرده ام ودر نهایت دوستی بیرونم انداخته اند و من خوشحالی کرده ام
فرق شنیدن و گوش دادن وعمل کردن تو به انچه میگویم با زیر پا گذاشتنم ان است که اگر بپذیری وعمل کنی باز بیشتر برایت خواهم نوشت هم برای خودت سر درد وهم برای من دردسر دارد شنیدنت وعمل کردنت
پس عزیزم دختر نازنینم وای دوست محبوبم بر خیز بساز وضویی ودرای در خلعت سفید تاسفید سفید شوی و بخوان از نامه حضرت دوست فصل بخوان را " اقرا" تا اخر برسی
به مرتبه ای از قربی
ای خوش انروزی که در سجده در ایی و سر برننهی تا که به "سر" ان دو کلمه اخر شناس شوی
ای باد صبا شود یارم سفید پوشد و رو به سفید کند و زبان سفید کند ودل سفید ان لحظه که یکپارچه سفید است بگویمش سلام برتو به هنگام قنوتت به هنگام رکوعت و به هنگام سجودت سلام سلام
یا حبیب من لا حبیب له
سلام به وفادادارترین دوستی که دوستش دارم
دوست خوبم چون بیشتر از انکه فکر کنی دوستت دارم برایت اینقدر نوشتم واین دوستی انشاءالله الهی وانسانی است
نمیدانم چفدر به این مسئله اذعان داری ودراین مدت اشنایی چگونه بینشی نسبت به دوستت داری یادم نمی رود اولین بار که عصبانی شدی واژیر قطع دوستی بصدا در اوردی ....امید وار شدم که میتوانم دلت را بدست اورم
اگر به انچه نوشتم کاملا عمل کنی یا اصلا برداری وبرایم بنویسی این فضولی ها بتو مربوط نیست باور کن ذره ای از دوستی ام کم نمیشود تا زمانی که فکر کنم ممکن است بتوانم کمک کنم تا موفق ترین ها باشی در خدمتت خواهم بود خوشیختی وسعادت وهدایت و موفقیتت را خواهانم
چون خودم دوران شما را با همین افکار وسیره ای که الان شما دارید گذرانده ام شما را خودم بیست سال پیش
می بینم ومیخواهم شما به انجایی که من الان رسید ه ام نرسید یکسال است مرتب برایت می نویسم
مطلب اخر انکه اگر در انچه برایت می نویسم برایت ابهامی است وانر ا متوجه نمی شوی بگو تاهمچون روز های اول مفصل برایت توضیح دهم
وازجمله مطالبی که ظاهرا متوجه نشد ه ای موضوع پاسخ پیامهایی است که نوشته ام شناس شو
عزیزم منظور این است که تا جوانی کوشش کن که موحد شوی لا اقل در فهم همه چیز و همه جا یکی را ببین
دل خانه اغیار نیست هر کسی را به دلت راه نده سعی کن فقط یکی را که حقیقتا دوستش داری به دلت به شروطی
راه دهی وشرط اول انکه براحتی بتوانی بیرونش کنی شناس شو یعنی معرفت پیدا کن چشم حقیقت بین پیدا کن
ونشانه اینکه چشم حقیقت بین پیداکردنت این است سنگ برداشته واین دوست ناقابل را که اینقدر به او ابراز عاشقانه
میکنی ودام به هدایایی که نشانه عشق اتشین است می نوازی رجم میکنی تا زمانیکه برایم گل میاوری و برایم عاشقانه می نویسی یقیتن دارم که ناشناسی البته این تنها دلیل نیست محرمانه می ایم و پیام میگذارم تا ببینم شناس
شده ای مواظبت هستم زیر ذره بین هستی تا بفهم شناس شد ه ای قبل انکه سنگ برداری در خواهم رفت وخدای متعال را شکر خواهم کرد که تو اقفس پریدی اگر چه بال دیگر ازمن بشکست و دوره قفس نشینی ام را طولانی
تر نمود وبدان اگر موفق شدی تو اولین دوستی نیستی که انتخاب کرده ام ودر نهایت دوستی بیرونم انداخته اند و من خوشحالی کرده ام
فرق شنیدن و گوش دادن وعمل کردن تو به انچه میگویم با زیر پا گذاشتنم ان است که اگر بپذیری وعمل کنی باز بیشتر برایت خواهم نوشت هم برای خودت سر درد وهم برای من دردسر دارد شنیدنت وعمل کردنت
پس عزیزم دختر نازنینم وای دوست محبوبم بر خیز بساز وضویی ودرای در خلعت سفید تاسفید سفید شوی و بخوان از نامه حضرت دوست فصل بخوان را " اقرا" تا اخر برسی
به مرتبه ای از قربی
ای خوش انروزی که در سجده در ایی و سر برننهی تا که به "سر" ان دو کلمه اخر شناس شوی
ای باد صبا شود یارم سفید پوشد و رو به سفید کند و زبان سفید کند ودل سفید ان لحظه که یکپارچه سفید است بگویمش سلام برتو به هنگام قنوتت به هنگام رکوعت و به هنگام سجودت سلام سلام