سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

پیش نگری فناوری     چیزی فراتر از یک مد!      تالیف: والتر پسیل

ترجمه و تلخیص: گروه مدیریت   فناوری سازمان مدیریت صنعتی

اشاره:  پیش نگــــری نه طالع بینی است و نه غیب گویی به قول ادوارد کورنیش - بنیانگذار و رهبر انجمن آینده جهان - «مهمترین هدف» از پیش نگری درک این نکته است که با تداوم روندهای موجود، در آینده چه روی خواهد داد و به همین لحاظ تصمیم بگیریم که آیا چنین آینده ای برای ما مطلوب است یا خیر و اگر نیست بکوشیم تا آن را تغییر دهیم. مارتین، پیش نگری را «شامل تلاشی سیستماتیک برای بررسی آینده درازمدت علم، فناوری، اقتصاد، محیط و جامعه به منظور شناسایی فناوریهای عام و نوظهور و همچنین حوزه های زیربنایی تحقیقات استراتژیک که احتمالاً بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را در پی خواهد داشت» تعریف می کند و هدف از آن را افزایش دقت در سیاستگذاری، کاهش مقاومت در فرآیند سیاستگذاری، ارتقای تعهد افراد به دستیابی به نتایج و ایجاد هماهنگی برای افزایش اثربخش سیاستها می داند. در این راستا تاکید براین نکته ضروری است که پیش نگری فناوری، همان پیش بینی فناوری نیست. در پیش بینی علاوه بر اینکه افقهای کوتاه مــــدت (مثلاً 5 ساله) مدنظر پیش بینی کننده است، سعی براین است که حداکثر دقت در پیش بینی صورت پذیرد، حال آنکه در پیش نگری جزئیات آینده چندان مهم نیست و تعیین اولویتها جهت انتخاب آگاهانه تر و تصمیم گیری هوشمندانه تر هدف اصلی آن است. یادآور می شود در این مقاله گروه مدیریت فناوری سازمان مدیریت صنعتـی، واژه «پیـــش نگری فناوری» را به عنوان ترجمه واژه “TECHNOLOGY FORESIGHT” از میان واژگان آینده نگری فناوری، آینده نگاری فناوری و آینده شناسی فناوری، در نظر گرفته است. از آنجاکه این گروه بر آن است تا از واژگان پیشنهادی متخصصان و خوانندگان محترم مجله برای ترجمه واژگان تخصصی مدیریت فناوری حداکثر استفاده را نماید از این رو خوانندگان محترم می توانند نظرات خود را به آدرس mot@imi-ir.org ارسال نمایند.

از اوایل دهه 1990 ما شاهـــــد رواج پیش نگری فناوری بوده ایم. اما آیا واقعاً از پتانسیل آن اطلاع داریم و آیا می دانیم که چه انتظاری می توان از رویکردهای مختلف به آن داشت؟ اکثر کشورهای عضو سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی(OECD) پیش نگریهایی را در یک یا چند موضوع داشته اند و حتی خارج از دایره کشورهای صنعتی پیشرفته، تلاشهای متعددی در زمینه پیش نگری فناوری ملی در آسیا و آمریکای جنوبی صورت گرفته است. باوجود این، علی رغم شواهد تئوریک و تجربی مبنی بر موثربودن این ابزار در سیاستگذاریهای علوم و فناوری، این روش هنوز ناکارا باقی مانده است. اما واقعاً منظور از «پیش نگری فناوری» چیست؟ تعاریف متفاوت، دیدگاههای نسبتاً گسترده ای را در این خصوص ارائه می کنند. از یک دیدگاه پیـش نگری، به عنوان فرآیندی که به وسیله آن فهم کامل تری از نیروهایی که آینده بلندمدت را شکل می دهند و بایستی در تدوین سیاستها، برنامه ریزیها و تصمیم گیریها به حساب آیند، تعریف می شود. این تعریـف به طور ویژه ای بر محور یادگیری و ادراک استوار است که به نظر می رسد نسبتاً متفاوت تر از تعریف کلاسیک آن است که بیشتر منافع اجتماعی و اقتصادی را هدف قرار داده اند. از این دیدگاه پیش نگری فناوری «فرایندی سیستماتیک است که می کوشد آینده بلندمدتی را از علم، فناوری، اقتصاد و جامعه با هدف شناسایی زمینه های تحقیقات استراتژیک و ظهور فناوریهای ژنریک جهت کسب منافع بیشتر اقتصادی و اجتماعی» تعریف کند. این تعریف بر آن تاکید می کند که آینده، در بسیاری از زمینه ها به وسیله تعداد زیادی از تصمیمات کوچک و منفرد شکل داده می شود. به طور آشکار، یکی از مهمترین موارد در پیش نگری فناوری، همسوکــــردن ادراک مختلف تصمیم گیرندگان و ذینفعان درگیر در این فرایند است.

 

از دلایل اهمیت یافتن پیش نگری فناوری می توان به مسایلی مانند جهانی شدن و رقابت در عرصه بین المللی و نقش آن در توسعه اقتصادی و محدودیتهای مالی و فشـار سیاسـی برای مشروعیت بخشیـدن به کارگیـری سرمایـه ها در جهت دهی جامعه، به سمت جامعه ای دانش محور، اشاره کرد. به ویژه آنکه در کشورهای توسعه یافتـــــه، دانش نقش مهم تری از تولید ایفا می کند. ایجاد یک درک مشترک از توسعه آینده یکی از ورودیهای اصلی سیاستگذاری است اما هماهنگ کردن این درک مشترک به تنهایی کافی نیست و پس از آن یکپارچه سازی پیش نگری فناوری، ارزیابی فناوری و ارزیابی برنامه ها با یک سیستم هوشمند استراتژیک ضروری است.  

دیدگاههای تئوریک در پیش نگری فناوری

پیش نگری فناوری در کشورها، مناطق و شرکتهای مختلف به روشهای متفاوتـی اجرا می شود. برای درک بهتر مکانیسم پیش نگری و به منظور بهبود استراتژی های به کارگیری آن، لازم است تا نگاهی به زمینه های مختلفی که پیش نگری فناوری در آن کاربرد دارد، انداخته شود. برای مثال، از دیدگاه سانز و منندز(SANZ-MENENDEZ) دلایل اصلی تنوع تجارب پیــش نگری فناوری در کشورهای مختلف، متغیرهای موجود در فضای سیاسی، سازمانی و رویه های متفاوت تصمیم گیری است که در یک سیر تاریخی ایجاد شده است. آنها باتوجه به توسعه پیش نگری در اسپانیا، چنین نتیجه گرفته اند که به رغم وجود یک آگاهی اولیه و فرآیند نهادینه سازی در آن زمان پیـــش نگری به عنوان یک راه حل مناسب برای سیاستگذاریهای علوم و فناوری در اسپانیا به نظر نمی رسید. دو فاکتور اصلی در این امر دخالت داشتند یکی کسب وجوه دولتی و دیگری شرکتهـا و یا مشتریـان دولتــی بودند. به طور کلی، پیش نگری در زمینه سیاستگذاری به گونه ای پدیدار می شود که سیاستگذاران همانند فرایند از دست دادن اقتدارشان در سیاستگذاری علوم و فناوری نسبت به آن واکنش نشان می دهند. پیش نگری فناوری علاوه براینکه به صورت سمبولیک وظیفه مشروعیت بخشیدن به تصمیم گیریها را برعهده دارد، به عنوان ابزاری مهم در تولید اطلاعات، توسعه دانش و تشویق ساختارتعامل و اجماع در جامعه و به عنوان منبع غنی برای موفقیت نیز به شمار می رود.زمانـی که آینده به وسیله تصمیمات تصمیم گیران مرتبط شکل داده می شود، دانستن انگیزه ها و دلایل آنها برای این عمل، ضروری است. بسیاری از تصمیمات به شدت تحت نفـوذ عوامـل خارجی هستند و اینکه چگونـه تصمیـم گیرندگان در مقابل این عوامل بیرونی عکس العمل نشان می دهند. بستگی به درک آنها از آینده دارد. بنابراین، فعالیتهـای پیش نگری ممکن است محرکی برای توسعه واقعی از طریق ایجاد انتظارات مشترک باشد. فان مئولن (VAN DER MEULEN) در مقاله خود اشاره می کند «که استفاده از فرایند پیش نگری بستگی به چگونگی تاثیر آن بر عدم قطعیت استراتژیک سازمانها و موقعیت استراتژیک آنها در سیستم های نوآوری دارد». برای درک این روابط، وی فعالیتهای پیش نگری ملی مختلفی را در آلمان، انگلیس و همچنین هلند (بخش محیط زیست و بهداشت) مورد مقایسه قرار داده است. براساس مطالعات انجام شده، وی معتقد است که اگر عدم قطعیت زیاد باشد، علاقه زیادی به انجام پیش نگری و دریافت نتایج آن می تواند مورد انتظار باشد و اگر عاملان دست اندرکار در فرایند پیش نگری به مقدار زیادی وابسته به منابع سایر سازمانها (مانند اطلاعات، دانش، سرمایه، تامین کنندگان و... باشند). فرایند پیش نگری اثربخش خواهد بود و برای اثبات این فرضیه ها شواهدی را از مثالهای مورد مقایسه ارائه می کند.    پیشی گرفتن از چارچوب نهـــــادی پیش نگری فناوری موفق در جهت تحلیل فرایندهای واقعی، ممکن است فراتر از دانش درباره ارتباط درونی بین عاملان تصمیم و پیشرفتهای تکنولوژیکی و جهانی - اقتصادی نشان داده شـود و در واقع تعهد افـراد مشـارکت کننده در پیش نگری فناوری است که بیشترین ارتباط با موفقیت را دارد. سالو(SALO) در مقاله خود سهم عواملی را که در پیش نگری نقش بازی می کننـــد، تحلیل می کند. وی بر توجه به موقع به محرکهای اولیه در فـاز طراحی در هر پیش نگری فناوری تاکید می کند. پنج CS معروف مارتین به عنوان یک معیار موفقیت درنظر گرفته می شود. در واقع اگر فرایند پیش نگری خوب عمل کند موارد ذیل بایستی محقق شود:

تمرکز بر دوره های بلندمدت تر؛

افزایش هماهنگی بین نگرشها، اهداف و فعالیتهای ذینفعان؛

توافق نظر بر زمینه هایی که اثربخش به نظر می رسند؛

برقراری ارتباط عمیق تر با نیازهای اجتماعی و فرصتهای علمی و تکنولوژیک؛

تعهد به اجرای سیاستهایی که در عمل تضمین شده به نظر می رسند.

برای تحقق اهداف پنجCS ، ایجاد تعهد در تمامی مشارکت کنندگان در پیش نگری ضروری است. به این منظور، مشوقهای معینی باید در فرایند پیش نگری ایجاد شود. «سالو» در مقالـــه خود انگیزه هایی که ممکن است که ذی نفعان تمایل داشته باشند تا در چنین فعالیتهای داوطلبانه ای شرکت کنند را نخست تلاش بر اعمال نفوذ (بر اولویتها)، دوم مشارکت در فرایند یادگیری، سوم توسعه پیمانها و شبکه سازی، چهارم اتفاق نظربا مقامات بــــالای اجرایی که مشوق اجرای پیش نگری هستنـــد و پنجم دریافت پاداش می داند. این مشوقها اهمیتهای متفاوتی برای ذی نفعان مختلف دارند.

تاکنون اغلب پیش نگریهای مورد بحث در سطح ملی انجام شده بودند. اما روند افزایشی در پیش نگری در سطح بخشی و حتی در سطح بنگاهی وجود دارد. جانستون (JOHNSTON) با تحلیل نقاط قوت و ضعف پیش نگریهای دهه گذشته، مشکل اصلی را در ارتباط نزدیکتر فرایندهای پیش نگری و به کارگیری نتایج آن در استراتژی ها و عمل می داند. مشکلات دیگر به فقدان چهارچوبی برای کمــک به تصمیـــم گیری با روشی که در آن فضا امکانپذیر است، باز می گردد. او بااین پرسش که تحلیلگران مدیریتی چه چیزی را برای توسعه یک استراتژی نیاز دارند، نتیجه می گیرد که گذشته چراغ راه آینده نیست و آنچه که در کنار استفاده از ابزارهای ویژه ای نظیر پیـــــش نگری مورد نیاز است افزایش انعطاف و قابلیت انطباق پذیری ساختار و فرهنگ است. برای درک این تغییرات ضروری، باید بر تمامی ذینفعان اصلی در طول فعالیتهـای پیش نگری تمرکز ویژه ای داشت. به عقیده جانستون در بسیاری از فرایندهای پیش نگری که اخیراً صورت گرفته اند تعامل کافی بین ذینفعان و تصمیم گیران روی نداده است و همین امر به عدم به کارگیـری نتایج پیش نگری در تصمیمات منجر شده است.باتوجه به کمبودهای متدولوژیک، او چهارچوبی را برای ترسیم روشهای مختلف پیش نگری ارائه کرده است. معیار ترسیم آینده در سطوح مختلف، عدم قطعیتـی است که دامنـه ای از «آینده به عنوان بازتابی از گذشته» تا «ابهام کامل» دارد. بنابراین، وظیفه بسیار مهم موسساتی که پیش نگری انجام می دهند، (شرکتها یا نهادهای ملی) مشخص کردن سطح عدم قطعیت کارهای خاص و متناسب ساختن آن با روشهای مناسب به منظور بحث پیرامون ابعاد فرهنگی پیش نگری است. جانستون از دو روش برجسته تحلیل سناریو و روش دلفی استفاده می کند. روش دلفی برای جوامعی که نسبتاً دارای ساختارهای سلسله مراتبی خشک هستند و جاهایی که دقت ریاضی و اعداد و ارقام مورد نیاز باشد مناسب به نظر می رسد. در مقابل تحلیل سناریو، روش کیفی بوده و مستلزم رویکرد فردگرایانه است. این روش در فرهنگهای کلامی بیشتر مورد توجه است. همین تفاوت در روش، ممکن است دلیلی برای استفاده از روش تحلیل سناریو در سطح بنگاهها و روش دلفی در سطح ملی و عمومی برای آینده نگری باشد.

پیش نگری فناوری در سطوح مختلف: غالب فعالیتهای پیش نگری در سطح ملی و بنگاهی صورت می گیرد. اما به موازات جهانــی شدن، تلاشهایی نیز برای تقویت کشورهایی صورت می گیرد که در منطقه اتحادیه اروپا قرار دارند، لـذا پیش نگری هم بیشتر در حال منطقـه ای شدن است. «بلیس و برگوینگان»(BELIS-BERGOUINGAN) در مقاله خود یک مثال جالب توجه از پیگیری منطقه ای برای انجام یک دلفی ملی مرکزی در فرانسه را ارائه کرده اند. «تکنوپولیس دلفی» در منطقـه بوردو (BORDEAUX) به طور مشخص به شبکه سازی و به فرایند برقراری ارتباط اختصاص داده شده بود و با وجود پیگیریهای منطقـــه ای و تلاشهای ملـی چنین به نظر مــی رسید که به صورت یک ابزار یکپارچـه عمـل کند. رویکرد کلان پیـــش نگری علم و فناوری، نظیر دلفی ملی، سعی بر شناسایی افق پیش رو جهت یافتن هدفهای مورد علاقه را دارد، در حالی که رویه های نظارتی بیشتر به دنبال اهداف کوتاه مدت سیاست گرایانه و خاص یک کشورند.در حال حاضر، اگرچه جهش هایی در پیش نگری فناوری صورت گرفته است اما نگرانیهایی نیز در مورد تاثیر این تلاشها وجود دارد و سعی می شود تلاشهایی جهت بهبود پیش نگری نیز انجام پذیرد. برخی از ابداعات مورد اشاره که در دلفی اتریش اخیراً یکپارچه شده بود مثالهایی از تلاش برای مشارکت ذینفعان، تصمیم گیرندگان و نمایندگان کاربران از طریق پیشنهادهای سیاستگذاری یکپارچه در پرسشنامه ها بود.  آیشهولزر(AICHOLZER) مشخصه های پیش نگری فناوری را در کشورهای کوچک که به دلیل شرایط ویژه اقتصادی (اقتصادهای باز، تولید بخشی، وابستگی به تجارت خارجی، غولهای اقتصادی، منابع محدود) که نیازهای ویژه ای به «کسب چیزی» از پیش نگری فناوری دارند، تحلیل کرده است. او این فرضیه را بیان می کند که در موقعیت ویژه این کشورها، پیش نگری فناوری بایستی با اهداف خاص تری متناسب شود. بیش از تعیین فناوریهای نوظهور استراتژیک، برای کشورهای کوچک ارتبــاط بین یک طیف وسیع جهت توسعه یا جهت دهی مجدد استراتژی های فناوری و تعیین ظرفیتهای ملی با فرصتهای اقتصادی و نیازهای اجتماعی، مهم تر است. اما حتی در این کشورها هم ممکن است رویکردهای متفاوتی یافت شود. اما چند ویژگی مشترک در این رابطه، جهت گیری نسبت به پتانسیل های بخشی، افق زمانی کوتاه مدت (حدود 15 سال) تاکید بر ارزش خود فرایند و آگاهی بهتر از نوآوری است. برخی از این ویژگیها در برنامه پیش نگری اتریش یافت می شود. نوآورانه ترین بخش این پیش نگری ترکیب دلفی فناوری با دلفی اجتماعی - فرهنگی بود که یکپارچه سازی جنبه های اجتماعی، مبنای راهنمایی اصولی برای دلفی فناوری بود. عنصر دیگر در پیش نگری فناوری اتریش ارزیابی روندهای کلان(MEGA-TRENDS) بود که اولین بار در دلفی آلمان برای تشریح دیدگاههای کلی به آینده و جهان از نقطه نظر مدافعان آن به کار گرفته شد.

 

پیش بینی فناوری اتریش تلاشی جهت تحقق یک مشارکت از پایین به بالای قوی بین ذینفعان مختلف بود. در این پیش نگری& شکل خاصی از روش دلفی به نام دلفی تصمیم مورد استفاده قرار گرفت که در آن روش، واقعیت پیش بینــی ها تشریح نمی شود بلکه ساخته می شود. روش تصمیم دلفی رویکرد مناسبی در زمینه هایی است که بیشتر تحت تاثیر تصمیمهای فردی است تا قواعد کلی که توسط تعداد زیادی از تصمیم گیرندگان کوچک مستقل و ناهماهنگ صورت می پذیرد. دلفی تصمیم، براساس یک روش پایین به بالا و غیرمتمرکز که نگاهی عمیق بر زمینه های کاربردی در علوم و صنعت دارد تنظیم شده و بنابراین، افق زمانی کوتاه تری دارد.در این روش، باتوجه به فهرستی از معیارها، هفت زمینه تخصصی انتخاب شد. در هریک از این هفت زمینه، هیئتی از دانشگاهیان، صنعتگران، مدیران بخشهای دولتی و نمایندگان مصرف کنندگان، تشکیل شد. 128 نفر از آنها، مسئول توزیع کردن پرسشنامه های دلفی بودند. نزدیک به 40 فرضیه در هریک از زمینه های تکنولوژیکی تدوین شد. هم زمان، صدها ابزار سیاسی لازم برای پشتیبانی از این نوآوریها فهرست شد. نتایج این کار برخی از نواحی اتریش را که در آنها پتانسیل هایی وجود داشت و همچنین برخی از کاستی ها را نشان داد.

 شرایط آلمان بسیار متفاوت تر از اتریش است. در آلمان، دلفی سال 1998 سومین دلفی پس از دلفی 1993 و دلفی 1995 بود. این دلفی کلاسیک به منظور به دست آوردن اطلاعاتی درباره درک متخصصان آلمان از آینده محتمل تنظیم شده بود. این مورد مثالی از یک تحقیق علمی نــاب و ارائه داده هاست. داده های جمع آوری شده به تمامی احزاب علاقه مندی ارائه گردید که برای تحلیلهای خاص خود دعوت شده بودند. از آنجایی که سوالهای منفرد ویژه و زیادی وجود داشت، این پیشنهاد مطرح شد که به جای سوالهای موضوعی، دیدگاههای متفـاوت در پرسشنامـه ها بیان شوند. با انجـام چنیـن کاری، کهل(CUHL) نشان داد که بـــــه عنوان مثال فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، در اغلب زمینه ها وارد می شوند. براساس یک چارچوب زمانی مشخص معلوم شد که «اشکال جدیدی از سازماندهی در شرکتها» در آینده نزدیک به وجود می آیند (2001 تا 2004) و انتظار می رود سیستم های جدید آموزشی برای کار و زندگی روزمره تا بین سالهای (2005 تا 2015) به وجود آید. این امر تا زمانی که «منابع جدید انرژی و شیوه های ذخیره سازی انرژی» (2022 - 2012) و «فناوری برای مدیریت جهانی بر محیط زیست» در سالهای (2025 - 2015) محقق شوند، به طول خواهد انجامید.

 

دورنمای پیش نگری فناوری

براساس مقالات منتشره، رویکردهای مختلفی برای حذف نقاط ضعف در پیش نگری فناوری و یا برای بهبود تاثیرات اجرای فعالیتهای پیش نگری وجود دارد.لاوریج (LOVERIDGE) تعداد زیادی از پارادوکس هایی که در فعالیتهای پیش نگری فناوری ملی وجود دارند را مشخص و هفت مورد از آنها را تحلیل کرده است. پارادوکس اول با ادراک متفــاوت از دانش در علوم و حوزه های سیاستگذاری سروکار دارد. دیگر پارادوکس ها اغلب به ناسازگاریهایی بین «پیـش نگری حقیقی» با «پیش نگری متعارف» بین کارآفرینان و دنباله روها، اهـداف ضمنـی پیش نگــری برای یافتـن اولویتها و... باز مـــی گردد.اگرچه، دیدگاههای نویسندگان مختلف ممکن است در این زمینه متفاوت باشد، اما همه آنها ادعای یکسانی دارند و وظیفه اصلی آنها ارتقای بحث پیش نگری فناوری به عنوان ابزاری باارزش و مهم برای سیاستگذاری است. «آینده متعلق به ما نیست که آن را ببینیم متعلق به ماست تا به آن شکل دهیم».