سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

  هوش و ذکاوت حضرت زینب  سلام الله علیها

 صاحب کتاب "اساور من ذهب" درباره حافظه و ذکاوت آن بانوى بزرگوار چنین می نویسد:

در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوى بزرگوار همین بس که خطبه طولانى و بلندى را که حضرت صدیقه کبرى فاطمه زهرا صلوات اللّه و سلامه علیها در دفاع از حق امیرالمؤمنین علیهالسّلام و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایراد فرمودند، حضرت زینب علیها السلام روایت فرموده است. و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر می کند. چنانچه ابوالفرج اصفهانى در مقاتل می نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را از حضرت زینب سلام اللّه علیها روایت کرده و می گوید: حدثتنى عقیلتنا زینب بنت على علیهالسّلام.

دقت کنیم که حضرت زینب علیها السلام با اینکه دخترى خردسال (یعنى هفت ساله و یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء که محتوى معارف اسلامى و فسلفه احکام و مطالب زیادى است را با یک مرتبه شنیدن حفظ کرده، و خود یکى از راویان این خطبه بلیغه و غراء می باشد. علم حضرت  زینب (سلام الله علیها(  حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بانوی علم و فضل است .او علم خود را ازجد بزرگوارش پدر ارجمند ومادر گرامی وبرادران عزیزش دارد ، کسانی که متصل به وحی اند . نوشته اند زینب (سلام الله علیها) درس تفسیر برای بانوان داشت . آری دختر امیرالمومنین علی (علیه السلام) به راستی دارای علم وافر خدادادی بود . ابن عباس ازوی با این عبارت نقل می کند ومی گوید :« بانوی خردمند ما زینب (سلام الله علیها) وهمین بس که دربنی هاشم به « عقیله » یعنی بانوی خردمند معروف بود وآن هنگام که حضرت زینب (سلام الله علیها) دراسارت وارد کوفه شد . او بانوانی راکه برای تماشا آمده اند، می شناسد . درودیوار آن او را به یاد ایامی انداخت که بانوان همین شهرصف اندر صف منتظر لقایش می نشستند تا در درس تفسیرش شرکت کنند واکنون شهربه شهر می گردد. ازسخنان حضرت زینب (سلام الله علیها) درطول مسافرت کربلا ، کوفه وشام وخطبه ها وسخنرانی هایی که درفرصت های مختلف دربرابر ستمکاران وطاغوتیان آن زمان ومردم دیگر ایراد فرمود ، به خوبی معلوم می شود که مراتب علم ودانش وکمال آن بانوی بزرگوار ازراه تحصیل و تعلیم اکتسابی نبوده وبهره ای الهی وجنبه خارق العاده داشته است . شاهد این مطلب کلام امام چهارم (علیه السلام) است که پس ازخطبه کوفه براو فرمود : عمه جان آرام باش وسکوت اختیار کن که تو بحمد الله دانشمندی معلم ندیده وفهمیده ای هستی که کسی تو رافهم نیاموخته . فصاحت و بلاغت:

کلمات و فرمایش های گهربار آن حضرت در خطبه هایى که از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار می باشد. همان بانویى که امام سجاد (ع) در حق ایشان فرمودند: اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة» یعنى:

خطبه حضرت در کوفه به گونه ای مؤثر بود که زمینه‌های قیام توابین را فراهم کرد و نگرش مردم کوفه را نسبت به قیام امام و اهداف حضرت تغییر داد، افزون بر آن، آنان را از رفتارشان نسبت به اهل بیت علیهم السلام پشیمان کرد.حضرت زینب سلام الله علیها در شام با خواندن خطبه و اتخاذ سیاست‌های منطقی، افکار عمومی حاکم بر شام را نیز تغییر داد، هر کلمه خطبه او همانند رعد و برق بر کاخ یزید فرود می‌آمد.

 

فرماندار مدینه به یزید گزارش داد: " بودن زینب میان اهل مدینه، احساسات را بر می انگیزاند. او زنی است فصیح، خردمند و دانا. او و کسانی که با وی هستند، تصمیم گرفته‌اند برای خون خواهی قیام کنند."

 قسمتى از خطبه آن حضرت در مجلس یزید

 « به خدا قسم اى یزید، هر چه کردى بازگشت آن به سوى خودت خواهد بود، چرا که تو جز پوست خود نشکافتى و جز گوشت خود ندریدى.

اى یزید! در آن روزى که خداوند بدن هاى پاک شهیدانمان را حاضر می کند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا وارد خواهى شد، امّا می دانى در چه حالى؟ در حالی که خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین برده اى. آرى اى یزید! از این پیروزى ظاهرى که به دست آورده اى، غرق شادى مشو، و آن عزیزان را که در کربلا به خاک و خون کشیده اى، مغلوب و مرده مپندار، که خداوند می فرماید:


و اى یزید! براى تو همین بس که حاکم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودى کسى که این مقام را براى تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار کرده است (یعنى معاویه)، خواهد دانست که چه جانشین بدى براى خود تعیین کرده و در روز جزا درخواهید یافت که بدترین مکان از آنِ کیست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.»

معرفت والای حضرت زینب سلام الله علیها :- زینب سلام الله علیها چون خواست از کربلا برود کنار بدن مطهر برادر آمد دست های خود را زیر آن جسد قطعه قطعه  و بی سرانداخت و گفت : خدایا این قربانی اندک را از ما قبول فرما ! و به تمام آزادگان جهان درس معرفت و استقامت داد.


 عبادت زینب (سلام الله علیها(

عبادت غرض اصلی آفرینش است وامام معصوم سمبل وتجلی این غرض وهرچه یک انسان عابدتر باشد با حرکت آفرینش هماهنگ تر وبا معصوم مانوس تر می شود. شاید علت انس حضرت زینب (سلام الله علیها) با برادرش امام حسین (علیه السلام) جلوه ای ازاین عبادت باشد.

نوشته اند هیچ گاه تهجد ونمازشب این بانوی بزرگ ترک نشد .درفرهنگ قرآنی نافله چیزی است که زیاده برواجب است وازروی تفضل وتبرع انجام می گیرد .

حضرت امام حسین (علیه السلام) درهنگام وداع به زینب فرمود:«خواهرم درنمازشبت مرا به یاد داشته باش.» ونیز ازامام سجاد (علیه السلام) نقل شده است :« عمه ام زینب در مسیر اسارت ازکوفه به شام هم فرایض ونوافل خود را به جای می آورد وغفلت نداشت . فقط دریکی ازمنازل نشسته نماز خواند به خاطر شدت ضعف وگرسنگی معلوم شد ، سه روز است غذا میل نکرده ، زیرا به هر اسیر شبانه روز یک گرده نان می دادند وعمه ام سهمیه خود را بیشتر اوقات به بچه ها می داد .«

 ایمان راسخ حضرت زینب (سلام الله علیها(

 اولین ومهمترین خصلت آن بانو محبت وعشق وافری است که به ذات احدیت دارد تا بتواند همه کس وهمه چیز را درمحضر اوذوب کند وحتی خویشتن خویش را هم نبیند . درمقابل ایمان واعتقاد به خداوند همین بس که همه مصائب رابرای او درراه رضای حق تحمل می کند وهمه اینها را چون ازسوی معبود است ، زیبا می بیند . وقتی درکوفه ابن زیاد ازاو سوال می کند : « کارخدا را با برادرت چگونه دیدی ؟ » درجواب می فرماید : « چیزی جززیبایی ندیدم . » زیرا که این حرکت درراستای حق وحقیقت وجاودانگی بود . شهادت یک انسان کامل درنظر اولیاء خدا جمیل است نه برای اینکه جنگ کرده وکشته شده است . بلکه جنگ وقیام برای خدا بوده است . آن گاه که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بدن پاره پاره برادر را در گودال قتلگاه مشاهده می کند با تضرع درپیشگاه خدا می گوید : « اللهم تقبل منا هذا القربان .«

این اوج معرفت وایمان است وعظمت روح را می رساند که چون درراه خداست ،تحمل آن آسان است .

 فداکاری وایثار عقیله بنی هاشم (سلام الله علیها(

 زینب کبری وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد درراه خدا وپیکار ومبارزه با بی دینان به دوشش آمده است ودراین راه باید ازمال ومنال وشوهر وزندگی وفرزند بگذرد ، حتی اگر لازم شود ازدادن جان نیز دریغ نکند ، با کمال شهامت وفداکاری ازخانه وکاشانه و شوهر وزندگی دست می کشد . گویند به هنگام ازدواج زینب) سلام الله علیها) باعبدالله ابن جعفر ، با توجه به علاقه وافری که میان او وبرادرش حسین (علیه السلام) بود ، شرط کرد که هرگاه برادرش خواست سفری برود ، زینب بتواند به همراه برادر مسافرت کند وعبدالله شرط را پذیرفت بانوی فداکار کربلا فرزندان خود را برای قربانی به قربانگاه نینوا می آورد ودرهمه جا یاری مهربان ودلسوز برای رهبر عالیقدر این قیام ونهضت مقدس یعنی اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بود وچون عصر عاشورا شد وآن حجت الهی به شهادت رسید ،سهم عمده وبارتازه ای به دوش این بانوی فداکار نهاده شد که چون کوهی پولادین دربرابر دشمنان منحرف ایستاد . دربعضی مقاتل نوشته اند :« درروز عاشورا هنگامی که فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها) به شهادت رسیدند ، ایشان ازخیمه بیرون نیامد وبربالینشان حاضر نشد . وقتی علت را سوال کردند ، پاسخ داد: « تا مبادا برادرم خجالت بکشد.«

تجلی ونقش بسیار مهم حضرت زینب) سلام الله علیها) به گونه ای است که اکنون پس ازقرن ها بازهم چنان جلوه ای دارد که جامعه اسلامی مابرای ارج نهادن به روحیه ایثار وفداکاری پرستاران وتجلیل ازاین قشر ایثارگر، روزولادت فرخنده این بانوی گرانقدررا روز پرستار نامیده است .

پرستاران نیز درایثار وفداکاری درصف مقدم جامعه هستند ونسبت به سلامت وحیات همنوعان خویش ، متعهدانه ودلسوزانه انجام وظیفه می کنند . ازاین رو استقبال کرده اند تا این روحیه را هرچه بیشتر درخود تثبیت وبا بهره گیری ازالگویی همچون زینب )سلام الله علیها) پیوسته درمراتب فداکاری وایثار پیشگام باشند . ومی دانیم که ازاین « اسوه « مردانمان درس مردانگی وحق مداری وزنانمان درس حیا وعفت وپاسداری وپرستاری ازحریم زندگی را می آموزند