سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

بسمه تعالی

لذت اول : لذائذ مربوط به جسم مثل خوردن ونوشیدن و خوابیدن و بوییدن  استراحت کردن بوسیدن معانقه و معاشقه   مراوده   وملامسه مجامعه از لذتهای جسمانی هستند   که همه موجودات حتی جمادات وبخصوص حیوانات  ( پرندگان و چرندگان ودرندگان ..). از ان بهر ه مند هستند  چون انسان موجودی برتر و والاتر وعزیزتر و ارزشمندتر از همه موجودات است علاوه بر لذتهای جسمانی میتواند از لذتهای مخصوص و ویژه انسانیت چون لذت های  اندیشیدن واثار وبرکات ان و  لذت های    انسانیت    واثار و برکات ان بهره مند شود هیچ موجودی در عالم خلقت نمیتواند   تدبر و تعقل کند و بیندیشد و نگارش و کتابت داشته باشد   شعر و نقاشی و موسیقی و مینیاتور و هنر وصنعت وابتکار و ابداع و خلاقیت و..... فقط مخصوص انسان است حتی باید گفت   لذتهای جسمی که برای انسان در نظر گرفته شده است صرفا به منظور فراهمشدن زمینه بهر ه مندی ازدو نوع دیگر لذت    ویژ ه وخاص  انسان  است  تعجب دارد که بعضی در سایت ها و وبلاگها و کتب و مجلات و.... انسان و انسانیت را درمرحله حیوانیت نگه داشته اند   وهمه هم و غم خود را صرف میکنند که انسان را در محدودهلذت های حیوانی متوقف کنند هر چه تبلیغ است برای بهر ه مندی بیشتر و متنوع تر از لذتهای حیوانی است خوردن وخوابیدن و بخصوص لذت های جنسی نوک پیکان تبلیغات   وتشویقاتاست یکی نیست به اینها بگوید هر چه شهوت برانی به پای خوک که  نمیرسی و هرچه بخوری به پای گاوکه  نمیرسی  اخر خط لذتهای جسمانی   حیوان کامل بودن است هر چه عریان شوی و هر چه نپوشیده تر در معابر حضور یابی عریان تر از الاغ و سگ و میمون وخرس   که نمیتوانی ظاهر شوی اینها عریان ولخت و برهنه در همه جا ظاهر میشود   اگر انسانی لباس وپوشش  را یکی یکی کنار بگذارد   اخر ین  مرحله لخت و عریان شدنش مساوی با الاغ و سگ ومیمون است این ترقی است یا تمدن  یا انحطاط وپس رفت یا کار خیلی سخت و هنر مندانه ای است لباس از تن برون کردن و لخت و عریان در کوچه و خیابان ظاهر شدن  تعجب دارد   انسان دارای عقل  و اندیشه اینقدر تنزل کند   که رفتاری همانند سگ وخوک والاغ و میمون داشته باشد وعد ه ای مدعی فهم مرتب سعی کنند با تبلیغات وترفند های متنوع انسان و انسانیت را در دائره خوردن وخوابیدن بهتر و شهوترانی بیشتر  ومتنوع تر و.... به انحطاط وقهقهراء بکشانند لذت دوم : لذت اندیشه لذتهای زیر منحصر به انسان هستند تدبر تفکر ومطالعه و تالیف   تدوین   ابتکار ونواوری یا خلاقیت   اختراعات وابداعات مجمعه ذوقهای هنری در زمینه های مختلف شعر وموسیقی و خط ونقاشی منبت کاری و مینیاتور  وکاشیکاری و….دانشمندان ومحققان و پژوهشگران در ازمایشگاهها و انستیتو ها و مراکز علمی از لذتهای یس

بزرگ و خاصی بهره مند میشوند که هرگز حاضر نیستند با لذات جسمانی معاوضه کنند  شاید دانشمندی به خاطر مشغولیت به علم چندین بار تخم مرغی را که میخواسته است برای ناهار صرف کند سوزانده است   واخر سر هم نان خالی خورده است   یا دانشمندی بین ملک وحکومت و معاشقه با جنس مخالف و در دست داشتن کلید کتابخانه سلطنتی مورد اخیررا ترجیح داده است  به عبارتی میتوان گفت لذتهای مربوط به اندیشه و تفکر وتدبر بسیار عظیم تر وشیرین تر است منتهی کسی که از دایره حیوانیت بیرون نیامده است لذتی جز خوردن و خوابیدن و شهوت راندن نمیشناسد فکر میکند لذت همین است وبس بعضیها هم که جز تشویق به خوردن وخوابیدن وشهوت راندن بیشتر و بهتر ومتنوع تر نمیکنند در مرحله حیوانیت توقف کرده اند ولذت دیگری نمیشناسند که مردم را بسوی ان دعوت وتشویق کنند  برای اینکه بدانیم کجا هستیم میتوانیم محاسبه کنیم چه اندازه از لذات مربوط به اندیشه وعقل بهره مندیم چقدر لذت هنری وعلمی وتحقیقاتی داریم وچه اندازه وتا چه حدودی  در گیر خوردن وخوابیدن و امیزش جنسی ولذتهای مربوطه هستیم وبا این بررسی ببینیم ایا در مرحله حیوانیت محض مانده ایم ویا اینکه از لذتهای حیوانی فقط در موارد نیاز واضطرار برای بهره مندی از لذائذ مربوط به اندیشه وفکر بسنده کرده ایم اگر هم وغم عمده ما اخور وطویله وتوبره پالان و سیخک و نعلین و جفت گیری و جفتک اندازی است به خود اییم که بالاتر از عالم حیوانیت عالم بس عظیمی هست ولذیذ تر از لذات حیوانی لذات بس  شگفت و عظیمی هست که ما غافل از ان هستیم تجدید نظری کنیم وکوشش در جهت  رشد ووارد شدن در عالم اندیشه وفکر ومطالعه و تحقیق و ابتکار و اختراع و…وقتی به این جهان با عظمت وارد شدیم رفته رفته لذت های عقلانی را تجربه کردیم به جایی  میرسیم که لذات حیوانی را بازیچه و بیهوده خواهیم پنداشت وبه کمترین اندازه ممکن بسنده خواهیم نمود دهانی بتدریج بسته ودهان دیگری باز خواهد شد این دهان بستی دهانی بازشد…تا دهان حیوانیت باز وبازتر میشود دهان عقلانیت بسته وبسته تر خواهد شد  واین قانون خلقت است باید این دهان را تا انجا ببندی که بقای  حیات به کمتر از ان مقدور نباشد تا دهان دیگر انقد ربازشود که مانع بقا ء نشود.  سوم : لذت انسانیت  

علاوه بر لذت جسمی ولذت عقلی سومین لذتی که میتوان از ان بهره مند شد   لذت انسان بودن است لذت پاکی و صفا و صداقت و وفا وگذشت و خیر خواهی لذت احسان و محبت و لذت عشق ورزی ودوستی لذت انفاق و بخشش و هبه   وقرض دهی   وکارگشایی وحل مشکل خلق الله و لذت حیا و پاکدامنی و غیرت و مروت و جوانمردی وعفت و حیا ولذت امانتداری   لذت سخاوتمندی لذت بزرگواری وکرامت ورزی   لذت خاموشی کردن فتنه و اختلاف و دشمنی ولذت فرو خوردن خشم وغضب لذت اشتی دادن وبرقراری دوستی لذت تواضع وخویشتنداری لذت صبر لذت سکوت و... در طی مدارج عالی انسانی لذت  الهی : علاوه بر لذتهای فوق انسان میتواند با ایمان به مبدا افرینش از لذتهای فوق وبالاتری بهره مند شود لذت نماز وراز ونیاز با مبدا همه زیبایی ها و خا لق همه هستی فرماندهی کل عالم وجود و...لذت محبت و عشق به پروردگار لذت عشقبازی با یگانه معشوق حقیقی هستی   لذت درک   حقیقت عشق وعاشقی لذت دیدار حضرت دوست ودوستان حضرت دوست لذت دوستی با دوستان او انسانهای بس باصفا و خالص و دوست داشتنی که دیدار انها رنج عالمی را از تن بریزاند برگزیدگانی چون محمد وعلی وفاطمه وحسن وحسین و سایر معصومین علیهم السلام  رویت جمال جمیل ودوستی با قطب عالم امکان حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف و...انسان میتواند تا بدانجا پیش رود که چنین مناجاتی داشته باشد ... وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّةٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ وَ مِنْ کُلِّ رَاحَةٍ بِغَیْرِ أُنْسِکَ وَ مِنْ

کُلِّ سُرُورٍ بِغَیْرِ قُرْبِکَ وَ مِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طَاعَتِکَ إِلَهِی أَنْتَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرا کَثِیرا وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلا وَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ فَأَمَرْتَنَا بِذِکْرِکَ وَ وَعَدْتَنَا عَلَیْهِ أَنْ

تَذْکُرَنَا تَشْرِیفا لَنَا وَ تَفْخِیما وَ إِعْظَاما وَ هَا نَحْنُ ذَاکِرُوکَ کَمَا أَمَرْتَنَا فَأَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا یَا ذَاکِرَ الذَّاکِرِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ مفاتیح الجنان مناجات الذاکرین)

در چنین مرحله ای نه تنها میل به لذتهای جسمی چون خور وخواب   وشهوت در حداقل ممکن انهم برای بقای لذات حقیقی وواقعی افول میکند بلکه لذتهای عقلانی چون علم واندیشه و.... کتاب و مدرسه و... نیز رنگ میبازد      و زبان حال انسان میشود  در میخانه گشایید به رویم شب و روز                که من از مسجد واز مدرسه بیزار شدم

تا دهان جسم باز است دهان عقل بسته خواهد بود وبه تناسب بسته شدن دهان جسم دهان عقل باز خواهد شد وتا دهان عقل باز است دهان عشق بسته خواهد بود وبه همان نسبت که دهان عقل بسته شود دهان عشق باز خواهد شد چون زبان عشق فوق عقلی است که متعارف بین عامه است برای عاشق جمال جمیل حقیقت اصل ومحض بستن دهان جسم وعقل در حد ممکن عین عقلانیت وفوق ان است ...   این دهان بستی دهانی باز شد ....انکه غرق در لذت حقیقی مشاهده یگانه جمال جمیل است عاقل مطلق است اگر چه بهره مند از لذات جسمانی وعقلانی و انسانی هم هست

اگر توفیق یابیم رکعتی نماز کنیم که در ان   لمحه ای   حضورش را در ان نماز حس کنیم وحرفی ازو بی واسطه بشنویم به هرچه لذت است پشت پا خواهیم زد ویکسره به نماز خواهیم شد عاشقی را خواهیم فهمید ومعشوق را خواهیم شناخت  در این نقطه اوج حال سابق خود را و وضع دور افتادگان از تماشای او خواهیم نگریست که چه بس عظیم غفلتی و عجب بس شگفت خسرانی وبه حقیقت و از صفای باطن خواهیم گفت  این جملات از دعای پس از زیارت عاشورا را.... خَابَ مَنْ کَانَ جَارُهُ سِوَاکَ وَ مُغِیثُهُ سِوَاکَ وَ مَفْزَعُهُ إِلَى سِوَاکَ وَ مَهْرَبُهُ إِلَى سِوَاکَ‏ وَ مَلْجَؤُهُ إِلَى سِوَاکَ و مَنْجَاهُ مِنْ مَخْلُوقٍ غَیْرِکَ‏ ....