سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

عوامل خطر سرطان کولون

عوامل خطر سرطان کولون، دو نوع است:
-
عوامل خطری که می توان آنها را تغییر داد.
-
عوامل خطری که غیر قابل تغییر هستند.
عوامل خطری که نمی توان آنها را تغییر داد:

·     سن: با افزایش سن، احتمال خطر بروز سرطان بیشتر می شود. تحقیقات نشان می دهد که تعداد بسیار کمی از افراد پایین 50 سال، به این بیماری دچار شده اند.

·     تاریخچه خانوادگی: اگر یکی از اقوام درجه یک (پدر، مادر، خواهر یا برادر) قبل از 60 سالگی دچار سرطان شده باشند، شما هم در معرض خطر قرار دارید.

·     تاریخچه فردی: اگر شما سرطان کولون گرفته اید و بهبود یافته اید، باز هم در معرض خطر هستید.

·     سابقه بیماری: تحقیقات نشان داده است در افرادی که دچار ورم روده و دیابت هستند، احتمال خطر سرطان زیاد است.

عوامل خطری که می توان آنها را تغییر داد:

·     رژیم غذایی: رژیم های پرچرب باعث افزایش سرطان می گردد. برای جلوگیری از سرطان می توان بیشتر سبزیجات و میو جات را مصرف کرد.

·     ورزش کردن: کسانی که ورزش نمی کنند، باید منتظر سرطان باشند. 20 دقیقه در روز ورزش کنید تا بیمار نشوید.

چاقی: چاقی از بزرگ ترین عوامل مرگ ناشی از سرطان است، در نتیجه برنامه غذایی خود را طوری تنظیم کنید که وزنتان متعادل بماند.

·     سیگار کشیدن: سیگار نه تنها به ریه آسیب می رساند، بلکه باعث مرگ 12 درصد از بیماران سرطانی می شود.سیگار موجب تورم رگ می شود و مواد مضر آن جذب خون می گردند، به همین سبب افزایش دهنده سرطان شناخته شده است.

·     نوشیدن مشروبات الکلی: مشروبات الکلی نیز موجب بروز سرطان و انواع بیماری ها می شوند.

پس بیایید از همین امروز با تغییر برنامه غذایی، ورزش کردن، حفظ وزن متعادل بدن و کنار گذاشتن سیگار و مشروبات الکلی گامی بلند به سوی سلامتی برداریم.
http://www.tebyan.net

 


بیماری التهابی روده در زنان             

 بیماری ‌های التهابی روده اغلب افراد جوان را گرفتار کرده و زنان را نیز مثل مردان درگیر می ‌کند. اگر شما خانمی مبتلا به IBD هستید، حتما برای شما مهم است که بدانید مراحل مختلف زندگی یک زن مثل قاعدگی، حاملگی، و یائسگی چه تأثیری در روند این بیماری دارد و به العکس بیماری چه تأثیری روی این مراحل می گذارد. آنچه در ذیل مشاهده می ‌نمائید شایع‌ترین سؤالاتی است که در این زمینه وجود دارد و پاسخ آنها براساس نتایج تحقیقاتی است که در این زمینه صورت گرفته است.

* چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟

به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟

* آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟

* آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟

* آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟

* آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟

* آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟

* آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟

* آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟

* آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟

* آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟

* آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟

* آیا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟

* آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟

* آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟

* چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟

* آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟

* آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟

* اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟

* چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟

* آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟

* آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟

* آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟

* آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟


چرا خونریزی های ماهانه من نامرتب است؟

عوامل متعددی در روند قاعدگی طبیعی مؤثرند که شامل سطوح هورمونی، تغذیه مناسب و تنش های فردی است. در صورت فعال بودن بیماری عملکرد هورمونی فرد مختل شده و روند طبیعی قاعدگی را مختل می کند، بازگشت به حالت عادی سلامت موجب مرتب شدن روند قاعدگی خواهد شد.

 به نظر می ‌رسد بیماری من یک هفته قبل از خونریزی ماهانه و در حین آن تشدید می ‌یابد . آیا این مطلب موضوع شایعی است؟

این روند در بسیاری از بیماری ‌ها وجود دارد. آگاهی از این مطلب اهمیت زیادی دارد تا به علت این تغییرات و به تصور تشدید بیماری داروی بیشتر از نیاز دریافت نکنید. 

آیا در صورت ابتلا به IBD می ‌توان از قرص های ضد بارداری استفاده کرد؟

هیچ شاهدی بر این موضوع که قرص‌های ضدبارداری باعث ابتلا به IBD شود وجود ندارد. مصرف قرص‌های ضدبارداری در کولیت اولسرو هیچ مشکلی ندارد، ولی شواهدی وجود دارد که مصرف قرص‌های ضدبارداری باعث بدتر شدن علائم در برخی از بیماران مبتلا به کرون شده است. ولی تمام این افراد زنان سیگاری بوده‌اند و سیگار خود باعث تشدید علائم کرون می گردد.

  آیا انجام کولونوسکوپی در حین قاعدگی اشکالی دارد؟

خیر. قاعدگی خطرات ناشی از کولونوسکوپی را افزایش نمی دهد.

 آیا در بیماران IBD درد حین نزدیکی امری شایع است؟

هیچ علتی برای اینکه بیمار مبتلا به IBD در حین نزدیکی درد داشته باشد، وجود ندارد. درد در حین نزدیکی در بیمار مبتلا به کرون ممکن است نشانه‌ای از درگیری اطراف مقعد یا فیستولی در واژن باشد. اگرچه ممکن است شما خجالت بکشید ولی باید در مورد وجود این علامت با پزشک متخصص گوارش یا زنان مشورت کنید.  

آیا زنان مبتلا به IBD مثل سایر زنان بچه‌دار می ‌شوند؟

بله. معمولاً زنان مبتلا به کولیت اولسرو به اندازه سایر افراد بارور هستند ولی در مورد کرون بحث وجود دارد. تعداد زیادی از مطالعات وجود دارد که نشان می ‌دهد زنان مبتلا به کرون به اندازه افراد عادی بارور هستند، ولی تعدادی از مطالعات نیز وجود دارد که نشان می دهد میزان باروری در زنان مبتلا به کرون اندکی کاهش می ‌یابد و این در صورتی است که بیماری فعال باشد.

اگر مردی سولفاسالازین دریافت کند ممکن است به صورت موقت دچار نازایی شود، زیرا این دارو تولید اسپرم را کاهش می ‌دهد. این اثر بعد از قطع دارو قابل برگشت است. در صورتی که مردی بخواهد بچه‌دار شود باید سولفاسالازین را قطع کرده یا از داروهای باترکیب 5-ASA استفاده کند مثل آساکول ( Asacol ) و پنتازا (Pentasa) که تداخل با تولید اسپرم ندارند.  

آیا بارداری برای زنان مبتلا به IBD خطرناک است؟

هر زنی که قصد دارد بچه‌دار شود باید قبل از آن از وضعیت سلامت خود مطمئن باشد. اگر زنی دچار IBD است بهتر است بیماریش قبل از حاملگی کنترل شده باشد. مطالعات اخیر نشان می ‌دهد زنان مبتلا به IBD اگر در زمان بارداری بیماریشان خاموش باشد، حاملگی را به خوبی پشت سر خواهند گذاشت. اگر در زمان بارداری بیماری فعال باشد این احتمال وجود دارد که در حین بارداری فعال باقی مانده یا بدتر شود. معمولاً بیماری در سه ماهه اول بارداری در کولیت اولسرو و در سه ماهه اول بارداری و بلافاصله بعد از وضع حمل در بیماری کرون تشدید می ‌شود. البته گروهی از زنان هم هستند که بیماری آن‌ها در حاملگی بهتر می ‌شود. مطالعه‌ای وجود دارد که می ‌گوید هر چه شباهت ژنتیک بین مادر و فرزند بیشتر باشد، احتمال بدتر شدن بیماری بیشتر است. 

آیا IBD تأثیری در بارداری و وضع حمل یا خطری برای نوزاد دارد یا خیر؟

اکثر بیماران مبتلا به IBD مثل زنان سالم وضع حمل طبیعی و فرزندان سالم دارند. اگر مشکلی وجود داشته باشد در مورد زنانی است که دچار کرون فعال هستند. این زنان احتمال دارد که زودتر از موقع وضع حمل کنند یا دچار سقط یا تولد نوزاد مرده شوند. اگر جراحی لازم باشد، خطرات بیشتری جنین را تهدید می ‌کند. مطالعاتی وجود دارد که نشان می ‌دهد میزان سزارین در بیماران IBD بیشتر است ولی این بسته به نظر پزشک است و جنبه علمی ندارد. 

آیا احتمال بروز IBD در حین حاملگی وجود دارد؟

مطالعات زیادی وجود دارد که شروع بیماری کولیت اولسرو و کرون را در زمان حاملگی گزارش کرده‌اند، ولی این مسأله دلیل بر بیماری وخیم تر نیست. هر دو بیماری می ‌توانند در هفته‌های بلافاصله بعد از وضع حمل ایجاد شوند، ولی این موضوع بسیار نادر است. 

آیا مصرف داروهایی که حاوی 5-ASA مثل سولفاسالازین (Sulfasalazine) یا مزالامین (Mesalamine) و کورتیکواستروئید ها مثل پردنیزون (Prednisone) در حین بارداری اشکال دارد؟

این مسأله کاملاً طبیعی است که بیمار و متخصص زنان بخواهند کلیه داروهای بیمار را به علت خطرات احتمالی که ممکن است برای جنین داشته باشد قطع کنند. سولفاسالازین (Sulfasalazine) ، پردنیزون (Prednisone) و ترکیبات 5-ASA مثل آساکول (Asacol) و پنتاسا (Pentasa) داروهایی هستند که بیشتر جهت کنترل علائم IBD مورد استفاده قرار می ‌گیرند، مطالعاتی که تا بحال انجام شده نشان نداده که این داروها تأثیری روی جنین داشته باشد.

از آنجا که بیشتر خطری که حاملگی را تهدید می ‌کند ناشی از علائم بیماری است نه داروهایی که مصرف می ‌شود، داروها تنها به دلیل حاملگی نباید قطع شود. اگر علائم بیماری تشدید شود باید این داروها تجویز یا حتی دوز آنها افزایش یابد. سولفاسالازین (Sulfasalazine) و ترکیبات 5-ASA همچنین می ‌تواند جهت جلوگیری از عود بیماری در حین حاملگی یا بعد از آن مورد استفاده قرار گیرند.  

آیا عوارض جانبی داروها اگر در حین حاملگی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر از حالت عادی است؟

نه، ولی سولفاسالازین (Sulfasalazine) می ‌تواند باعث ایجاد حالت تهوع شود که حالت تهوع ناشی از حاملگی را تشدید کند. در ضمن بسیاری از داروها باعث ایجاد سوزش سردل می ‌شوند که می ‌تواند شبیه به سوزس سردل ناشی از حاملگی باشد.

  آیا زنی که سولفاسالازین یا پردنیزون می ‌خورد می ‌تواند به فرزندش شیر بدهد؟

بله، اگر بخواهد می ‌تواند. اگرچه سولفاسالازین (Sulfasalazine) در شیر ترشح می ‌شود ولی میزان آن به قدری کم است که خطری برای جنین ایجاد نمی ‌کند. نشان داده نشده که ترکیبات 5-ASA ، داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل 6-MP ، آزاتیوپرین (Azathioprine) یا ایموران (Imuran) نیز خطری در شیردهی داشته باشند. اگر ممکن باشد باید دوز پردنیزون به تدریج کاهش یافته و هر چه زودتر در هر بیماری قطع شود چه باردار باشد یا نباشد. اگر مادری دوز متوسط تا بالای پردنیزون را دریافت می ‌کند باید فرزندش به صورت مرتب توسط متخصص اطفال ویزیت شود.  

آیا داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل آزاتیوپرین (Azathiopurine) ، سیکلوسپرین (Cyclosporine) و 6 - مرکاپتوپورین در حاملگی بی خطر هستند؟ اگر چه آزمایشاتی که در حیوانات انجام شده است، نشان داده که این داروها باعث اختلالات ژنتیکی می شوند، ولی آنها این داروها را در دوزهای بسیار بالاتر از آنچه در انسان استفاده می ‌شود دریافت کرده بوده‌اند.

تجارب انسانی در این زمینه حاصل تجارب در افرادی است است که این داروها را به علت پیوند اعضا دریافت کرده ‌اند و این تجارب خطری در ارتباط با مصرف این داروها را نشان نداده است. 

آیا دریافت Remicade یا Infliximab به صورت تزریقی در حین حاملگی بی ‌خطر است؟

در مورد اثرات این دارو در حین حاملگی مطالعه‌ای صورت نگرفته است. امکان دارد در آینده بی خطر بودن این دارو مشخص شود ولی درحال حاضر توصیه می شود در حاملگی تجویز نگردد.  

آیا سقط درمانی در بیماران مبتلا به IBD جایی دارد؟

داشتن تشخیص IBD به تنهایی دلیلی برای انجام سقط نیست. 

چه تکنیک‌های تشخیصی در زمان حاملگی بی ‌خطر است؟

انجام سونوگرافی، سیگموئیدوسکوپی، بیوپسی از رکتوم، آندوسکوپی و کولونوسکوپی در حین حاملگی اگر برای تشخیص یا کنترل بیماری لازم باشد اشکالی ندارد.انجام MRI ممکن است بی ‌خطر باشد ولی تحقیقات بیشتر در این زمینه لازم است. رادیوگرافی با اشعه X باید تا بعد از حاملگی به تعویق بیفتد. اگر ضرورت زیادی برای انجام رادیوگرافی باشد باید محدود شده و برای جنین محافظ قرار داده شود.  

آیا تا بحال جراحی برای IBD در زمان حاملگی انجام شده است؟

تا آنجایی که ممکن است باید جراحی به بعد از حاملگی موکول شود. اگر بیماری شدید است و به داروها پاسخ نمی ‌دهد باید منافع عمل را نسبت به خطرات آن سنجید. اگر چه گزارشاتی وجود دارد که برداشت روده و ایلئوستومی در زن حامله موفقیت‌آمیز صورت گرفته ولی در صورت هرگونه عمل شکمی در حاملگی احتمال زنده ماندن جنین کاهش می ‌یابد. 

آیا سابقه عمل جراحی قبلی روده روی روند حاملگی تأثیر دارد؟

در بیماری کرون عمل جراحی قبلی روده اثری بر حاملگی ندارد. در واقع چون برداشتن روده گرفتار باعث بهتر شدن علائم بیماری می ‌شود بیمار دوره بارداری بهتری را خواهد داشت. بعد از اوستومی برای کولیت اولسرو زنان معمولاً حاملگی را بسیار خوب به اتمام می ‌رسانند. زنانی که اوستومی دارند گاهی به علت حاملگی دچار پرولاپس یا انسداد اوستومی می ‌شوند. بهتر است حاملگی تا 1 سال بعد از جاگذاری اوستومی به تعویق بیفتد تا بدن شخص با آن تطابق کافی را پیدا کند. اگر در بیماران دچار کرون که فیستول یا آبسه اطراف رکتوم یا واژن دارند اپیزیوتومی (برش کوچکی که در حین زایمان در محل خروج نوزاد ایجاد می ‌شود تا کانال زایمانی گشاد شود.) از محل ضایعه عبور کند، باید عمل سزارین برای بیمار انجام شود.  

اگر IBD حین یک حاملگی دچار عود شود این احتمال وجود دارد که در سایر حاملگی ‌ها هم این اتفاق بیفتد؟

هیچ مدرکی دال به اینکه شرایطی که در یک حاملگی اتفاق می ‌افتد در حاملگی ‌های دیگر هم تکرار شود وجود ندارد.  

چقدر احتمال دارد که فرزند مادر مبتلا به IBD دچار IBD شود؟

این احتمال وجود دارد ولی قابل پیش‌بینی نیست. اگر یکی از والدین مبتلا به IBD باشد تنها 9% احتمال دارد که فرزند او دچار این بیماری شود و اگر هر دو والد مبتلا به IBD باشد این احتمال به 36% افزایش می ‌یابد.

در حال حاضر هیچ کس نمی ‌تواند ادعا کند که می ‌تواند پیش‌بینی کند که فرزندی دچار این بیماری می ‌شود یا خیر، یا در صورت ابتلا در چه سنی علائم بروز خواهد کرد. 

آیا لازم است که بیماران IBD در صورت بارداری رژیم خاص غذایی داشته باشند؟

به طور کلی بیماران IBD حامله باید همان رژیم کافی و مقوی را که سایر زنان باردار دارند داشته باشند. متخصص زنان یا گوارش ممکن است غذاهای مکمل، ویتامین یا مواد معدنی دیگری را هم توصیه کند. توصیه اکید است که هر زن حامله‌ای که سولفاسالازین (Sulfasalazine) مصرف می ‌کند رژیم غنی از اسیدفولیک داشته باشد. چرا که کمبود این ماده در بدن مادر اختلالاتی در نوزاد ایجاد می کند.

 

آیا استرس‌های روحی باعث عود بیماری در حین حاملگی یا هفته‌های بعد از زایمان نمی ‌شود؟

استرس‌های روحی مثل هر زمان دیگری می ‌تواند باعث بدتر شدن علائم گردد. ولی استرس نقشی در ایجاد بیماری ندارد. زمان بعد از تولد نوزاد زمانی پرتنش چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی در مادر محسوب می ‌شود.  

آیا احتمال پوکی استخوان با وجود IBD افزایش می ‌یابد؟

بله. بیماران کرون معمولاً در خطر پوکی استخوان ثانویه به کاهش دریافت کلسیم یا کاهش جذب آن یا استفاده از استروئیدها هستند. این احتمال بعد از یائسگی افزایش می ‌یابد.

آیا IBD بر روی یائسگی مؤثر است؟

نه. اگر بیماری فعال نباشد یائسگی به طور طبیعی اتفاق می ‌افتد. در آوردن تخمدان‌ها براثر جراحی باعث بهبود تشدید علائم ناشی قاعدگی می ‌شود.

 

 


کولیت یا ورم روده

کولیت زخمی


علائم اصلی در کولیت زخمی شامل دل درد و اسهال (با خون یا بدون خون)است .
کو لیت زخمی (کولیت اولسروز ) یک بیماری مزمن است که در آن مخاط پوشاننده روده بزرگ (کولون) دچار التهاب و گاهی زخم می شود.
این بیماری یکی از دو اختلال اصلی است که تحت عنوان بیماریهای التهابی " رود ه ها " نامگذاری شده اند. بیماری دیگر " کرون " نام دارد. در کولیت زخمی سیستم دفاعی بدن به طور نامتنا سب به مخاط کولون تهاجم کرده وباعث التهاب، زخم، خونریزی واسهال می شود .این التهاب همیشه راست روده وقسمت انتهایی روده بزرگ را درگیر می کند ولی گاهی ممکن است تمام طول روده بزرگ گرفتار باشد. در کودکان ممکن است راست روده در مراحل اولیه بیماری گرفتار نباشد .
این بیماری به طور یکدست از قسمت انتهایی روده بزرگ شروع شده وممکن است به سمت قسمتهای بالایی گسترش یابد .التهاب سراسری بوده و معمولا فقط مخاط روده گرفتار است .گاهی به قسمت انتهایی روده کوچک در محل اتصال روده بزرگ گسترش می یابد .این بیماری به دلائل نا معلوم در کشورهای صنعتی ومناطق شمالی شایع تر است.شایع ترین سن گرفتاری در بیماری کولیت زخمی 15تا30سالگی است .بیماری مزمن بوده ودرمان قطعی برای ریشه کنی آن وجود ندارد ولی معمولا به خوبی با درمان دراز مدت وپایش دائمی قابل کنترل است.
ایجاد کولیت زخمی تحت تاثیر استعداد ارثی برای ابتلا به بیماری وفاکتورهای محیطی برای تحریک شروع بیماری است تمایل به بروز آن به صورت خانوادگی (فامیلیال)بوده ودر 15 تا 25 درصد بستگان درجه یک فرد مبتلا نیز بیماری تظاهر می کند که نشان دهنده نقش استعداد ارثی وزمینه ژنتیک در ایجاد آن است.فاکتور های محیطی متعددی مانند عفونت های دستگاه گوارش به عنوان محرک بروز بیماری در فردی که استعداد ارثی برای ابتلا به آن را دارد مطرح شده اند ولی نقش هیچ فاکتور واحدی به طور قطعی ثابت نشده است .روش درمانی کولیت زخمی بستگی به قسمت های درگیر روده بزرگ وهمچنین شدت علائم بیماری و دوره آن دارد .
پزشکان از اصطلاحات خاصی برای توصیف منطقه درگیر التهاب استفاده می کنند، وقتی بیماری محدود به راست روده است به آن "پروکتیت زخمی" می گویند. اگر بیمار ی از راست روده فراتر رفته و قسمت نزولی روده بزرگ را فرا گرفته باشد به آن "کولیت دیستال" می گویند. " کولیت وسیع " (کولیت اکستنسیو) برای توضیح بیماری وقتی قسمت کولون عرضی نیز گرفتار شده است بکار میرود. اگر تمام روده بزرگ گرفتار شده وبیماری تا قسمت صعودی روده بزرگ گسترش یافته باشد از اصطلاح پان کولیت (کولیت سراسری )استفاده می شود .
معمولا هر چه بیماری وسعت بیشتری داشته باشد شدت بیماری و ظاهر بیمار و خیم تر است .بیماری ممکن است محدود به راست روده بماند ولی در 15درصد بیمارانی که گرفتاری قسمتهای انتهایی روده بزرگ دارند بیماری در طی 5سال به قسمتهای بالاتر توسعه می یابد، به جز محل گرفتاری تعیین شدت بیماری نیز اهمیت دارد .
شدت کولیت زخمی بر اساس علائم آن به اشکال خفیف، متوسط وشدید تقسیم می شود . به دوره هایی از زمان که بیماری فعال وعلامت دار است "فاز شعله ور شدن" (
Flaming) وبه دوره هایی که بیماری غیر فعال وبی علامت است "فاز خاموشی" (remission
) می گویند .در کولیت زخمی خفیف علائم بیماری شامل دفع موکوس و بلغم، دفع خون متناوب از معقد واسهال خفیف است .دردهای شکمی به صورت کرامپ های خفیف وحرکات روده ای دردناک است .گاهی بجای اسهال بیمار یبوست دارد .
علائم در کولیت زخمی متوسط دفع خون به طور مکرر، مدفوع خونی بیش از ده بار در روز، کم خونی ودردهای متوسط شکمی است.در فرم شدید بیماری دردهای کرامپی شکم شدید بوده و دفع اسهال خونی بیش از ده بار در روز همراه با تب، کم خونی، خونریزی از معقد وگاهی کاهش آلبومین خون است. علائم اصلی در کولیت زخمی شامل دل درد، اسهال( با خون یا بدون خون )است .در این بیماران ممکن است التهاب در بافتهای دیگر بجز دستگاه گوارش نیز رخ داده منجر به علائم خارج گوارش شوند.ضایعات پوستی، التهاب مفاصل، التهاب قسمتهای مختلف چشم والتهاب کبد از این موارد است .معمولا علایم خارج دستگاه گوارش در فاز شعله وری تظاهر می کنند.
تورم، التهاب مزمن وفیبروز مجاری صفراوی که منجر به یک اختلال همراه به نام " کلانژیت اسکلروزان " می شود ممکن است در فاز خاموشی کولیت زخمی ایجاد شود. گاهی تورم مهره های ستون فقرات ومفاصل استخوان های محوری منجر به اختلالی به نام "اسپوندیلیت انکیلوزان" می شود که در دراز مدت با سفتی مفاصل همراه می شود.
کم خونی، تب، التهاب کبدی (هپاتیت اتوایمیون )، لخته شدن خون در عروق (ترومبوز) نیز از عوارض خارج گوارش این بیماری است.هر بیماری که با دل درد واسهال مزمن که بیشتر از 4هفته طول بکشد مراجعه نماید باید از نظر کولیت زخمی بررسی شود .برای تشخیص این بیماری معاینه کامل فیزیکی، ارزیابی سایر ارگانها، آزمایش کامل مدفوع وبررسی های خون انجام شده و کولونوسکوپی ونمونه برداری انجام می شود .
کولونوسکوپی دیدن داخل راست روده و روده بزرگ با یک دستگاه مخصوص دوربین دار است .برای اثبات بیماری باید عفونتهای روده بزرگ خصوصا آمیبیازیس و شیگلارد مورد بررسی قرار بگیرد .
درمان این بیماری به محل و وسعت بیماری، شدت علائم و درجه التهاب بستگی دارد. هدف از درمان این بیماری ایجاد و حفظ یک فاز خاموشی است و کنترل دراز مدت بیماری معمولا به درمان دراز مدت نیاز دارد .این بیماری درمان نشده ولی معمولا به خوبی کنترل می شود.
درپروکتیت که فقط گرفتاری راست روده وجود دارد از شیاف یا انما (تنقیه) استفاده شده ولی در کولیت دیستال که قسمت نزولی نیز گرفتار است داروهای ضد التهابی به صورت موضعی و از طریق انما داده می شود.
چون شیاف کف(
Foam) به تمام قسمت های راست روده می رسد و انما (تنقیه)به تمام کولون نزولی می رسد. بعضی از این بیماران به درمان خوراکی نیاز دارند. در بیمارانی که التهاب از قسمت نزولی فرا تر رفته است تنقیه تاثیر ندارد و درمان خوراکی لازم است. در بیمارانی که علائم، متوسط یا شدید است به طور موقت کورتون (داروهای کورتیکوستروئید) داده می شود و بعد از کاهش تدریجی آن از ترکیبات هزالامین برای حفظ و نگهداری فاز خاموشی استفاده می شود .داروهایی که برای کنترل کولیت زخمی به کار میروند اغلب حاوی مزالامین وبه ندرت داروهای کورتون هستند. تمامی داروهای مصرفی ممکن است عوارض جانبی ایجاد کند و بیمار باید به طور منظم توسط پزشک معالج مانیتور وپایش شود وبروز هر عارضه ای به پزشک رسانده شود.
تجویز داروهای دسته مزالامین مانند آساکول یا سولفا سالازین به عنوان درمان نگهدارنده وبرای تمام عمر باید ادامه داده شود.
این داروها ممکن است با عوارض سر درد، بثورات پوستی،خارش،تورم لوزالمعده، هپاتیت، کاهش تعداد سلولهای خونی (سلولهای سفید یا پلاکت)،کم خونی،ریزش مو،ضعف و خستگی،لیز گلبولهای قرمز وواکنش های حساسیتی باشد.
داروهای استروئیدی (کورتون) نیز ممکن است باعث افزایش اشتها، چاقی،جوش های آکنه، تغییرات خلق،اشکال در خوابیدن، افسردگی، احتباس آب، افزایش فشار خون، افزایش قند خون، تجمع چربی در شانه ها و صورت (ظاهر کوشینگ)، پوکی استخوان ها، رشد مو در صورت، آب مروارید،زخم معده، نکروز مفصل ران، ضعف عضلات و عفونت ها شوند.
تمامی عوارض باید با یک برنامه مدون توسط پزشک معالج پایش ومانیتور شود . بیمار نیز بروز هر عارضه ای را باید به پزشک خود اطلاع دهد.
کورتون برای تحریک ایجاد فاز خاموشی وبهبود فاز فعال بیماری ومزالامین ها برای حفظ فاز خاموشی مصرف می شود.
گاهی بیماری به داروهای رایج جواب نمی دهد وبرای حفظ فاز خاموشی نیاز به مصرف کورتون دارد و به محض کم کردن این داروها بیماری شعله ور می شود. به این حالت کولیت زخمی مقاوم می گو یند ودرمان آن نیاز به تجویز داروهایی که سیستم دفاعی بدن را تنظیم وخصوصا تضعیف می کنند،دارد.
اگر بیماری به درمانهای مختلف مقاوم باشد ویا با درمان دارویی عارضه ای جدی ایجاد شود ممکن است نیاز به برداشتن روده بزرگ که "کولکتومی" نام دارد وجود داشته باشد.این جراحی تنها راه درمان کولیت زخمی است.
مصرف داروهای آزاتیوپورین، مرکاپتوپورین یا سیکلوسپورین در فرمهای مقاوم در70درصد موارد باعث ایجاد وحفظ فاز خاموشی می شوند.
به علت احتمال بروز عوارض دارویی پایش مدون سلولهای خونی، آنزیم های کبدی و پانکراسی و بروز عفونت ها ضروری است.
*کم خونی، تب، التهاب کبدی ولخته شدن خون در عروق از عوارض این بیماری است.این بیماری درمان نمی یابد ولی معمولا به خوبی کنترل می شود.*
بعضی از مواردی که در کنترل این بیماری استفاده شده ولی تا ثیر آنها به طور کامل ثابت نشده است شامل روغن ماهی، نیکوتین،آنتی بیوتیک ها و پروبیوتیک ها (باکتری های غیر بیماری زای مستقر در روده طبیعی )هستند.
شایع ترین دلیل جراحی در این بیماران عدم پاسخ یا پاسخ ضعیف بیماری به درمان طبی است. بروز عوارض جدی دارویی، ایجاد تغییرات پیش بد خیمی یا بد خیمی در روده بزرگ، وابستگی به استروئید ها برای کنترل علائم نیز از علل دیگر نیاز به عمل جراحی هستند.در حدود 30درصد بیماران در نهایت نیاز به عمل جراحی وجود دارد که زمان آن به طور متوسط 15تا20سال بعد از شروع بیماری است.
در اشکال پیشرفته بیماری ممکن است کاهش وزن وسو تغذیه ایجاد شود.یک رژیم غذایی متعادل وتنظیم شده می تواند باعث بقای سلامت عمومی و حفظ وزن در حد طبیعی شود. هیچ رژیم خاصی که باعث کولیت زخمی شده یا باعث طولانی کردن فاز خاموشی بیماری شود شناخته نشده است.
بیمار باید فقط از غذاهایی که باعث تشدید علائم بیماری می شوند پرهیز کند. بیمارانی که به هر دلیل غذای خود را محدود کرده اند باید ویتامینهای مختلف تکمیلی دریافت کنند و دریافت روزانه مولتی ویتامین منطقی است. بیمارانی که داروی سولفا سالازین می خورند باید اسید فولیک تکمیلی به طور روزانه دریافت کنند.از داروهای ضد درد مانند بروفن، مفنامیک اسید، ناپروکسن باید خودداری شودچون گاهی باعث تشدید علایم ویا شعله ور شدن بیماری در فاز خاموش می شوند. مصرف استامینوفن اشکالی ندارد.اگر بدنبال خوردن لبنیات که حاوی قند لاکتوزهستند علائم دارد، اسهال ودفع گاز ایجاد شود، عدم تحمل لاکتوز رخ داده است و نیاز به محدودیت مصرف لبنیات وجود دارد اگر مصرف لبنیات محدود شود برای جلوگیری از بروز پوکی استخوان باید کلسیم تکمیلی به طور روزانه مصرف شود .اگر بیماری در فاز حاد بوده و اسهال ودردهای کرامپی وجود دارد محدود کردن مقدار مصرف میوجات وسبزیجات خام، کافئین (قهوه)، نوشابه های گاز دار، شیرینی های رژیمی، محصولات صنعتی حاوی قند سوربیتول باعث بهبود علائم می شود .
مصرف روزانه بعضی از فیبر های غذایی به دلائل نامعلومی باعث طولانی شدن فاز خاموش بیماری می شود.
گاهی در بیمارانی که قادر به خوردن نیستند تغذیه از راه لوله بینی –معدی وندرتا از راه وریدی ضرورت دارد .استرس های روحی با تشدید علائم وشعله ور شدن بیماری ارتباط دارد ولی با ایجاد بیماری ارتباط و علتی ندارد. رفتار درمانی باعث بهبود استرس و کاهش شدت بیماری و افزایش مدت فاز خاموش بیماری می شود. مراقبت از عوارضی که در کولیت های طول کشیده ممکن است ایجاد شود ضروری است.ایجاد تنگی در روده بزرگ یا راست روده در تعداد کمی از بیماران رخ می دهد اگر کولیت به حدی شدید باشد که با تخریب دیواره یک شریان یا ورید همراه باشد باعث خونریزی شدید ونیاز به تزریق خون یا جراحی می شود . گاهی در مواردشدید، التهاب به تمام جداره روده توسعه یافته واتساع شدید همراه با نازک شدن جدار روده و شکنندگی آن رخ داده و می تواند منجر به پارگی دیواره و سوراخ شدن روده شود .در این موارد بیمار کاملا بد حال است و اگر با درمانهای طبی بهبود نیافت باید جراحی شود .در بیماران مبتلا به کولیت زخمی خطر ابتلا به سرطان زیادتر از بقیه مردم است و این خطر به مدت بیماری، وسعت وطول روده درگیر بستگی دارد .بالاترین خطر در گرفتاریهای تمام طول روده بزرگ (پان کولیت )است.
افزایش خطر بروز سرطان در این بیماران 8تا10سال بعد از شروع علائم بیماری پیش بینی می شود و پایش آن با برنامه منظم کولونوسکوپی به طور سالانه و بعد از ده سال از بروز بیماری تو صیه شده است .در بیماران مبتلا به گرفتاری قسمت نزولی روده بزرگ نیز خطر سرطان بالاتر بوده واین افزایش خطر 15تا20سال بعد از شروع بیماری رخ می دهد .در این بیماران برنامه کولونوسکوپی ونمونه برداری از روده بزرگ 15سال بعد از بروز بیماری شروع شده وبه فواصل 1-3سال انجام می شود .درگیری محدود به راست روده (پروکتیت)باعث افزایش خطر سرطان روده بزرگ نمی شود.
پیگیری و مراقبت از بروز سرطان با انجام کولونوسکوپی با فواصل زمانی مشخص می تواند با کشف تغییرات پیش بد خیمی یا مراحل اولیه بد خیمی نقش مهمی در نجات جان بیماران داشته باشد.
در صورت کشف تغییرات پیش بد خیمی باید عمل جراحی برداشتن روده بزرگ انجام شود . کولیت زخمی بر روی بارداری و باروری تاثیری ندارد. در مردان بعد از عمل جراحی ممکن است نا توانی جنسی ایجاد شود .بدنبال خوردن داروی سولفا سالازین ممکن است کاهش برگشت پذیر در تعداد اسپرم ایجاد شود.در زنان عمل جراحی ممکن است باعث نا زایی و اختلالات قاعدگی شود. بارداری بهتر است در طی دوره خاموش بیماری باشد و در طی بارداری باید از انجام کولونوسکوپی وعکس برداری با ماده حاجب خودداری شود ولی دیدن روده بزرگ (سیگموئیدوسکوپی) اشکال ندارد .
مصرف سولفاسالازین در طی بارداری و شیر دهی اشکال ندارد.از مصرف کورتون در سه ماهه اول بارداری باید اجتناب شده ولی مصرف آن در بقیه طول بارداری با پایش دقیق عوارض اشکال ندارد. مصرف داروهای فوق در حین شیردهی اشکال ندارد ولی بهتر است چند ساعت بعد از دریافت دارو شیر داده شود.
*گاهی کاهش رشد وزن وقد وگاهی تب بدون منشا شناخته شده، نخستین علائم تظاهر کولیت زخمی در کودکان هستند.
افزایش خطر بروز سرطان در این بیماران 8تا10سال بعد از شروع علائم بیماری پیش بینی می شود.
مصرف کورتون در کودکان در حال رشد نباید به مدت طولانی ادامه داده شود وبه علت خطر بروز کوتاهی قد جراحی در کولیت های زخمی وابسته به کورتون قابل انجام است .
گاهی کاهش رشد وزن وندرتا رشد قد وگاهی تب بدون منشا شناخته شده اولین علائم تظاهر کولیت زخمی در کودکان هستند که معمولا با درمان طبی جبران می شوند .
در صورت ادامه کاهش رشد به رغم درمان طبی مناسب یا به علت وابستگی به استروئیدها باید جراحی مد نظر باشد.رژیم غذایی مناسب برای ثبات تعادل متابلیک بدن و رشد کودک وجبران نیازهای متابلیک ناشی از بیماری باید طراحی شود .مانیتورینگ رشد وزنی وقدی در کودکان مبتلا از اهمیت خاصی برخوردار است.
نویسنده : دکتر حمید رضا طلایی- فوق تخصص گوارش و کبد کودکان ویراستار ادبی: منیژه شفیعیان